رسالتان لإبن الأنباري
رسالتان لإبن الأنباري | |
---|---|
پدیدآوران | ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد (نويسنده) افغانی، سعید (مقدمه نويس) |
عنوانهای دیگر | الإغراب في جدل الإعراب و لمع الأدلة في أصول النحو |
سال نشر | 1377ق - 1957م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | الف22 6151 PJ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شرح احوال و آثار و دوبيتیهای باباطاهر عريان بهانضمام شرح و ترجمه کلمات قصار وی منسوب به عینالقضات همدانی با اصل و ترجمه کتاب الفتوحات الربانیة في مزج الإشارات الهمدانیة به شرح وتفسیر محمد بن ابراهیم مشهور به خطیب وزیری که به کوشش جواد مقصود، تصحیح، تحقیق، مقدمه نویسی و آماده چاپ شدهاست.
محقق مینویسد: پس از چاپ بعضى از قسمتهاى كتاب در ضمن تحقيق، معلوم شد كه نسخۀ خطّى منحصربهفردى، در شرح كلمات قصار باباطاهر همدانى در مجموعۀ شمارۀ(1903)كتابخانۀ ملّى پاريس وجود دارد كه موسوم به: «الفتوحات الرّبانيّة في مزج الإشارات الهمدانيّه» مىباشد كه مؤلّف آن به اقتراح اينجانب «محمّد بن ابراهيم، مشهور به خطيب وزيرى»است كه به سال 890 قمرى، شرح خود را بر كلمات باباطاهر از روى نسخۀ ابوالبقاء احمدى به پايان رسانيده. [۱]
يادآور میشود كه نگارنده به چيزى زائد بر آنچه تاكنون در شرححال و آثار باباطاهر نوشتهاند، دست نيافته است ولى توانسته است تا حدمقدور، متفرقات پراكنده لابلاى اوراق تذكرهها و كتب تراجم و مجلات را با ذكر مآخذ در يكجا جمع كند و بهعنوان بخش اول كتاب به دوستدران عارف همدانى تقديم بدارد؛ باشد كه از اين رهگذر، فيضى هم نصيب نويسنده شدهباشد. [۲]
اقرب به ذهن آنست كه وفات باباطاهر را بعد از 447ق بدانيم؛ چه كتاب «راحة الصدور في تاريخ آل سلجوق» كه ملاقات سلطان طغرل(متوفی455ق) را با باباطاهر، [بين سالهاى 447 و 450ق] ذكرمیكند، به سال حدود 601ق تأليف شده و نزديکترين مأخذ تاريخى به دوره زندگى باباطاهر میباشد و مستبعد است كه تاريخنويسى بهمانند راوندى، به فاصله يکصدوپنجاه سال، در نقل موضوع ملاقات طغرل شاه با باباطاهر و دو پير ديگر به شهر همدان، دچار اشتباه شدهباشد و اما تولد باباطاهر، به سال(326ق) ادعایى است كه هيچگونه دليلى براى اثبات آن، در دست نيست. [۳]
در ميان گويندگان رباعى، نام دو تن از همه، مشهورتر است، يكى را بهنام حكيم عمر خيام نيشابورى(متوفاى قبل از 530ق) مىشناسيم و ديگر كس، باباطاهر عريان همدانى است كه رباعيات اين دو مرد حكيم و عارف، از مرز ايران زمين نيز تجاوز كرده و در ساير كشورهاى خارجى زبانزد مردمان دانشمند آن مرزوبوم است تا آنجاییكه تمام اشعار خيام به اكثر زبانهاى خارجى و ابيات باباطاهر، به بعضى السنه خارجى ترجمه شده و يا احيانا شرح و تفسير گشتهاند. [۴]
دوبيتىهاى باباطاهر، كه از قديمىترين آثار ادبى بعد از اسلام، بشمارمیرود و بهنام «فهلويات» ناميده مىشود، خيلى ساده و روان در بحر «هزح مسدس محذوف» با لهجهاى شيرين و محلى، سروده شده كه مورد پذيرش طبع همگان قرار گرفتهاست. ترانههاى باباطاهر بسيار لطيف و پر از عواطف رقيق و احساسات پاك و ادراكاتى است كه پيدا است، تمامى نغمهها از دل برخاسته و لذا بر دل مىنشيند. باباطاهر در ابيات خود صنايع و بدايع شعرى را بكار نبرده، دوبيتىهايش اكثرا عارى از وزن صحيح رباعى و زيبوزيور شعرى است. [۵]
شرح منسوب به عينالقضات، كه در يک مقدمه و پنجاه باب و خاتمهاى تنظيميافته، با عباراتى علمى و مصطلحاتى عرفانى و اشاراتى روایى و فلسفى، به رموز 421 كلمه قصار باباطاهر عريان همدانى بهطريق «قالاقول» نوشتهشده و تبويب كلمات مذكور به ابواب پنجاهگانه مزبور، گويا از ابتكارات شارح اين شرح(عينالقضات) بودهباشد. همچنانكه باباطاهر، معانى بلندى را بهناچار، در كلماتى مختصر، جاىداده كه الحق درك معانى آن، حتى براى كسانی كه جميع مراحل سلوك را پيمودهاند، مشکل بنظرمیرسد. [۶]
«الفتوحات الربانية في مزج الإشارات الهمدانية»كه در بخش پنجم کتاب آمدهاست، شرح و تفسيرى است عرفانى، بر قسمتى از كلمات قصار باباطاهر همدانى كه «خطيب وزيرى، محمد بن ابراهيم» آن را به خواهش «ابو البقاء احمدى» به سال 890 قمرى، بر كلمات مذكور، نوشتهاست. شارح، ابتدا آن مقدار از كلمات باباطاهر را كه در نسخه ابو البقاء احمدى بهطور متفرق و بدون تناسب موضوع و خلاف ترتيبى كه در بخش چهارم گذشت، براى خويش، كتابت نموده و سپس آنرا، با آراء خود و اقوال بزرگان علم عرفان بهطور مزجى، آنچنان پيچيده و درهم، شرح و تفسير نموده كه دست يافتن به متن اصلى كلمات باباطاهر و تشخيص آن از شرح وزيرى، براى كسانی كه نسخه شيخ ابو البقاء را نديده و يا همه كلمات قصار باباطاهر را بهخاطر نداشتهباشند، مشکل بهنظرمیرسد. [۷]
خطیب وزیری مینویسد: من اين كتاب را براى تو(شیخ ابو البقاء احمدی)، بهنحو خاص و طريق علمى و براى غير تو كه سالكان مبتدى هستند، بهطريق شرح و توضيح نوشتم و از حق تعالى آرزو دارم كه نفع آن به همه دائما عائد گردد و نام كتاب را«الفتوحات الربانية في مزج الإشارات الهمدانية» گذاشتم. [۸]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.