التربية الإسلامية بين القديم و الحديث
التربية الإسلامية بين القديم و الحديث | |
---|---|
پرونده:NUR.....J1.jpg | |
پدیدآوران | ولد اباه، محمد مختار (نویسنده) |
ناشر | منشورات المنظمة الاسلامیة للتربیة و العلوم و الثقافةایسیسکو |
مکان نشر | رباط |
سال نشر | 1414ق/1993م |
چاپ | دوم |
کد کنگره | |
التربية الإسلامية بين القديم والحديث[۱] تألیف محمد مختار ولد اباه؛ نگارنده کتاب یادشده بر این باور است که در فصول ششگانه این اثر توانسته است مشکلاتىاز حوزه تربیت اسلامى را مطرح سازد و نظرها را به ضرورت حل آنها معطوف داردتا راهحلهایى پیدا شود. وى تلاش کرده است مشکلات را بهروشنى بر کاغذ آورد وگوشزد سازد که راهحل تربیتى، یگانه راهکارى است که امت اسلامى را به عزت و کرامتمىرساند.
در فصل یکم که تربیت اسلامى میان گذشته و حال عنوان گرفته است در نهایت اختصارازآموزش در زمان رسول خدا (ص) تا اصطلاحات آموزشى در الازهر در دوران معاصریاد و ازجمله به این نکات اشاره شده است: اقدامات تربیتى خلفاى راشد، فعالیتهاىتربیتى امامان چهار مذهب فقهى اهل سنت و برخى از خلفا، نقش آموزشى مساجدجامع بزرگى چون جامع منصور در بغداد، جامع اموى در دمشق، جامع قرطبه دراندلس، جامع قرویین در فاس، جامع عقبهبن نافع در قیروان، تأسیس مدارس نظامیه ومکتبهاى دولتى، تأسیس الازهر و دارالعلم در مصر، آغاز انحطاط در جهان اسلام ازقرنهفتم، انحصار علوم به علوم گذشتگان، نقش مستشرقان در گسترش اندیشه و باورانحطاط.
عنوان فصل دوم، آراى تربیتى متفکران اسلامى است و در آن از آراى مسکویه، بوعلى، غزالى، ابنخلدون در حد دو صفحه یاد و سپس به اندیشههاى تربیتى ابنعبدالبر در کتاب جامع بیان العلم و فضله پرداخته شده است. تقسیمبندى علوم، فضیلت طلب علم، زمان مناسب آموزش، مکان مناسب آموزش، کیفیت کسب دانش، حقوق و وظایف عالم و معلم بحثهاى بررسىشده از نگاه ابنعبدالبر است.
در فصل سوم که هدفهاى تربیت اسلامى عنوان گرفته، نخست اشاره شده است که عالمان مسلمان در فعالیتها و پژوهشهاى تربیتى خود براى تربیت اسلامى هدفى واحد ترسیم نکردهاند و هر فرد و گروهى، هدفها را سازوار با امیال مذهبى یا سیاسى خود تعیین و تعریف کرده است. در ادامه از وحدت امت، وظایف فرد مسلمان نسبت به خود و خانواده و امت، پیشرفت روابط بشرى میان ملتهاى مسلمان بحث شده است.
عنوان فصل چهارم، روشهاى تحول و ترقى است و در آن ابتدا از رفتار تربیتى مربى و شاگرد مانند: امانت، صداقت، تواضع، بخشش، تدبر و اجتهاد یاد شده است؛ سپس به عنوان روش دوم به توحید اصول اندیشه اسلامى و مفهوم آن پرداخته شده و آمده است که مراد از این توحید یکساناندیشى و گردن نهادن بر مذهبى واحد نیست. پس از این به انضباط کارى و احترام به مالکیت عمومى و نیز حل مشکلات اقلیتهاى مسلمان در جهان چونان دیگر روشهاى پیشرفت امت اسلامى پرداخته شده است.
فصل پنجم دربارۀ عوامل پیشرفت است. این عوامل عبارتاند از: نظامها، برنامهها، روشها. در شرح و شکافت نظام به اصلاح نظام آموزشى موجود که تقلیدى از غرب و حاصل اقدامات استعمارى غربیان در جهان اسلام است و اهمیت و ضرورت این اصطلاح پرداخته شده است. در توضیح برنامهها به تحول برنامههاى آموزش دین در حوزه قرآن و سنت و سیره نبوى و همچنین فرهنگ اسلامى و تحول در آموزش علوم و توجه به علوم گوناگون روز، تربیت بدنى، آموزش زن، توجه به رسانههاى جمعى، اشاره شده است. روشهاى واکاوىشده عبارتاند از: سماع، فهم، حفظ، فرجامین عامل و ابزار یادشده کتابخانه است.
در فصل ششم به معرفى چند نهاد تربیتى جهانى و منطقهاى پرداخته شده است: یونسکو، الکسو، ایسیسکو، رابطة العالم الاسلامى (اتحادیه جهان اسلام). مکتب التربیه لدول الخلیج (دفتر تربیت در کشورهاى خلیج).
- منابعى براى مطالعه فزونتر:
سعید اسماعیل قاضى، التربیه الاسلامیه بین الاصاله المعاصره (چاپ اول: قاهره، عالم الکتب، 1424 ق/ 2004 م)؛ فتح على یونس و دیگران، التربیه الدینیه الاسلامیه بین الاصاله والمعاصره (چاپ اول: قاهره، دار عالم الکتب، 1999 م).[۲]
پانویس
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی تعلیم و تربیت در اسلام، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، قم، یکم، 1390ش.