ابن فهد مکی، یحیى بن عمر
محیىالدین ابوزکریا یحیى (23 ربیع الاخر 848 - 25 ذیقعده 885ق/11 اوت 1444-26 ژانویه 1481م)،
پسر نجمالدین عمر، در زادگاهش مکه بزرگ شد و تحصیل کرد.
تحصیلات
پدرش او را به استفاده از بسیاری از علمای مکه واداشت و از گروهى از آنان برای او اجازه گرفت.
یحیى بسیاری از نوشتههای سخاوی را از خود او فرا گرفت. به مدینه، طایف، قاهره و یمن تا عدن سفر کرد و از علمای هر محل بهره برد. مردی صالح و پرهیزکار بود و هر چند ثروتى نداشت، از پذیرفتن زکات و صدقات خودداری مىکرد. شعرشناس بود و در این باب ذوق نیکویى داشت.
خاندان
اِبْنِ فَهْد نام خاندانى بزرگ در مکه از فرزندان عبدالله بن محمد ابن عبدالله بن فهد.
نسب
برای افراد این خاندان نسبتهای علوی، قُرَشى، هاشمى و مکى برشمردهاند، و این شاید بدان سبب باشد که آنان را از فرزندان محمد بن حنفیه پسر على بن ابىطالب (ع) خواندهاند، اما از آنجا که شمار پشتهای این خاندان تا علىبن ابى طالب (ع) از آنچه قاعدة معروف نسبشناسى (در هر قرن سه پشت) اقتضا مىکند، کمتر است، در صحت چنین انتسابى جای تردید مىماند؛ به ویژه اگر دریابیم که مردم مکه نسب این دودمان را به عتبةبن ابى لهب مىرساندند و این نام به تنهایى انگیزة خوبى برای تغییر شجرهنامه تواند بود.
همة افراد شناخته شده این خاندان شافعى بودهاند، جز عطیه (د 874ق/1470م) که سخاوی او را مالکى مذهب دانسته است.
اشتهار خاندان
اشتهار این خاندان بیشتر در سدههای 8 -10ق/14-16م بود و در این دوره کسانى از آن خاندان در دانش و تجارت بلند آوازه شدند.
دانشِ عالمان این خانواده بیشتر در جهت ضبط و ذکر اهمیت سرزمین حجاز (تاریخ محلى) به کار گرفته شده است.
برخى از افراد این خانواده برای تجارت به مصر، شام، یمن و حتى هند سفر مىکردند.
از فرزندان عبدالله افزون بر کسانى که دربارة هر یک از آنان جداگانه سخن خواهد رفت، این افراد در خور ذکرند:
حسن بن عبدالله (د پس از 740ق) و برادر وی جمالالدین محمد (د 736ق) که مدتى نایب نجمالدین طبری قاضى مکهبود؛ احمد (د 769ق) پسرجمالالدین محمد و قاضى جمالالدین ابوالخیر محمد (د 723ق) برادراحمد. این قاضى جمالالدین ابوالخیر 3 پسر داشت که دو تن از آنان به نامهای عبدالرحمان ملقب به الوجیه و ابوبکر در طاعون مکه جان سپردند (جمادی - الاول 793).
اما بلند آوازهترین دانشمندان بنى فهد از نسل ابوالخیر محمد و از پسر دیگر او نجمالدین محمد هستند.
آثار
از آثار محیىالدین، مجموعههایى برگزیده از دیوانهای شعر و نکتهها و سخنان شگفت بوده است.
این آثار را هم به او نسبت دادهاند:
1. الدلائل الى معرفه الاوائل،
2. ما یکتب بالضاد و الظاء مع اختلاف المعنى،
که 3 نسخه از آن در دارالکتب مصر (تیموریه) وجود دارد.
وی مجمع الامثال میدانى را نیز تلخیص کرده است[۱].
پانویس
- ↑ رحيملو، یوسف، ج4، ص429
منابع مقاله
رحيملو، یوسف، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.