الشفاء في مواعظ الملوک و الخلفاء
الشفاء في مواعظ الملوک و الخلفاء | |
---|---|
پدیدآوران | ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده) احمد، فواد عبد المنعم (محقق) |
ناشر | دار الدعوة |
مکان نشر | مصر - اسکندریه |
سال نشر | 1405ق - 1985م |
چاپ | 1 |
موضوع | اندرز نامههای عربی - متون قدیمی تا قرن 14 - اخلاق اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 7ش2الف 249 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الشفاء في مواعظ الملوك و الخلفاء، نوشته ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن جوزى (597-508ق)، عالم بغدادی قرن ششم هجری است که در دانشهای گوناگون زمانه خود چیرهدست بوده است. او در ده باب، به مباحثی چون شرف ولایت و حساس بودن آن، اهمیت عدالت و خطر ظلم، آنچه سلطان باید در برخورد با دستههای گوناگون مردم رعایت کند، امور جهاد، شرح حال برخی از والیانی مانند خلفای راشدین، تأکید بر اهمیت اندرز پادشاه (و دعوت آنان به زهد و نزدیکی آنان به مجالس زاهدان و صالحان) و معرفی برخی از امیران زهدپیشه پرداخته است[۱].
فؤاد عبدالمنعم احمد تحقیق این کتاب را انجام داده است
ابن جوزی سه باب آخر را به گزارشی از زاهدان، درج برخی اندرزها و هشدارها و آوردن گزیدهای از اذکار و دعاهای نبوی(ص) ویژه کرده است[۲]. که این باب اخیر (دهم) ربطی به موضوع کتاب ندارد و صرفا نویسنده خواسته است دعاهایی را که نزد او سند درستی دارند، بشناساند[۳].
محقق (فؤاد) درباره اهمیت کتاب میگوید که الشفاء بااینکه نوشتار کوچکی است، اما آنچه را از تجربهها و تصمیمهای درست که سزاوار است فرمانروا در شیوه حکمرانی بیاموزد و همچنین، آنچه را که رئیس حکومت باید بهکار گیرد و از آنها دوری نماید، در بر دارد. ابن جوزی به سلطان سفارش میکند که از مردم دلجویی کند؛ بنیاد حکومت را بر دادگری بنهد و حق را به مستحق برساند. از ستم دوری گزیند. نشست مشورتی با عالمانی که به دین خدا و رسول او سرسپردهاند و با کسانی که در راه خدا از زخم زبان سرزنشکنندگان بیمناک نیستند، داشته باشد و آرای آنان را گردن نهد و به آیین الهی اسلام که اصلاحکننده حال فرد و جامعه است، عمل کند.
ابن جوزی در این اثر، به کتابهایی که بیشتر آنها معتبرند و دلایلی از سنت نبوی(ص) را در بر دارند، اعتماد نموده است. او در بیان خود، روش تطبیقی را بهکار برده است که در آن، کارهای سلاطین با خلفای راشدین مقایسه میشود. بدینگونه، هر زمان میتوان با رجوع به اصول و مسلمات ثابت، تجربهای از حکمرانی را (مانند دوره خلافت عمر بن عبدالعزیز) رقم زد. این کتاب شیوه حکمرانی را که در میان عرب جریان داشته و یا از قوم فارس و یونان به عربها منتقل شده است، در بر دارد. این اندوختهها میتواند زمینهای برای پژوهشهای سیاست تطبیقی باشد[۴].
محقق (فؤاد) در آغاز، شرح حالی از ابن جوزی و نوشتجات او میدهد[۵]. او درباره نام کتاب میگوید: من در منابع، به عنوانی که نام کامل کتاب را آورده باشد، دست نیافتم، ولی نوه نویسنده، «ابوالمظفر» گفته است که جدش دارای کتابی با عنوان «الوعظ الملوكي» است. حاجی خلیفه نیز کتابی با عنوان «حسن السلوك إلی مواعظ الملوك» برای وی برشمرده است. همچنین، خوانساری کتابی با عنوان «مواعظ الملوك» به وی نسبت میدهد. آنچه که از این عنوانها برمیآید، این است که همگی، نامهایی برای یک محتوایند که همین کتاب پیش روی باشد.
محقق برای درستی انتساب این کتاب به ابن جوزی میگوید: او در مقدمهاش گفته است که پیشتر، کتابی در اندرز عامه مردم نوشته است و خواسته تا کتابی در مواعظ ملوک بنگارد؛ دیگر اینکه، او در این اثر همان روشی را که در کتاب دیگرش «صيد الخاطر لمن يعظ السلطان» داشته، دنبال کرده است؛ این مشابهت را در این عبارت میتوان دید: «کسی که سلطانی را اندرز میدهد، شایسته است که نرمی را (در سخن و رفتارش) افزون نماید و با او بهمثابه رویارویی با یک ستمگر برخورد نکند؛ چراکه فرمانروایان به درشتی کردن و چیره گشتن خوی گرفتهاند و از اینگونه رفتارها حظ میبرند. پس، در این هنگام جای دارد که اندرزگو این سه نکته را در وعظش باهم بیامیزد: از جایگاه بلند فرمانروایی یاد کند؛ سلطان را به رعایت حال مردم (رعایا) برای دست یافتن به ثواب اخروی ترغیب نماید و سیره پیشوایان عادل را فرایادش آورَد». همچنین، ابن جوزی در این کتاب از شیوخش مانند ابن ناصر و ابن حصین روایت کرده است و نیز با نگاهی به عبارتهای این کتاب و یافتن همانها و یا دیدن واژههایی نزدیک به آنها در آثار دیگر ابن جوزی (بهویژه در کتاب المصباح المضيء) به درستی انتساب این اثر به او پی برده میشود.
محقق از آثار دیگری که پیش از ابن جوزی در اندرز فرمانروایان، نوشته شده، یاد میکند؛ «نصيحة الملوك» از ماوردی (درگذشته 450ق) که ابن جوزی از آن در تألیف کتابش بهره برده است، «الذهب المسبوك في مواعظ الملوك» از ابن فتوح ازدی (درگذشته 456ق)، «التبر المسبوك في نصيحة الملوك» از ابوحامد غزالی (متوفای 505ق)، «سراج الملوك» از طرطوشی مالکی (درگذشته 520ق) و کتاب «المنهج المسلوك في سياسة الملوك» از جمالالدین بن نصر شیرازی (درگذشته 589ق) در این شمارند[۶].
محقق، فهرستهایی را از آیههای قرآنی، حدیث، شعر، امثال و اقوال عرب، اعلام و مصادر پژوهش خود به پایان کتاب افزوده است[۷].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه محقق و متن کتاب.