شجرة الملوک

    از ویکی‌نور
    ‏شجرة الملوک
    شجرة الملوک
    پدیدآورانصفت‌گل، منصور (محقق)

    صبوری (نویسنده)

    ظهیر (نویسنده)

    ناصح، محمدعلی (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرتاریخ منظوم سیستان از كهن‌ترین روزگاران تا فرمانروایی ملک بهرام كیانی در دهه‏‌های نخست حكومت قاجاران
    ناشرمرکز پژوهشی ميراث مکتوب
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1386 ش
    چاپ1
    شابک978-964-8700-42-8
    موضوعسیستان - تاریخ - شعر شعر فارسی - قرن 13ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏DSR‎‏ ‎‏2029‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏2‎‏ش‎‏3
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    شجرة الملوک تاريخ منظوم سيستان از كهن‌ترين روزگاران تا فرمانروایی ملک بهرام کیانی در دهه‌های نخست حکومت قاجاران، سروده صبوری، محمدعلى ناصح و ظهیر با تحقیق و تصحیح و توضیحات منصور صفت‌گل

    اگرچه استان سيستان از ديد اقتصادى محروم و از موهبت‌هايى مانند باران كمتر برخوردار است، مردم اين سامان ذوق هنرى خودجوشى دارند كه در ديگر جاهاى ايران كمتر ديده مى‌شود و از اين رو، شاعران بزرگى از اين خطه برخاسته‌اند. شجره الملوك نيز از آثار شعرى سيستانيان به شمار مى‌رود كه به فرمان شاهان (حكم نوّاب كام‌ياب)، از دهه نخست حكومت قاجارى و تاريخ سيستان؛ ميان سال‌هاى 1221 - 1206 سروده شده و تاريخ سيستان را از ديرزمان تا روزگار خود به زبان شعر بازگفته است. اين كتاب، تاريخ منظوم سيستان را از كهن‌ترين روزگاران تا دوره فرمان‌روايى ملك بهرام خان كيانى، هم‌روزگار با دوران پادشاهى فتحعلى شاه قاجار در بر مى‌گيرد. موضوع كتاب را تاريخ سياسى سيستان و دگرگونى‌هاى فرمان‌روايان بومى آن مى‌توان برشمرد كه به «ملوك نيم‌روز» شهير شده‌اند.

    ساختار

    سرايندگان اين متن سه نفرند كه آن را در دو دوره سروده‌اند: بخش نخست را شاعرى با تخلّص صبورى آغاز كرده و شاعر ديگرى به نام ناصح در اين كار با او همراه شده و سرايش بخش دوم را كسى به نام ظهير به سرانجام رسانده است. بخش نخست آن، در 1206 آغاز شده و در 1207 پايان يافته و بخش دوم (تكمله) آن كه درباره رويدادهاى دوران ملوك پس از عهد ملك ناصر خان گزارش مى‌دهد، به سفارش ملك بهرام خان كيانى در 1213 (پنج سال پس از پايان يافتن بخش نخست) آغاز شده است.

    اين تكمله، خود دو بخش دارد:

    1. رويدادهاى پس از مرگ ملك ناصر خان و روى كار آمدن برادر او ملك بهرام خان؛
    2. گزارش درباره روزگار بهرام خان كيانى، شاه مستقل سيستان.

    گزارش محتوا

    درون‌مايه اين كتاب را بر پايه دوره‌بندى‌هاى رايج در تاريخ سيستان مى‌توان بررسید. اين متن از آغازش تا برگ «27 ب»، تاريخ ايران را از روزگار پيشداديان تا از ميان رفتن دولت ساسانى گزارش مى‌كند. سرايندگان پس از عرضه گزارشى سوگوارانه درباره سقوط دولت ساسانى، در گزارش رويدادهاى پس از اسلام، بى‌درنگ به عصر حكومت يعقوب ليث مى‌پردازند. اين دوره را كمابيش روزگار آغازين پاگيرى صفاريان و سلسله صفارى مى‌خوانند كه گزارش درباره آن از برگ «27 ب» آغاز مى‌شود و به برگ «66 الف» پايان مى‌يابد. تاريخ دو شاخه از خاندان صفارى؛ يعنى خاندان ليث (يعقوب، عمرو، طاهر و على) و خلفيان از نسل ابوجعفر احمد بن محمد بن خلف، در اين بخش از كتاب به نظم درآمده است.

    شاخه خلفيان صفارى با غزنويان و سلجوقيان هم‌روزگار و درگير بودند. به گمان، دوره ملوك نيم‌روز از برگ «66 الف» آغاز مى‌شود. آنان نيز دو شاخه داشتند: ملوك نصرى از نسل ابوالفضل نصر بن احمد (465ق /1073م) كه تا هنگام حمله مغولان بر سيستان حكم مى‌راندند و ملوك مهربانى.

    ملوك مهربانى كه از نسل شمس‌الدين على بن مسعود بن خلف بن مهربان بودند، از 633 تا 919 (دوره گسترش چيرگى مغول بر شرق ايران تا نخستين سال‌هاى پادشاهى طهماسب يكم صفوى) فرمان راندند.

    گزارش‌هاى منظوم رويدادهاى ملوك به ويژه با تأكيد بر اوضاع سيستان در دوره چيرگى مغولان و پى‌آمدهاى اندوه‌بار يورش تيمور و جانشينان او بر سيستان آمده و اين موضوع به ويژه درباره فرمان شاهرخ به ويران كردن بندها يا سدهاى سيستان؛ يعنى عامل سازندگى آن سامان بازتاب يافته است. پس از اين گزارش‌ها، منظومه‌هايى درباره دوره حكومت ملك محمود بن ملك حيدر آغاز مى‌شود. دولت صفوى در دوره اين پادشاه مهربانى نيم‌روز (سيستان) كوشيد كه رفته رفته اقتدار خاندان‌هاى بومى مانند ملوك نيم‌روز را در منطقه‌هاى سنتى آنها متزلزل كند.

    گزارش رويدادهاى سيستان در متن اين كتاب، از عهد صفويان به بعد، با اشاره به دوره ملك سلطان محمد مهربانى و از دوره شاه طهماسب يكم آغاز مى‌شود. سرايندگان در اين بخش نيز به بسيارى از رويدادهاى خُرد ياد شده در منابع كهن همچون تاريخ سيستان و منابع دوره تيمورى نپرداخته و حتى به اوضاع سيستان هنگام انتقال قدرت از تيموريان به صفويان اشاره نكرده‌اند.

    1. اوضاع ملوك نيم‌روز را در عهد صفويان در دو دوره بزرگ مى‌توان گنجاند:
      منازعه قزلباشان با ملوك (از عهد شاه طهماسب يكم تا روى كار آمدن ملك جلال‌الدين محمود)؛
      ملوك در اين دوره آرام آرام در گستره اقتدار دولت صفوى جاى گرفتند و گر چه كوشيدند در برابر سياست‌هاى دولت مركزى بايستند، ايستادگى‌شان به دليل آشفتگى‌هاى موجود ميان صاحب نفوذان محلى با يك‌ديگر كارساز نبود.
    2. روزگار استقرار ملك جلال‌الدين محمد كيانى
      دولت صفوى سيستان را در اين دوره به دلايل گوناگونى مانند همسايگى آن با قلمرو سلطنت هند، مهم شمرد. بنا بر اين، دولت مركزى كه سياست‌هايش را از پايتخت هدايت مى‌كرد، بر نظارت كامل بر اوضاع سيستان تأكيد مى‌كرد.

    بيشترين ارزش اين متن، افزون بر گزارش منظوم آن درباره تاريخ عمومى سيستان، روايت كمابيش سال‌شمارانه‌اش از برآمدن و برافتادن ملوك كيانى در سيستان است. كيانيان پس از ملك محمد سيستانى به درگيرى‌هاى درونى و فشار رقيبان بيرونى دچار شدند، اما به هر روى تا عهد قاجاران بر سر قدرت بودند. شجره الملوك تنها متن، درباره سنت تاريخ‌نويسى اين ملوك است كه گزارشى درخور درباره آخرين كيانيان قدرت‌مند در بر دارد. اين اثر با گزارش كوتاهى از تكاپوهاى ملك بهرام كيانى و اوضاع سياسى و خاندانى كيانيان پايان مى‌يابد.

    وضعيت كتاب

    مصحح در مقدمه، از سنت تاريخ‌نويسى ملوك نيم‌روز سخن گفته و كتاب حاضر را حلقه‌اى از حلقه‌هاى همين سنت تاريخ‌نويسى و آخرين نماينده تاريخ‌نويسى ملوك نيم‌روز دانسته و گفتار درازدامنى درباره آغاز و پيشينه اين سنت و آثار شهير و گران‌مايه آن، در ديباچه‌اش بر اين كتاب آورده است. از سوى ديگر، وى با بخش كردن تاريخ‌هاى سيستان به مركزى و بومى، بدين گفته باور دارد كه هرچه مورخان مركزى مسائل سيستان را حاشيه‌اى مى‌ديدند، مورخان سيستانى آنها را درونى مى‌دانستند و بر پايه سنت تاريخ‌نويسى خود، دگرگونى‌هاى آن سامان را پى مى‌گرفتند. پس از اين كتاب، اطلاعات گسترده‌اى درباره كيانيان در منابع ايرانى در دست نيست. تنها در دوران ناصرالدين شاه قاجار و مسائل مربوط به تحديد حدود و مانند آن و رقابت‌هاى روس و انگليس در ايران و سيستان، زمينه‌اى براى توجه ايرانيان و اروپاييان به سيستان فراهم مى‌آيد.

    وى در پانوشت‌هاى سودمند خود، به توضيح برخى از واژگان به كار رفته در متن كتاب يا ذكر تاريخ و ويژگى‌هاى روزگار شمارى از افراد ياد شده در آن مى‌پردازد و از نسخه‌بدل‌هاى برخى از بيت‌هاى اين منظومه ياد مى‌كند. نمايه كسان و طايفه‌ها، جاى‌ها، كتاب‌ها و اصطلاح‌ها، در پايان كتاب آمده است. خوانندگان پژوهنده كتاب، از توجه به نام‌گذارى صفحات يا منظومه‌ها به شناسه‌هاى نسخه‌شناختى و بخش‌بندى آنها بر اين پايه، ناگزيرند.

    نسخه خطى اين كتاب را جورج پيتر تيت، افسر و كارشناس نقشه‌بردارى انگليسى در 1903 - 1905 كشف كرد. او از دانش گسترده‌اى درباره اوضاع بلوچستان برخوردار بود و در دوران دوساله‌اى كه در سيستان ماند، افزون بر فراهم آوردن نقشه‌هاى دقيقى از اين سرزمين، به پژوهش‌هاى ميدانى فراوانى در اين باره دست زد و از منابع مكتوب آنجا نيز بهره برد و در نوشته‌هاى خود از شجره الملوك ياد كرد و از بخش‌هاى گوناگون اين كتاب بهره گرفت.

    شرح سفر خانيكوف به امارت افغان و سيستان (59 - 1858م) و گفتار سودمند مصحح درباره جايگاه سندها و مدرک ‌هاى تاريخى در تاريخ معاصر ايران به ويژه سندهاى مربوط به سرزمين سيستان و بررسى و ارزيابى و دسته بندى آنها در سنجش با درون‌مايه شجره الملوك، از ويژگى‌هاى ستودنى ديباچه مصحح بر اين اثر به شمار مى‌رود. گفتار درازدامن وى نيز درباره تأثيرهاى لهجه سيستانى در شعر سرايندگان اين منظومه، از افزودنى‌هاى شايسته اين بخش است. ديباچه كتاب با چهار عكس از نسخه خطى فرجام مى‌يابد.

    منابع مقاله

    1. متن كتاب.
    2. ديباچه مصحح كتاب.