الطب من الكتاب و السنة
الطب من الکتاب و السنة | |
---|---|
پدیدآوران | شهاوی، مجدی محمد (محقق) بغدادی، عبداللطیف (نویسنده) |
ناشر | عالم الکتب |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1426 ق یا 2005 م |
چاپ | 1 |
موضوع | اسلام و پزشکی پزشکی در قرآن |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BD 232/6 /ع2ط2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الطب من الكتاب و السنة، به زبان عربى، مجموعهاى از فوائد طبى است كه عبداللطيف بغدادى از آيات قرآن و روايات پيامبر اكرم(ص) و كلمات پزشکان، برگزيده است.
ساختار
كتاب، مشتمل بر 3 فن است كه فن اول آن، داراى 2 فصل و فن دوم، داراى 2 جمله و هر جمله، مشتمل بر 2 باب است.
گزارش محتوا
كتاب «الطب في الكتاب و السنة»، از نگاشتههاى مختصرى است كه درآن به همه مباحث طب پرداخته شده است.
در اين اثر، هم از مباحث كليات و مباحث نظرى سخن به ميان مىآيد و هم از مباحث درمان و معالجه بيمارىها و هم از شناخت ادويه (مفرده و مركبه)، البته - چنانكه مؤلف در مقدمه گفته - تنها از مباحث ضرورى سخن مىگويد؛ بنابراین، علىرغم پرداختن به همه مباحث طب سنتى، حجم اين كتاب مختصر است.
افزون بر آنچه گفتيم، مؤلف در كنار استفاده از كلام اطباء و حكماء، روايات بسيارى از پيامبر اكرم(ص)، در هر بخش نقل مىكند. در حقيقت، اين اثر، نگارش مباحث طبى از ديدگاه اخبار و روايات است؛ چيزى كه در بسيارى از كتابهاى ديگر به آن پرداخته نمىشود.
مؤلف، در فن اول، از قواعد علمى و عملى طب سخن گفته و پيرامون امورى همچون احوال بدن انسان، اسباب و علامات، حفظ صحت و مداواى بيمارىها و... بحث كرده است.
در فن دوم، درباره ادويه و اغذيه بحث كرده و مطالبى پيرامون ادويه مفرده، احكام ادويه و اغذيه، قوانين تركيب ادويه، پارهاى از دواهاى مركب و... مطرح نموده است.
در فن سوم، علاج بيمارىهاى مرسوم را بهصورت اختصار ذكر مىكند.
وضعيت كتاب
اين اثر، به تحقيق محمد بن محمد الشهاوى و بر اساس يك نسخه خطى كه در سال 1137ق، تحرير شده، تصحيح گرديده است.
محقق، مقدمهاى مختصر درباره زندگى و آثار عبداللطيف بغدادى نگاشته و در پاورقىها، احاديثى را كه در متن كتاب آمده تخريج نموده و به شرح و توضيح بعضى از لغات مشكل كتاب پرداخته است.
اين اثر، در سال 1426ق (2005م)، توسط انتشارات عالم الكتب (بيروت) در 176 صفحه چاپ و منتشر شده است.
در اينجا بايد نكتهاى را ذكر كنيم و آن در مورد ترديد در انتساب كتاب به عبداللطيف بغدادى است. در اين كتاب، گفتارهایى از علاءالدين بن عطار (الطب في الكتاب و السنة، ص117) و نيز كلماتى از كتاب اذكار نووى (همان، ص161) نقل شده است و اين باعث حيرت است؛ چرا كه نووى و شاگرد او علاءالدين بن عطار، همعصر عبداللطيف بغدادى نبودهاند، بلكه اين دو ساليانى پس از او مىزيستهاند.
اين امر، باعث شده كه ما در انتساب كتاب به عبداللطيف بغدادى دچار ترديد شويم؛ هرچند ممكن است اين مطالب، حواشىاى از ناسخ كتاب و يا مالك نسخه بوده كه به مرور و از روى غفلت و ناآگاهى، وارد متن اصلى كتاب شده است.