سربازان مزدور: سرگذشت ممالیک (ترجمه مهدی گلجان)

سربازان مزدور سرگذشت مماليك تأليف جان باگت گِلاب مى‌باشد كه توسط مهدى گلجان به فارسى برگردانده شده است. در اين كتاب به تجزيه و تحليل امپراطورى مماليك پرداخته شده است.

سربازان مزدور: سرگذشت ممالیک (ترجمه مهدی گلجان)
سربازان مزدور: سرگذشت ممالیک (ترجمه مهدی گلجان)
پدیدآورانگلاب، جان باگت (نویسنده) گلجان، مهدی (مترجم)
عنوان‌های دیگرسرگذشت ممالیک
ناشرامير کبير
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1386 ش
چاپ1
زبانفارسی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

در ابتداى كتاب، مقدمه‌اى از مترجم آمده است كه در آن به تشريح اهميت عصر مماليك و مشكلاتى كه در ترجمه اثر با آن مواجه بوده آمده است. در پيشگفتار مؤلف نيز چگونگى تأليف كتاب شرح شده است.

متن اثر مشتمل بر 22 فصل مى‌باشد كه هر فصل نيز از بخش‌هايى تشكيل شده است. شيوه نگارش نویسنده بدون ذكر منابع و به شيوه داستانى مى‌باشد.

گزارش محتوا

درباره نام كتاب در فصل اول، چنين مى‌خوانيم: «استخدام و به كار گرفتن سربازان مزدور ترك، چهار صد سال قبل از ايوبيان توسط خليفه معتصم، معمول گرديد... همان‌طور كه ژرمن‌ها و سوئيسى‌ها براى چندين قرن به عنوان سربازان مزدور در اروپا به خدمت گرفته مى‌شدند. به اين ترتيب وقتى فرمانرواى خاورميانه نيز خواست تا قواى نظامى‌اش را افزايش دهد، به سوى سربازان مزدور روى آورد».

نویسنده در قسمتى از پيشگفتار به اهميت اين اثر اشاره كرده و معتقد است عصر مماليك به رغم آن‌كه بخش مهمى از تاريخ را به خود اختصاص داده، ناشناخته مانده است.

روش نگارش نویسنده همانند ديگر آثارش با تكيه بر روايات اصولى و حكايات تاريخى مى‌باشد. همچنين از تاريخ مردم عرب و منابع مهم تاريخى بهره برده است. از جمله اين کتاب‌ها مى‌توان به كتاب‌هاى ابن‌اثير، مقريزى، ابن‌اياز اشاره كرد كه به گفته خود از متن عربى آن‌ها كمك گرفته است.

وى همچنين از منابع و ترجمه‌هاى اروپايى نيز سود فراوان برده است. به ويژه از نوشته‌هاى كوات ريمر، وايت، گودفروى، دسمون باينز در فرانسه و ويليام پاپر در انگلستان استفاده كرده است. همچنين از تاريخ‌هاى مختصر عربى نيز براى شرح و بسط حكايات و روايات مهم كمك گرفته است. كتب نويسندگانى چون ابوالفداء، ابن عبدالظاهر، الذهبى، قلقشندى، نويرى، عامرى و ديگران...

كتاب حاضر به لحاظ اين‌كه توسط يك ژنرال انگليسى نگاشته شده است، بسيار فنى، نظامى و استراتژيك به رشته تحرير درآمده و داراى نقشه‌هاى متعدد است كه هر كدام تجزيه و تحليل خاص خود را مى‌طلبد. از طرفى، طرح موضوعات و نوع نگاه نيز يك نگاه حرفه‌اى و ويژه است.

در بسيارى از موارد، نویسنده به دليل آن‌كه بيشتر مخاطبانش احتمالاً غير مسلمان مى‌باشند، برخى از آداب و رسوم و سنن اسلامى را به تفصيل و حتى جزء به جزء شرح داده است كه مترجم به جز مواردى كه به اصل ترجمه اشكالى وارد كرده باشد، به علت تشخيص غير ضرورى بودن نقل آن‌ها، در ترجمه از بيان آن‌ها خوددارى كرده است.

