تراژدی: ما و یونانیان
تراژدی: ما و یونانیان | |
---|---|
پدیدآوران | کریچلی، سایمون (نویسنده) رنجبر، ابراهیم (مترجم) |
ناشر | دمان |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۹ |
شابک | 4-678-959-622-978 |
کد کنگره | |
تراژدی: ما و یونانیان تألیف سایمون کریچلی، ترجمه ابراهیم رنجبر؛ نویسنده نخست زمینه و زمانه ی تکوین تراژدی را بررسی می کند و سپس به ما نشان می دهد تراژدی با نگاه به وضع سوگناک و البته همیشگی آدمی، جوهره ی انسانی را از دل طوفان بلایا و مصائب بیرون میکشد.
ساختار
مطالب کتاب در شش بخش ارائه گردیده است:
بخش اول: مقدمه
بخش دوم: تراژدی
بخش سوم: سوفسطایی گری
بخش چهارم: افلاطون
بخش پنجم: ارسطو
بخش ششم: نتیجه گیری
معرفی کتاب
به سرگذشت آدمی که نگاهی بیندازیم، زمانه های عسرت و ذلت بسیاری را مشاهده خواهیم کرد که عرصه را بر انسان تنگ کرده اند. بنی بشر همواره با خود، جهان و سرنوشت پنجه در پنجه بوده است. جهان امروز ما هم میراث دار این مصائب است و در نتیجه، رنج اندیشی و تفکر درباره ی ماهیت انسان در هنگامه های رنج و حرمان از جمله ضروریاتی به شمار می رود که به فهم وضع انسان کمکی در خور می کند. سایمون کریچلی به همین منظور به مسئله ی تراژدی و بن مایه های اصلی آن پرداخته تا راهی به خودفهمی و خودشناسی ما بگشاید. کریچلی نخست زمینه و زمانه ی تکوین تراژدی را بررسی می کند و سپس به ما نشان می دهد تراژدی با نگاه به وضع سوگناک و البته همیشگی آدمی، جوهره ی انسانی را از دل طوفان بلایا و مصائب بیرون میکشد. به این ترتیب تراژدی دیگر نه مسئله ای تاریخی یا گونه ای ادبی، بلکه تلاش انسان برای فهم وضع خویش است.
کندوکاو در جهان باستان همیشه موضوعی جذاب بوده است. البته این کار سهل و ممتنع است، شیرینی و حلاوت آن دمی بیش طول نمیکشد، و هرچه این کار ادامه پیدا کند، سختی بیشتری بر آدمی هموار می شود. از طرفی، باستانی ها، چون باستانی اند و به لحاظ زمانی از ما دورند، و چون دیگر این امکان نیست که با آنها به هم سخنی رودررو بپردازیم، همواره از چنگ عقل ما کریخته اند و فقط خاطره ای گنک در ذهن ما از خود به جای گذاشته اند. این مسائل در کنار کمبود و ابهام منابع باعث شده هاله ای از انگاشتهای غلط، خرافات و حتی جزمیاتی حول و حوش این موضوع به وجود آید. کتاب حاضر در واقع تلاشی است تا اول از هم به ما یاد بدهد می توان به نحو دیگری به جهان باستان، به یکی از مهم ترین موضوعات آن، یعنی تراژدی، پرداخت. گویی می شود با باستانی های همنشین شد، دل به دل آنها داد و از بصیرتهایشان برای زندگی و وضع کنونی خود استفاده کرد. کریچلی در حوزه ی کلاسیک متخصص نیست. او، به گفته ی خودش، چیز زیادی از یونانی و لاتین نمی داند، با این حال سعی کرده در مقام فیلسوف به سراغ حوزه ی تراژدی برود و از این دریا دری برای ما سفته و به ارمغان آورد. از طرفی، چون کریچلی فلسفه را حاصل سرخوردگی می داند، از نگاه او تراژدی دستمایه ی خوبی بوده تا بتواند از طریق آن فکر خود را نیز معرفی کند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران