سدی، اسماعیل بن عبدالرحمن
ابومحمد اسماعیل بن عبدالرحمان قرشى کوفى (متوفاى 128)، معروف به سدّى کبیر از تابعان بزرگ تابعان شمرده مىشود.
آثار
تفسیر او جزو بزرگترین منابع تفسیر نقلى به شمار مىرود و در «جامع البیان» طبرى و «الدر المنثور» سیوطى و دیگر تفاسیر نقلى معتبر، از آن فراوان گرفته شده است. جلالالدین سیوطى تفسیر او را بهترین تفاسیر شمرده است. این تفسیر اخیرا با جمعآورى و تحقیق دکتر محمد عطا یوسف در مصر به چاپ رسیده است.
سدی در کلام بزرگان
رجالیان او را توثیق کرده و در صحاح از او روایت آوردهاند، گر چه او را در تشیع افراطى مىدانند. شیخ ابوجعفر طوسى، سدّى (چون بر «سدّه؛ سكوى درب» مسجد جامع كوفه مىنشست به سدّي معروف شد) را در زمره صحابه امام زینالعابدین علیهالسّلام شمرده و با عنوان «مفسر قرآن» از او یاد کرده است.
طریق روایت تفسیری سدی
(یکی از طرق روایات تفسیری ابن عباس) طریق ابومحمد اسماعیل بن عبدالرحمان قرشى کوفى معروف به سدّى کبیر از ابومالک و ابوصالح از ابن عباس است -که طریق خوبى است؛- و نیز از مرّه بن شراحیل همدانى از ابن مسعود و برخى از صحابه است.
جلالالدین سیوطى مىگوید: «ابن جریر طبرى از این طریق مقدار زیادى تفسیر نقل کرده است». حاکم نیشابورى نیز در «المستدرک» روایات فراوانى از این طریق آورده است. البته از طریق مرّه از ابن مسعود نقل کرده است نه از طریق سدّى.
صاحب «التراث» معتقد است که جمعآورى نصوص این تفسیر در یکجا و بازسازى مجدد آن ممکن است.
خلیلى در ارشاد مىگوید: «سدّى تفسیر خود را با ذکر سندهایى از ابن مسعود و ابن عباس نقل کرده است و بزرگانى چون ثورى و شعبه از سدّى تفسیر را نقل کردهاند. البته تفسیرى را که سدّى گرد آورده است از طریق اسباط بن نصر روایت شده و هر چند ثقه بودن اسباط مورد اتفاق نیست، ولى تفسیر سدّى بهترین تفاسیر شمرده شده است».
مذهب سدی
اسماعیل بن عبدالرحمان سدّى از مفسران برجسته کوفه بود. او و کلبى سخت به تشیع گرویده بودند، در عین حال وى را توثیق کردهاند و مسلم از او احادیثى نقل کرده است. ابن حبّان او را از ثقات شمرده است و ابن عدى مىگوید: «او احادیثى چند را از تعدادى از بزرگان نقل کرده و نزد من فردى درست گفتار و راستگو است».
شیخ طوسى وى را از اصحاب سه تن از امامان اهل بیت: على بن الحسین، محمد بن على و جعفر بن محمد علیهمالسّلام شمرده و او را از مفسران کوفه دانسته است.
وحید در تعلیقهاش مىگوید: توصیف او به مفسر، مدح است. مامقانى مىگوید: «از مجموع آنچه درباره او آمده به دست مىآید که وى از نیکان بوده است».
شیخ طوسى در تفسیر خود «تبیان» بسیار بر گفتار او تکیه دارد. ابن شهرآشوب هم او را از اصحاب امام زینالعابدین دانسته است. هموست که داستان اسب تاختن اخنس بن زید بر جسد مبارک امام حسین علیهالسّلام و اعمال بىشرمانه او را نقل کرده، مىگوید: «او در همان شب دچار سوختگى شد، چون شعله از فتیله چراغ به او رسید و تمام بدنش را فرا گرفت تا او را خاکستر کرد».
وفات
وی به سال 127 یا 128ق در گذشت[۱].
پانویس
- ↑ معرفت، محمدهادی، ج1، ص253-254؛ 415-416
منابع مقاله
معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، چاپ یکم، 1379-1380ش.