از اشارت‌های دریا (بوطیقای روایت در مثنوی)

    از ویکی‌نور
    از اشارت‌های دریا (بوطیقای روایت در مثنوی)
    از اشارت‌های دریا (بوطیقای روایت در مثنوی)
    پدیدآورانتوکلی، حمیدرضا (نویسنده)
    ناشرانتشارات مروارید
    مکان نشرتهران
    سال نشر1389
    چاپاول
    کد کنگره

    از اشارت‌های دریا (بوطیقای روایت در مثنوی) تألیف حمیدرضا توکلی، این کتاب در نُه فصل، هنر روایتگری مولانا را به صورت گسترده، فراگیر و تخصصی مورد تحقیق و بررسی قرار داده و در آن بر چشم‌گیرترین جنبه‌های روایت شناختی مثنوی، مثل مانند دگردیسی زاویه روایت، اسالیب خطاب، چندآوایی شدن روایت، گریز و تداعی، رهاکردن قصه و باز آمدن بدان، بداهه و حسّ لحظه، جنبه شفاهی روایت، زبان روایت و مانند این‌ها، انگشت نهاده است.

    در فصل نخستین، گزارشی فشرده از اهمیت موضوع و بررسی متن و سوابق توجه به این مسئله در نقد و بلاغت ایران و اسلام و مغرب زمین آمده است. در پایان به واژه بوطیقا و تطوّر مفهومی آن از یونان تا عصر ترجمه اسلامی و از آن پس در نقد و زیباشناسی نوین توجه شده است.

    فصل دوم، به آمیختگی بخش‌های داستانی غیر داستانی در کلیت مثنوی می‌پردازد و این پرسش بنیادین را در میان می‌آورد که آیا می‌توان مجموعه داستان‌ها را که به صورتی پیوسته از آغاز تا انجام مثنوی پیش می‌روند پیکرۀ اصلی به شمار آورد؟ یا آنکه ماجرا واژگونه است و زنجیره‌ای از نکته‌ها، بهانه نقل قصه است؟

    در فصل سوم، به بیان زاویه دید و پیچیدگی‌ها و جنبه‌های خلاّق آن در روایت مولانا می‌رسد و به ویژه به گستردگی اسالیب خطاب و مسائل گوناگون پیرامون مخاطب می‌پردازد.

    فصل چهارم به روایت چند آوا و پدیداری مستقل چشم‌اندازهای متفاوت و حتی متعارض اختصاص دارد؛ آواهایی که غالباً ریشه در گره‌گاه‌های الهیاتی دارد. در این فصل بر سر قصه دقوقی درنگ بسیار شده است. همچنین پیوند بینامتنی ژرف و گسترده قصه با داستان‌های قرآنی خضر و موسی و در پی آن بر رویارویی اخلاق و ایمان در دو قصه انگشت نهاده است.

    در فصل پنجم، به سراغ دو پدیده تداعی و گریز می‌رود و به زمینه پدیداری آنها در مثنوی سوابقشان در سنت‌های مرتبط با مولانا توجه می‌کند، به خصوص به شیوه شفایی روایت و اهمیت آن در شکل‌گیری ساختار روایی مثنوی نظر دارد.

    فصل ششم، به رفتار ویژه و آفرینش‌گرانه مولانا با زبان می‌پردازد و بخش بخش خاصی برای بررسی جانب شاعرانه روایت او و تعامل آن با جانب داستانی گشوده است. در پایان به دریافت مولانا از زبان و سازوکار انتقالی معانی و تجارب از رهگذر آن، اشاره می‌شود.

    فصل هفتم، به قصه در قصه گسترده‌ترین مفهوم آن می‌پردازد؛ یعنی انواع پیوندهای قصه که حتی شامل اشاره‌ها به قصه‌های دیگر کتاب یا انبوه اشارات داستانی در لابلای مثنوی می‌شود.

    در فصل هشتم، پس از آشنایی با نظر مولانا در مورد موسیقی و دیگرگونی ضرب آهنگ، نهایی‌ترین برداشت را از بوطیقای روایی مثنوی در کوتاه‌ترین نگاه بررسی می‌کند که بر دو آموزه بنیانی تکیه دارد: یکی آنکه آرمان روایتگری مولانا همانا گره زدن روایت با احوال مخاطب است؛ آموزه دیگر، فهم و دریافت مجموعه روایت مولانا به عنوان بازتاب مستقیم و نمایان حالات راوی است.

    فصل نهم، به نی‌نامه و قصه ناتمام پایان مثنوی می‌پردازد و با تأمل در آغازگری پایان‌بندی روایت، اصلی‌ترین نکات فصل‌های پیشین را مرور می‌کند.

    نکته قابل ذکر آنکه در جای جای این نوشتار به مناسبت، اشاره‌هایی به آرای اندیشمندان مغرب زمین شده و از دیدگاه کسانی چون آگوستین، آکیوناس، کیرکیگور، باختین، داستایوسکی، ویتکنشتاین، تیلیش استفاده کرده و گاه از روایت‌های کتاب مقدس، اعترافات دو سو، نمایش‌های کهن یونان و جز آن نیز یاد شده است.

    فهرست منابع و مآخذ فارسی، عربی، انگلیسی و فرانسه و نمایش و نمایه اعلام و کتاب‌ها و نمایه قصه‌های مثنوی تدوین و در پایان کتاب درج شده است.[۱]


    پانويس

    1. ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص188-189


    منابع مقاله

    عالمی، محمدعَلَم، کتاب‌شناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمی‌ترین کتاب‌های مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.

    وابسته‌ها