تمیمی، محمد
تَمیمی، ابوعبدالله محمد بن احمد بن سعید تمیمی مُقَدَّسی(یا مَقْدَسی)، پزشک و داروشناس مشهور سدۀ 4ق(د پس از 370ق/980م).
زندگینامه
از زندگانی وی آگاهی اندکی در دست است. کهنترین گزارش دربارۀ وی از آنِ جمالالدین قفطی در اخبار العلماء باخبار الحکماء است که خلاصۀ آن، البته با چند خطا، در روایت مختصر این کتاب با عنوان تاریخ الحکماء، گردآوردۀ ابوعبدالله حسین بن احمد زوزنی آمده است. ابن ابی اصیبعه افزون بر نقل همه یا دستکم بخش عمدۀ گزارش اصلی قفطی، ظاهراً نکاتی را نیز از مآخذ دیگر افزوده است. صفدی تنها به نقل خلاصۀ گزارش قفطی اکتفا کرده و ابن فضلالله عمری نیز تنها سخنان ابن ابی اصیبعه را(که گزارش قفطی را نیز دربر دارد)، تکرار کرده است. البته در گزیدۀ زوزنی خطاهایی راه یافته که خوشبختانه میتوان آنها را با مراجعه به 3 مأخذ دیگر اصلاح کرد.
بـه گفتۀ قفطی، سعید ــ نیای تمیمـی ــ پزشک و همنشین احمد بن اسحاق یعقوبی(مؤلف کتاب مشهور تاریخ یعقوبی) و در نتیجه ساکن بغداد بود. تمیمی در ماده البقاء، ترکیب داروهای بسیاری را مستقیماً یا به واسطۀ نیای خود، از احمد بن اسحاق یعقوبی نقل کرده است.
تحصیلات
محمد در بیتالمقدس زاده شد و در این شهر نزد راهبی فاضل به نام انبـا زخریا]زکریا بن ثوابه ــ کـه داروسازی چیرهدست بود و درشاخههایی از علوم حکمی نیز دست داشت ــ به آموختن این علوم پرداخت. خود تمیمی به فراگرفتن ترکیب یک دارو از این راهب در شهر قدس تأکید کرده است. او همچنین از شخصی به نام ابوالفتح المتطبب نیز با عنوان «شیخنا» یاد کرده است.
تمیمی برای ادامۀ آموختن پزشکی و داروسازی به شهرهای دیگری نیز سفر کرد تا آنکه در این دو رشته و بهویژه در داروسازی چیرهدست شد. سپس به خدمت حسن بن عبیدالله طُغْج، امیر اخشیدی رمله، درآمد و با ساختن داروهای بسیار و بهویژه دارویی دودزا برای دفع وبا، این فرمانروا را در اندک مدتی شیفتۀ خود ساخت. سپس به مصر رفت و به خدمت یعقوب بن کلّس(د 380ق)، وزیر معز و عزیزِ فاطمی در آمد و کتاب ماده البقاء را برای او نوشت. او در مصر با پزشکان مصری و دانشمندانی که همراه مُعِزّ از مغرب بدانجا آمده بودند و نیز دیگر پزشکان مغربی که پیش از آن در مصر مقیم شده بودند، مناظره و مباحثه داشت.
وفات
تمیمی تا پایان عمر در مصر زیست و دستکم تا 370ق زنده بود.
جایگاه علمی
جایگاه و شخصیت علمی: از آنچه در مآخذ مختلف آمده، پیدا ست که شهرت تمیمی بیشتر به عنوان داروشناس بوده است. به گفتۀ قفطی و تأکید دیگر مورخان، تمیمی ترکیبهایی را که در آثار پزشکان پیشین برای تریاق فاروق، و احتمالاً برخی تریاقهای مشهور دیگر نقل شده بود، آزمود تا بهترین ترکیب را برای هر کدام به دست آورد و مثلاً چند داروی مفرد(ساده) بر ترکیب تریاق فاروق افزود. وی در ماده البقاء به ترکیب این تریاق، به وجهی که خود اصلاح کرده است، اشاره دارد؛ به همین سبب پزشکان بعدی همگی او را کاملکنندۀ ترکیب این تریاق میدانستند. گویا وی در زمینۀ تشخیص، پیشگیری و درمان بیماریهای همهگیر نیز تبحری خاص داشته، و چه پیش از مسافرت به مصر و چه در مصر، در اینباره آثاری نوشته بوده است.
جایگاه اخلاق علمی
دربارۀ اخلاق علمی پسندیدۀ او نیز اشاراتی در مآخذ دیده میشود. گویند که وی همیشه در مباحثه انصاف داشته، و هرگز سخن کسی را رد نمیکرده است، مگر آنکه دلیلی روشن بر آن داشته باشد.
نکات تاریخی
اشارۀ دقیق تمیمی به منابعی که از آنها بهره برده، افزون بر آنکه از اخلاق پسندیدۀ علمی وی حکایت میکند، گهگاه اطلاعات تاریخی جالبی را نیز دربر دارد. به طور مثال وی در باب ششمِ مقالۀ نهمِ ماده البقاء از «سفوفی که اسحاق بن عمران برای احمد بن طولون ساخته»، یاد میکند، در حالی که در هیچ یک از منابع تاریخی به حضور اسحاق بن عمران در دربار احمد بن طولون اشاره نشده، و تنها ابن فضلالله عمری به اختصار به حضور این پزشک در مصر اشاره کرده است؛ از این رو همین اشارۀ کوتاه، اما دقیق تمیمی در روشن کردن سیر زندگی اسحاق بن عمران از اهمیتی بسزا برخوردار است.
گفتنی است که در یکی از نسخههای خطی کتابخانۀ اسکوریال از شخصی به نام محمد تمیمی یاد شده است که سارتن بیهیچ دلیلی گمان کرده که شاید این شخص همان محمد بن احمد تمیمی باشد. میخائیل کاسیری، فهرستنگار این کتابخانه، در یک بررسی سطحی این نسخه را پرسشنامهای برای آزمودن صلاحیت داوطلبان عنوان پزشکی(یعنی در شمار آثاری چون محنه الاطباء و امتحان الاطباء)، و مؤلف آن را ابوجعفر احمد بن عیسى حَسینی دانسته است. اما لوسین لکلر پس از بررسی این دستنویس، نادرستی برداشت کاسیری را یادآور شده است. بنا بر تحقیقات لکلر این نسخه حاوی پنجاه¬واندی گزارش کامل یا ناقص از «نشستهای مشورتی پزشکی» میان استاد و شاگردش احمد بن عیسى هاشمی(و نه حَسینی)، برای تشخیص و درمان بیماری مراجعان است. این شاگرد در خلال گزارشها استاد را ــ کـه ظاهراً پدر یا عموی اوست ــ محمد تمیمی خطاب کرده است. به هر حال در اینکه این رساله در اندلس نوشته شده است، تردیدی نیست و در نتیجه بر خلاف نظر سارتن به هیچوجه نمیتوان محمد تمیمی یادشده در این رساله را همان محمد بن احمد تمیمی دانست.
آثار
آثار:
1. ماده البقاء باصلاح فساد الهواء و التحرز من ضرر الاوباء در 10 مقاله. تمیمی در این کتاب که برای یعقوب بن کلّس نوشته شده، از نقش شرایط اقلیمی و تعفن هوا در انتشار بیماریهای همهگیر(بهویژه وبا) و چگونگی پیشگیری و درمان آنها سخن گفته است. تمیمی در مقدمۀ این کتاب تأکید کرده که پیش از او تنها بقراط با نگارش دو کتاب الاهویه و المیاه و البلدان و افیذیمیا، به این مسائل توجه داشته است. عبداللطیف بغدادی نیز مختصری از این کتاب فراهم آورده است.
