الإقناع فی التربیة الإسلامیة
الإقناع فی التربیة الإسلامیة | |
---|---|
پدیدآوران | سالم بن سعید بن مسفر بن جبار (نویسنده) |
ناشر | دار الاندلس الخضراء |
مکان نشر | جده - عربستان |
سال نشر | 1998م /1419ق |
چاپ | یکم |
موضوع | تعلیم و تربیت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
الإقناع فی التربیة الإسلامیة، اثر سالم بن سعید بن مسفر بن جبار، کتابی است ابتکاری که در آن روش اقناع از جنبه های گوناگون مورد تحلیل قرار گرفته است.
در منابع فارسى و عربى، بسیار کم به روشى خاص از تربیت اسلامى در تحقیقى جداگانه پرداختهاند. جاى فصلى دربارۀ استفاده از اقناع در سیرۀ امامان معصوم علیهم السّلام و نیز روش اقناع از نگاه مربیان مسلمان در این کتاب خالى است.
در این تحقیق، گفتگو از اقناع است. اقناع به اعتبارى، هدف و به اعتبار دیگر روش است. هدف نگارنده بررسى اقناع به مفهوم جدلى آن نیست چه، در اقناع جدلى، اجبار و الزام و زور و اکراه راه دارد. در این تحقیق مراد بررسى اقناع ارشادى و هدایتى است که روشى تربیتى به شمار است و آثار و کاربردهاى تربیتى دارد.
نگارنده مطالب را در مقدمه و 5 فصل سامان داده است. در مقدمه از موضوع تحقیق مىگوید و به اهمیت آن اشاره مىکند هدفهاى این بررسى را یادآور مىشود محدودۀ بحث را ترسیم مىکند از روش خود در بررسى مىگوید، به پیشینۀ بحث مىپردازد و هدفهاى بررسیهاى دیگران را با هدفهاى تحقیق خود مقایسه مىکند.
در فصل اول به مفهوم اقناع و منابع و شروط آن مىپردازد. نگارنده در شرح مفهوم اقناع، نخست از اقناع در لغت مىگوید و با برشماردن 7 معنا براى آن، مىافزاید: در این کتاب، مراد از اقناع، ارضا و خشنودى طرف مقابل است؛ سپس، به مفهوم اقناع در قرآن و سنت مىپردازد و از اقناع و مفهوم آن در نزد اهل منطق (صورى) و اندیشمندان و اصحاب رسانههاى گروهى مىگوید و سرانجام با توجه به آنچه گذشت مىکوشد از اقناع تعریفى جامع و مانع عرضه کند.
وى در ادامه از منابع اقناع در تربیت اسلامى مىگوید و از این رهگذر نخست به اقناع در قرآن و روشهاى قرآنى اقناع مىپردازد (6 روش) و از سنت نبوى یاد مىکند و در ضمن بحث از مفهوم سنت به اقسام حدیث اشاره مىکند و از حجیت سنت مىگوید و به 12 روش نبوى براى دعوت و اقناع اشاره مىکند. منبع بعدى، اجماع است که در شرح آن اجماع را معنا مىکند، از ارکان چهارگانۀ اجماع شرعى مىگوید، به حجیت و اقناعآور بودن اجماع مىپردازد؛ سپس، به منبع دیگر یعنى، قیاس مىرسد، آن را معنا مىکند، به مفهوم اصولى آن از زبان ابویعلى حنبلى مىپردازد و به اقناعآور بودن قیاس از نگاه قرآن، سنت، اجماع و عقل اشاره مىکند.
بحث پایانى این فصل، مبانى اقناع در تربیت اسلامى است که عبارتند از: علم، حکمت، موعظه حسنه، جدال احسن و عدم اکراه؛ بنابراین، اقناع در تربیت اسلامى باید مبتنى بر این مبانى باشد. در مکتبهاى دیگر براى اقناع از تبلیغ (از راه تکرار، دروغ و جز اینها) و روش شستشوى مغزى استفاده مىشود.
فصل دوم. روشهاى اقناع: در این فصل به شرح روشهاى زیر مىپردازد: سرمشق نیکو:
نگارنده در شرح این روش، سرمشق را معنا مىکند و از نمونه و سرمشق نیکو مىگوید و از نیاز انسان به سرمشق یاد مىکند؛ سپس، از مراحل و مراتب پیروى از سرمشق به اعتبار مراتب سرمشقها مىگوید و از والاترین سرمشق یعنى، جناب رسول اللّه صلّى اللّه علیه و اله و پیروى از او بعنوان برترین پیروى مىگوید از پیروى از صحابه یاد مىکند و پیروى از پیروان سلف صالح نبوى در امت اسلامى را مرتبۀ سوم مىخواند و پیروى از پدر و مادر نیکوکار را مرتبۀ چهارم و پیروى از معلمان را مرتبه پنجم مىشمارد، آخرین مرحله و رتبه، پیروى از دوستان و معاشران نیک است. نگارنده پس از این به عناصر شخصیتى که کسى را به مقام سرمشقى مىرساند، اشاره مىکند. پس از این از روش گفتگو یاد مىکند و با یاد اهمیت آن، انواعش را در کتاب و سنت بررسى مىکند؛ یعنى، گفتگو تشریعى، وصفى، داستانى و جدلى. روش بعدى، داستانسرایى است، در قرآن چهارگونه داستان آمده است که پس از شرح آنها، از اهداف داستانهاى قرآنى مىگوید تا مىرسد به روش استفاده از مثال و تمثیل و کاربردهاى قرآنى آن. نگارنده در این بخش، از اهمیت این روش و انواع آن در قرآن مىگوید و از چگونگى تحقق اقناع از راه تمثیل و مثال یاد مىکند؛ سپس، به روش تمرین و عمل مىپردازد و با اشاره به اهمیت آن از چگونگى به کار بردن این روش براى اقناع مىگوید. روش بعدى که از آن یاد مىکند، ترغیب و ترهیب است که نخست از کاررفتهاى قرآنى و سنتى این روش مىگوید، سپس، به روش اقناع از راه ترغیب و ترهیب مىپردازد و ویژگیهاى ترغیب و ترهیب قرآنى و نبوى را برمىشمارد.
در فصل سوم، سخن از کاربردهاى تربیتى اقناع است. نگارنده در شرح این کاربردها، از کاربرد تربیتى اقناع در زمینۀ برنامه و محتواى درسى مىگوید و به مفهوم برنامه درسى و اهمیت آن اشاره مىکند از ویژگیهاى برنامه درسى خوب مىگوید به برخى از کوتاهیها در برنامههاى درسى اشاره مىکند؛ سپس، به کاربردهاى تربیتى اقناع در حوزۀ روش تدریس مىپردازد و مفهوم روش را مىآورد، از برخى از ویژگیهاى روش مىگوید به اهمیت روش تدریس در فرایند تربیت اشاره مىکند، انواع ششگانۀ روش تدریس را شرح مىدهد، از روش شایسته، شروط و ویژگیهاى دهگانۀ آن یاد مىکند و شروط و عناصر تدریس در اسلام را شرح مىدهد و به ویژگیهاى معلم موفق مىپردازد و به جنبههاى منفى روش تدریس و کوتاهیهاى انجام شده در روش تدریس اشاره مىکند؛ سپس، از روشهاى تدریس برگرفته از روشهاى اقناعى در تربیت اسلامى مىگوید، به برخى از مبانى تدریس در اسلام مىپردازد، به کاربردهاى تربیتى اقناع در مدیریت مدرسه و روابط آموزشگاهى مىرسد و در شرح آن از نکات زیر یاد مىکند: مفهوم سرپرستى مدرسه و روابط آموزشگاهى، اهمیت این دو امر، هدفهاى مدیریت آموزشى، ویژگیهاى مدیریت آموزشى، انواع آن و اصول حاکم بر روابط انسانى در مدیریت آموزشى.
فصل چهارم. آثار تربیتى اقناع: در این فصل به نکات زیر پرداخته شده است
1) اثر تربیتى اقناع در تحصیل، مفهوم تحصیل در آموزشگاه، هدفهاى تحصیل، عوامل مؤثر در تحصیل، آثار اقناع در تحصیل، بررسى اثر روشهاى اقناعى، سرمشق نمونه، گفتگو، مثال، تمرین و ترغیب و اهمیت آن در تحصیل؛
2) آثار تربیتى اقناع در زمینۀ روابط معلم و شاگرد و مدیر، که عناصر انسانى اساسى در فرآیند آموزش به حساب مىآیند. نگارنده، به روابط مدیریت مدرسه با معلمان و آثار تربیتى مترتب بر آن و نیز روابط معلم با فراگیران و آثار تربیتى مترتب بر آن مىپردازد؛ سپس، از روابط مدیر مدرسه با شاگردان مىگوید و به روابط مدیریت مدرسه با اولیا فراگیران اشاره مىکند و هریک را بشرح مىآورد. پس از این از آثار تربیتى اقناع در زمینۀ پرورش و ایجاد شخصیت در متعلم یاد مىکند و این موضوع را در زمینههاى عقیدتى، تعبدى، فکرى، اخلاقى، جسمى و اجتماعى بازمىشکافد و از ابعاد گوناگون شخصیت در اسلام مىگوید و اثر روش اقناعى را در پرورش هریک از ابعاد شخصیت متعلم مىآورد.
در فصل پنجم این کتاب، با نتیجهگیرى بحث و چند توصیه و پیشنهاد مؤلف، و نیز منابع و مراجع تحقیقى او آشنا مىشویم[۱].
پانویس
- ↑ رفیعی، بهروز، ص192-194
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی تحلیلی توصیفی تعلیم و تربیت در اسلام (گزیده منابع عربی)، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، قم، چاپ یکم، 1381ش