نویسنده در بسيارى از موارد در لابلاى داستان مماليك، با مثال يا نمونه‌اى از عصر حاضر، اقدام به شبيه‌سازى حوادث و شخصيت‌هاى تاريخى با جهان معاصر مى‌نمايد و از تشبيه قضايا و مقايسه آن‌ها به تناسب دموكراسى حاكم بر جهان امروز، نتايج قابل توجهى مى‌گيرد كه بدون تأييد يا رد نتايج حاصله، مطالعه و شناخت آن موارد، بسيار مفيد و قابل ملاحظه است.

به جز فصل اول كه به پيشينه تاريخى بحث پرداخته است، در انتهاى هر يك از فصول، در دو بخش، به تاريخ‌ها و شخصيت‌هاى مهم آن مقطع تاريخى اشاره شده است.

در سخن آخر كتاب، نویسنده به اين نكته اشاره دارد كه امپراطورى مماليك از سال 1250 تا 1517م بر اساس ثبت و ضبط تاريخ، بى‌نظير و يگانه بود. وى معتقد است با اين‌كه اين امپراطورى يكى از بزرگترين و عظيم‌ترين امپراطورى‌هاى زمان خود بود، اما به وسيله گروه كوچكى از سربازان حرفه‌اى، كسانى كه از نظر قوم‌شناسى و نژادى متفاوت از سكنه و ساكنان بومى كشور بودند، اداره مى‌شد.

به عقيده وى، عوامل مختلفى در پيپشرفت مماليك مؤثر بوده است كه آن‌ها را به نيروى عظيم غير قابل شكستى تبديل كرده بود. به نظر او، اين موضوع فقط به جنگ و تنها همين ويژگى ختم نمى‌شد، بلكه براى آن‌ها عوامل مثبت ديگرى شامل تجربه، خرد (عقل)، بى‌تعصبى و تشويق تجارت وجود داشت؛ به تعبير بهتر، مماليك از همه اين عوامل در كنار هم استفاده می‌كردند.

سقوط و اضمحلال مماليك از بخشهايى است كه نكات زيادى براى آموزش به ما دارند. در فقرات پايانى كتاب تأكيد شده است كه هر حادثه يا پيشامدى كه براى مماليك اتفاق افتاده، كاملاً با شرايط ما متفاوت است و ما نمى‌توانيم از آن‌ها چيزى بياموزيم.

نویسنده در ادامه، اين دوران را كه تجارت در آن ناگهان ترقى كرده و ثروت رشد زيادى يافت و نظم و ترتيب برقرار گرديد و انديشه و تفكر حاكم بر جامعه نيز مذهبى و دينى بود را «عصر طلايى» ناميده است. اما اين شادى و طراوت براى هميشه ادامه نيافته و گويا پس از چندى، نشانه‌هاى سقوط و اضمحلال نمايان شده است. وى معتقد است اين علايم ابتدا از فساد مالى و رشوه آغاز شد. همچنين بى‌توجهى نسبت به لباس‌هاى سنتى زنانه، در حمايت از مفاسد جنسى و افزايش شرب مشروبات الكلى، اولين علايم سقوط بودند. سپس افزايش روزافزون جنايات، كم‌بها شدن پول، افزايش هزينه زندگى و افراط و زياده‌روى در وضع ماليات از جمله عوامل ديگر سقوط امپراطورى مماليك به حساب آمدند.

وى بر اين باور است اشكال مختلف حكومت و دولت در عصر ما كه اهميت و نفوذ كلانى را به آن نسبت مى‌دهيم و براى آن احترام خاصى قايل هستيم، تفاوت خاصى ايجاد نمى‌كند؛ بايستى عوامل ديگرى در كار باشد كه از ذهن ما فراموش شده و يا دور مانده است. عواملى كه ابناى بشر را در همه دوران‌ها تحت تأثير قرار داده‌اند. اين‌ها مسائلى هستند كه براى درك و فهم ما بسيار پيچيده و بغرنج به نظر مى‌آيد، اما نسبت به آنچه كه ظاهراً فهميده‌ايم، شايسته دقت نظر و تأمل بيشترى هستند.

وضعيت كتاب

در ابتداى اثر، فهرست مطالب و در انتها نيز منابعى به زبان انگليسى براى مطالعه بيشتر و نمايه مطالب آمده است.

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.