موضوعات ماده البقاء به اختصار چنین است: مقالۀ 1. دیدگاههای بقراط، ارسطو، هرون(اهرن القس) دربارۀ تغییرات فصلی و نقش آنها در بیماریهای همهگیر و نیز تفاوت این گونه بیماریها با انواع دیگر. مقالۀ 2. فساد هوا در زمانها و مکانهای مختلف. مقالۀ 3. توصیههای بهداشتی در مواقع فساد هوا و یادآوری برخی از داروهای مفید برای حفظ تندرستی. مقالۀ 4. داروهای دودزای مفید برای برطرف کردن فساد هوا به پیروی از شیوۀ حرّانیان کهن. این مطالب که غالباً آمیخته به خرافات است، بیشتر از رسالۀ اعمال الابخره المصلحه لفساد الهواء کندی نقل شده است، و نیز شیوۀ سالم نگهداشتن آب و تصفیۀ آب فاسد. مقالۀ 5. دربارۀ داروهای هندی و برخی نوشیدنیهای سکرآور. مقالۀ 6. اصلاح هوا و تقویت افراد سالم با بهرهگیری از مواد خوشبوکننده و بهویژه نوع خاصی از آنها موسوم به «برمکیات»، تأثیر صوت خوش و موسیقی(تأثیرات روانی) در میزان رفع بیماریهای همهگیر. مقالۀ 7. تأثیر اندوه و افسردگی در «بیماریهای وهمی»(روانی؟) و روش درمان آنها، و اسبابی که موجب دیدن رؤیای صادقه میشود!. مقالۀ 8. دربارۀ علل جدری، حصبه، ماشرا و درمان آنها. تمیمی در این باب اگرچه از رسالۀ الجدری و الحصبۀ رازی بهرۀ فراوان برده، اما (هم در این باب و هم در باب بعدی) از آن انتقاد نیز کرده، و گاه سخن اسحاق بن سلیمان اسرائیلی را بر نظر رازی ترجیح داده است. مقالۀ 9. داروهای مرکبی که در درمان یا پیشگیری بیماریهای همهگیر و نیز بیماریهایی چون مالیخولیا، به کار میآید. مقالۀ 10. دربارۀ 46 دارو از داروهایی که در کتاب ادویۀ مفردۀ جالینوس چنانکه باید معرفی نشدهاند، با استناد به شرح حنین بن اسحاق و شرح هر یک از این داروها توسط تمیمی.
2. المرشد فی جواهر الاغذیه و قوی المفردات من الادویه در دو «غرض»، که از مهمترین آثار تمیمی به شمار میرود، اما تاریخنگارانی چون قفطی و ابن ابیاصیبعه از آن یاد نکردهاند؛ در حالی که ابن بیطار در الجامع دستکم دربارۀ 31 داروی مفرد به سخنان تمیمی در المرشد استناد جسته است. اکنون تنها مقالۀ اولِ «غرضِ» نخست دربارۀ مواد غذایی و خواص آنها و مقالات چهارم و یازدهم تا چهاردهم غرض دوم این کتاب در دست است. موضوعات مقالههای باقیماندۀ غرض دوم چنین است: مقالۀ چهارم دربارۀ ریشهها و ریشههای فرعی گیاهان (الاصول و العروق). دستنویسی از این مقاله در انستیتوی شرقشناسی سن پترزبورگ نگهداری میشود. مقالۀ 11 دربارۀ عصارهها و صمغها است. بخش مربوط به عصارهها مشتمل است بر شرحی دربارۀ انواع شیره و نیز شهد گلها و مطالبی دربارۀ اقلیمشناسی از جمله: رطوبتهایی که از آسمان فرو میریزد(شبنم؟)، پیشبینی هوا، جایها(شاید مبتنی بر الاهویه و المیاه و البلدان بقراط) و نیز خاک مناسب برای گیاهان مختلف. بخش صمغها بسیار محققانه نوشته شده و مشتمل است بر شرحی دربارۀ مومیا، قطران، قفر الیهود و مانند اینها. مقالۀ 12 نیز به بحث دربارۀ خاکها و نمکها(از جمله جوز گندم) اختصاص دارد. در دو مقالۀ 13 و 14 نیز به ترتیب دربارۀ فلزات و سنگها بحث شده است. تمیمی در مبحث سنگها از کتاب الاحجار ابن جزار، معاصر خود، بهرۀ بسیار برده است. وی هر دارو را به طور کامل وصف میکند. نخست از رستنگاه گیاهان(یا معدن کانیها و فلزات) و انواع هر دارو و سپس از طبع، درجه و خواص طبی آنها سخن میگوید. از این مقاله نیز دستنویسی در کتابخانۀ ملی پاریس موجود است.
