سیف اسفرنگی
سیف اسفرنگی | |
---|---|
سیف اسفرنگی (851-666ق)، شاعر قصیدهسرای فارسیگوی قرن هفتم هجری، صاحب دیوان شعر.
نام، لقب و نسب
نام کامل او، مولانا سیفالدین اعرج احمد اسفرنگی و نام پدرش محمد است. لقب او را «سیفالدین» و به سبب لنگی پایش، «اعرج» هم گفتهاند که خود شاعر نیز به آنها اشاره کرده است. گویا اجدادش از اقوام عرب بوده و به سمرقند مهاجرت کرده بودند[۱].
زادگاه
زادگاه او اسفرنگ یا اسفره، کوهستانی در نه فرسنگی مرغینان از توابع سغد سمرقند در ازبکستان امروزی است[۲].
ولادت
بنا بر بیتی از دیوان او: مرا مادر پس از تاریخ هجرت به سال پانصدوهشتادویک زاد، بدون هیچ ابهامی، تاریخ ولادتش 581ق، است[۳].
ممدوحین
دولتشاه سمرقندی بهاشتباه، ممدوح اول او را ایلارسلان خوارزمشاه دانسته است و تذکرهنویسان بعدی به پیروی از او، این اشتباه را تکرار کردهاند و سیف را همعهد ایلارسلان و فرزندش تکش خوارزمشاه، دانستهاند[۴].
در دیوان او، هیچ نامی از ایلارسلان و تکش در میان بیش از صد ممدوح شاعر، ذکر نشده است و مراد از «سلطان سنجر» در دیوان، سلطان علاءالدین محمد بن تکش خوارزمشاه است که به سلطان سنجر و اسکندر ثانی، ملقب بود[۵].
سیف پس از انقراض خوارزمشاهیان، به ماوراءالنهر رفت و برخی از امرای مغول از جمله امیر عمید قطبالدین، حاکم ماوراءالنهر و ثقةالملک ابوبکر بن علی، وزیر آنها در ماوراءالنهر را مدح گفت[۶].
سیف، شاعری مدیحهسراست و شاهان و بزرگان و سادات زیادی را مدح کرده است. از آن میان، قصایدی هست که ارادت او را به سیفالدین باخرزی، عارف مشهور قرن هفتم، نشان میدهد[۷].
مذهب
سیف، حنفیمذهب بود، فرزندی نداشت و مدتی از عمر خود را به عسرت و محرومی گذراند[۸].
وفات
مورخان و تذکرهنویسان، به اتفاق نظر، درگذشت او را در بخارا دانستهاند، ولی در تاریخ وفاتش، اختلاف دارند. بیشتر آنان با توجه به تولد او در 581ق و اینکه 85 سال عمر کرد، 666ق را تاریخ درگذشت او دانستهاند[۹].
آثار
یگانه اثر برجایمانده از وی، دیوان شعر اوست که شامل قصاید، غزلیات، ترجیعبند، ترکیببندها، قطعات و رباعیات است. گویا سیف در نثر نیز متبحر بود و آثاری منثور نیز داشت که تاکنون مفقود مانده است[۱۰].
پانویس
منابع مقاله
جعفری، فرزاد، «دانشنامه جهان اسلام»، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی.