دیوان اشعار بابافغانی شیرازی

    از ویکی‌نور
    دیوان اشعار بابا فغانی شیرازی
    دیوان اشعار بابافغانی شیرازی
    پدیدآورانب‍اب‍اف‍غ‍ان‍ی‌ ش‍ی‍رازی‌، ‏‫ (نويسنده) سهیلی خوانساری، احمد (مصحح)
    عنوان‌های دیگردیوان
    ناشردانش شعبه ادبیات خاور
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1340ش
    چاپ1
    موضوعشعر فارسی - قرن 10ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دیوان اشعار بابافغانی شیرازی، مشتمل بر قصاید، ترکیبات، ترجیعات، غزلیات، مقطعات و رباعیات شاعر قرن نهم هجری بابافغانی شیرازی است. این دیوان به اهتمام احمد سهیلی خوانساری تصحیح و با مقدمه‌ای از او منتشر شده است.

    چاپ اول کتاب که آن‌هم به همت سهیلی خوانساری منتشر گردیده، مشتمل بر غزلیات، قطعات و رباعیات بوده است، ولی در این طبع، قصاید، ترکیبات و ترجیعات نیز آمده و در حدود یک‌هزاروصدوبیست بیت نسبت به چاپ قبل اضافه دارد و در تصحیح نیز نهایت اهتمام به عمل آمده است. چاپ پیشین با سه نسخه، مقابله و تصحیح شده بود، اما هنگام تصحیح این چاپ، پنج نسخه نفیس دیگر یافت شده و مورد استفاده قرار گرفته است[۱].

    مصحح، شرح حال بابا فغانی را در ابتدای دیوان آورده است. در بخشی از این شرح حال از تقی‌الدین اوحدی نقل شده که این دیوان که به‌هم رسیده بعد از بابا تدوین شده است و دیوانی که خود منظم کرده بود، مشخص نیست که چه شد. آن‌گونه که مصحح نوشته در یکی از جنگ‌ها با سازوبرگ به غارت رفته است[۲].

    فغانی در آخر عمر در مشهد مقدس رحل اقامت افکند و به مرتبه‌ای از ترقی رسید که اشراق نور باطن حضرت امام ثامن(ع) بر ضمیرش پرتو انداخته و یک بیت از جمله اشعارش نقش خاتم آن حضرت شد و نامه‌های زوار به آن مزین گردید: خطی که یک رقمش آبروی نه چمن است نشان خاتم سلطان دین ابوالحسن است[۳]‏.

    پیش از بابا فغانی، شعر، خاصه غزل بدین سادگی نبود. باده سخن کمال خجندی، کاتبی و شاه قاسم هرگز بدین روشنی و صافی نیست. وقتی که غزل فغانی را می‌خوانیم، ادراک تمام معانی برای ما آسان است و گویی شاعر با ما سخن می‌گوید و اکثر مضامین و معانی چند سطر را در قالب مصراعی موجز و شیرین می‌بینیم. کنایات و استعارات و تشبیهات بابا فغانی صورت نو و تازه دارد و ایجاز کلام و سادگی از مختصات شیوه اوست؛ یعنی مضمون و معنی وسیعی در لفظ کم و سجع کوتاه ادا گردیده است. تتبع و پیروی این سبک، شعرای سده دهم را به وقوع‌گویی واداشت و واقعه‌گویی را در میان آنان متداول ساخت[۴]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه مصحح، صفحات پنج تا هفت
    2. ر.ک: همان، صفحات سیزده و چهارده
    3. ر.ک: همان، بیست‌ودو و بیست‌وسه
    4. ر.ک: همان، بیست‌وشش و بیست‌وهفت

    منابع مقاله

    مقدمه مصحح.


    وابسته‌ها