بیشتر این مطالب، بهویژه آنچه به بیتالمقدس و نیز شام مربوط میشود، حاصل پژوهشهای شخصی تمیمی است؛ زیرا آنچه ابن بیطار دربارۀ محل رویش و نامهای محلی برخی گیاهان دارویی در نواحی مختلف شام و بهویژه بیتالمقدس از تمیمی نقل کرده، بسیار دقیق است. تمیمی در المرشد بیش از همه به جالینوس استناد کرده است. اما از آنجا که وی غالبـاً در وصف مشخصات ظاهری گیاه ـ داروها به تجربیات شخصی خود تکیه داشته، استناد وی به دیوسکوریدس به مراتب کمتر از ارجاعاتش به جالینوس است. وی به کناش پائولوس آیگینایی(بولس اجانیطی)، کتاب ابدال الادویه المفرده بدیغورس(که روایت عربی آن در اواخر سدۀ 3ق به یکباره رواج یافت) و آثار ابن جزار(کتاب الاحجار و احتمالاً الاعتماد فی الادویه المفرده) و اسحاق بن سلیمان اسرائیلی(احتمالاً کتاب الاغذیه و الادویه) استناد کرده است. دربارۀ برخی از داروها، از جمله «حجر عراقی» نیز مأخذ تمیمی، کتاب الاحجار منسوب به هرمس بوده است.
3. منافع (یا خواص) القرآن، که نسخههای متعددی از آن در کتابخانههای مختلف استانبول و نیز ظاهریه، رباط، برلین، موزۀ بریتانیا و جز آنها موجود است.
آثار دیگر: ابن ابی اصیبعه این آثار را نیز به تمیمی نسبت داده، و قفطی تنها به طور ضمنی به آثار تمیمی دربارۀ تریاق اشاره کرده است: 1. رساله فی صنعه التریاق الفاروق و التنبیه على ما یغلط فیه من ادویته...، که خطاب به فرزند مؤلف نوشته شده است و نامی بس طولانی دارد. موضوع آن ــ چنان کـه از نامش برمیآید ــ چگونگی ساخت تریاق فاروق، تذکر خطاهایی که در یادکرد ترکیب این تریاق راه یافته، وصف گیاهان به کار رفته در این دارو، هنگام گردآوری این داروها و چگونگی آمیختن آنها به یکدیگر و یادکرد سودمندیها و چگونگی به کار بردن آن است. 2. کتاب فی التریاق، که با رسالۀ پیشین فرق دارد. تمیمی در این کتاب بحث پیشین خود دربارۀ تریاق ]فاروق[ را کامل کرده، و منافع دیگر آن را نیز آورده است. 3. کتاب مختصر فی التریاق.
4. مقاله فی ماهیه الرمد و اسبابه و علاجه، در چیستی، علت و چگونگی درمان چشمدرد چرکین. 5. کتاب الفحص و الاخبار[۱]
پانویس
- ↑ یونس کرامتی، ج 16، ص174-176
منابع مقاله
کرامتی، یونس، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، سال چاپ 1378