فلسفة التربیة عند ابن سینا
فلسفة التربیة عند ابن سینا | |
---|---|
پدیدآوران | تقدیم سعید اسماعیل على (نویسنده) |
ناشر | دارالثقافة |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 1984م |
موضوع | تعلیم و تربیت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
فلسفة التربیة عند ابن سینا، اثر تقدیم سعید اسماعیل علی، دیدگاههای تربیتی ابن سینا را به معرض نمایش گذاشته است.
این اثر، پایاننامۀ کارشناسى ارشد نگارنده در رشتۀ علوم تربیتى در دانشکده علوم تربیتى دانشگاه منصورۀ مصر است. هدف این نگارش، شناساندن دیدگاههای تربیتى ابن سینا و تأثر آنها از رویکردهای فلسفى بوعلى به انسان، جامعه، شناخت و اخلاق، و نیز تأثیر دیدگاههای تربیتى بوعلى بر شرق و غرب است. مطالب کتاب در مقدمه و سه فصل گرد آمده است. به این ترتیب:
در مقدمه از فلسفه این نگارش مىگوید و به رویکرد فلسفى در تربیت اسلامى اشاره مىکند. در فصل اول، به زندگى بوعلى و ویژگیهای عصر او چون: تفرقه و درگیرى سیاسى، شکوفایى علمى و فرهنگى، گرایش به تخصص در تربیت و شغل، نقش دین در زندگى مردم قرن چهارم و پارهای ویژگیهای سیاسى-فرهنگى ماوراء النهر مىپردازد.
فصل دوم دربارۀ مبانى فلسفى آراى تربیتى بوعلى است و در آن از نگرش او به انسان مىگوید و از ترکیب انسان از جسم و روح و حقیقت انسان از نگاه او یاد مىکند. آنگاه به شرح قواى انسان مىپردازد از قواى سهگانه نباتى(غازیه، منیمیه و مولده)مىگوید و به قواى حیوانى(محرکه، مدرکه)اشاره مىکند و سرانجام قواى عاقله و عامله انسان را شرح مىدهد و پس از آن به شرح رابطۀ تن با روح مىنشیند و از خیر و یا شر بودن سرشتى انسان مىگوید و نتیجه مىگیرد که انسان آمیغى است از تن و روان. روان محرک تن است و انسان برآیند تن و روان(ماده و صورت)خویش است. میان تن و روان پیوندى استوار برقرار است و روح جز با مرگ از آن جدا نمىشود. انسان در سرشت خویش نه خوب است و نه بد؛ اما استعداد خوب و یا بد بودن در او هست.
در شرح دیدگاه اجتماعى بوعلى، نخست از چگونگى شکلگیرى جامعه و نقش انسان در آن مىگوید و به رابطۀ انسان با جامعه مىپردازد تا آشکار کند که آیا انسان در تحول و حیات اجتماعى مؤثر است یا صرفا متأثر از جمع است و یا این رابطه دوسویه است. پس از این به الهى بودن جامعه سینوى مىپردازد و از ضرورت وجود پیامبر در آن مىگوید و به وظایف پیامبر و ضرورت مجازات دنیایى و لزوم باز بودن باب اجتهاد اشاره مىکند و به بایستى جانشینى براى پیغمبر و جایگاه جامعه الهى در نگاه بوعلى مىپردازد.
آنگاه به دیدگاه معرفتشناختى بوعلى مىرسد و از مراحل چهارگانۀ رشد عقلى در انسان یاد مىکند و دلایل بوعلى بر جوهر و مستقل بودن عقل را برمىشمارد و از شکلگیرى ادراکات عقل یاد مىکند و از پیوند ادراک حسى با ادراک عقلى مىگوید و با بازشکافت نقش منطق صورى در شناخت عقلى، به دیدگاه بوعلى نسبت به معرفت اشراقى اشاره مىکند.
فراز فرجامین این فصل، دربارۀ نگرش اخلاقى بوعلى است و در آن، اخلاق را تعریف مىکند. اخلاق فاضله را برمىشمارد. از اخلاق رذیله مىگوید. به انسان بافضیلت از نگاه او اشاره مىکند. مبانى افلاطونى این نگرش را مىآورد. راه رسیدن به فضیلت را تکلیف مىخواند و آن را شرح مىدهد و سرانجام به کسبى بودن اخلاق از نظر بوعلى اشاره مىکند و یادآورى مىشود که انسان اخلاق سرشتى ندارد و از راه عادت، تقلید، ترس و حکمت، اخلاق مىآموزد.
فصل سوم. آراى تربیتى ابن سینا: آراى تربیتى بوعلى برساخته بر دیدگاههای فلسفى او نسبت به انسان، جامعه، شناخت و اخلاق است. پس از این اشاره، به هدفهای تربیتى از نگاه او مىپردازد و به مراحل تربیت در نظام تربیتى او اشاره مىکند از مرحله طفولیت (از زادن تا 2 سالگى)، مرحله کودکى(3-5 سالگى)، مرحله آموزش ابتدایى (6-14 سالگى)و مرحلۀ آموزش عالى و تخصصى(14 سالگى به بعد)مىگوید و هر یک را شرح مىدهد. به محتوا و برنامۀ تربیت در مرحله پیش از شش سالگى، مرحلۀ ابتدایى و مرحله تخصصى مىپردازد و از تقسیم علوم از نگاه بوعلى مىگوید. به روشهای تدریس قرآن و شعر به کودکان مىرسد و از روشهای تربیت اخلاقى یاد مىکند و به آزادى ]modeerf[ در تحصیلات عالى اشاره مىکند و گوناگونى روشهای آموزش عالى را مىآورد. از روش آموزشى حفظ و یادآورى مىگوید و به تمرین و بازى و ثواب و عقاب و اسوه در تربیت از دید بوعلى اشاره مىکند و با نیمنگاهى به آموزش دختران در نظام تربیتى بوعلى، فصل را به سر مىبرد.
در فصل چهارم، از تأثیر دیدگاههای تربیتى بوعلى بر شرق و غرب مىگوید. نخست در تأثیر او بر شرق کندوکاو مىکند و عوامل این تأثیر را بازمىشکافد و از رهگذر آن به تعمیق نگرش فلسفى در تربیت اسلامى، فلسفهپژوهى و تدریس چند ساله بوعلى در رشته فلسفه، تربیت مردانى بنام در این حوزۀ معرفتى و آثار فلسفى بوعلى اشاره مىکند.
سپس به تأثیر آراى تربیتى او در غرب مىپردازد و به زندگى پارهای از دانشمندان بنام قرون وسطى در اروپا اشاره مىکند که جملگى متأثر از اندیشه و آثار بوعلى بودهاند[۱].
پانویس
- ↑ رفیعی، بهروز، ص293-295
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی توصیفی و موضوعی تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات بینالمللی هدی، تهران، چاپ اول، 1378ش