نظرية النقد العربي روية قرآنية معاصرة
نظرية النقد العربي روية قرآنیة معاصرة | |
---|---|
پدیدآوران | صغیر، محمد حسین علی (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | روية قرآنیة معاصرة |
ناشر | دار المؤرخ العربي |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
چاپ | 1 |
موضوع | قرآن - مسائل لغوی قرآن - نقد ادبي |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 83 /ص7ن6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نظرية النقد العربي روية قرآنیة معاصرة نوشته محمد حسین علی صغیر، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این اثر با توجه ویژه به مثالهای قرآنی، به بیان نظریه نقد ادبی پرداخته و تاریخچه مختصری از آن و نظریات مختلف درباره آن را در فرهنگ عربی و غربی بیان کرده است. این کتاب به زبان عربی در زمان معاصر و در یک جلد به نگارش درآمده است.
ساختار
کتاب، دارای یک مقدمه و محتوای مطالب ضمن سه فصل و یک خاتمه (شامل خلاصه نتایج محتوای مطالب) است. نویسنده در این کتاب از 54 منبع عربی بهره برده و منابع را در دو بخش جداگانه، قدیم و جدید ارائه کرده است. از منابع قدیمی پس از قرآن کریم میتوان از المثل السائر في أدب الكاتب و الشاعر ابن اثیر، كشاف اصطلاحات الفنون محمدعلی بن علی تهانوی، دلائل الإعجاز عبدالقاهر جرجانی و زاد المسير في علم التفسير ابن جوزی از منابع اهل تسنن و مجمعالبيان في تفسير القرآن طبرسی و أمالي المرتضی (غرر الفوائد و درر القلائد) سید مرتضی از منابع شیعی نام برد. دلالة الألفاظ ابراهیم انیس، أسس النقد الأدبی عند العرب أحمد أحمد بدوی، دراسات في نقد الأدب العربي من الجاهلية إلی نهاية القرن الثالث طبانة بدوی، الإعجاز البياني للقرآن و مسائل ابن الأزرق اثر عایشه عبدالرحمن بنت الشاطی، نشأة الفكر الفلسفي في الإسلام علی سامی نشار و... از منابع جدید این اثر هستند[۱].
گزارش محتوا
پیام نقد ادبی، در شعر باشد یا نثر، تشخیص دادن گفتار زیبا از نازیبا است. نص ادبی، مسیری است که نقد ادبی در آن رفت و آمد میکند. ناقد ادبی کسی است که بهنقد نص میپردازد ولی باید توجه داشت که حکم وی در این زمینه دلخواهی نیست و طبعاً از قواعدی پیروی میکند[۲]. ازآنرو که نص ادبی تشکیل یافته از لفظ و معنی است، ناقدان نسبت به میزان اهمیتی که به لفظ یا معنی یا دلالت لفظ بر معنی میدهند به سه گروه تقسیم شدهاند؛ گروهی تعصب بر روی لفظ دارند و بیشتر روی آن تمرکز میکنند، برخی جانب معنا را راجح دانسته و سهم بیشتر را به آن میدهند و گروه سوم به میزان دلالتی که لفظ بر معنا دارد توجه بیشتری کردهاند. این اختلاف آراء باعث تعدد مذاهب نقدی قدیم و معاصر شده است[۳]. با دقت نظر در موضوع این بحث، برداشت از متن ادبی را تحت تأثیر صورت فنی هنریاش میبینیم، یا اینکه دقتها و ریزهکاریهای معنایی آن را پی میبریم و یا آن را متکی بر میزان دلالت لفظ بر معنا میدانیم و ازاینرو نویسنده مباحث اصلی را ضمن سه فصل؛ اصطلاح صورت فنی، قضیه لفظ و معنی و دلالت الفاظ مطرح کرده است[۴].
محمد حسین علی صغیر در مقدمه مینویسد: در فصل اول درباره صورتهای فنی بیان، در اصطلاح ناقدین قدیم عرب صحبت کردهام و نظریات غربیان و مستشرقین را ذکر کرده و چنین نتیجه گرفتهام: در حدود قرن پنجم هجری غربیان و شرقیان در حال آموختن و دریافت علم از کلانشهرهای عربی مانند قاهره و قیروان و أشبیلیه و غرناطه و بغداد و بصره و کوفه و موصل و دمشق بودهاند و این امر، جزئی جداییناپذیر از تمدن ملت عرب به شمار میرود. در فصل دوم درباره ابعاد مختلف لفظ و معنی نزد منتقدین عرب و اروپائیان صحبت کردهام و در نهایت به یافته آنان (وحدت لفظ و معنی در یک چارچوب مشخص جداییناپذیر) رسیدم. در فصل سوم متعرض انواع دلالت الفاظ شدهام و نمونهها و مثالهایی از آن هنگام تطبیق آیات قرآن کریم و نمونههای مثالهای قرآنی به صور خاص با اعتماد بر آنچه در رساله «الصورة الفنية في المثل القرآنی: دراسة نقدیه و بلاغیة» استنباط کرده بودم بهعلاوه طرحهای معاصر، بهدوراز فهم دلالی لغوی نزد اروپائیان را ذکر کردهام.[۵]
نویسنده نتایج حاصله از مباحث را در خاتمه اینچنین بیان میکند:
- در فصل اول درباره اهمیت صورتهای فنی در فرهنگ انتقادی عربی و اسلامی صحبت کردم و به یک اصطلاح نهایی در مشخصسازی اصطلاح نقدی آن رسیدیم؛ و اصول این اصطلاح را از لحاظ فراگیری شکل و مضمون در اندیشه نقدی عربی اسلامی در قرنهای سوم و چهارم و پنجم را نشان دادیم و بر اعتبار آنچه عبدالقاهر جرجانی (متوفی 471ق) ابداع کرده بود، تأکید کردیم.
- در فصل دوم پس از بیان تفصیلی معرکه انتقادی درباره این موضوع و تقسیم آن به چهار قسمت، به وحدت لفظ و معنی در ارزشدادن به متن ادبی رسیدیدم و معتقد شدیم که امکان انفصال الفاظ از معانی در هیچ نص ادبی وجود ندارد.
- در فصل سوم بر ارزش الفاظ مقترن با معانی در دلالت نقدی و تصویریشان، تأکید کردیم و در قرآن کریم و مثالهای آن بهطور خاص درنگ کردیم و آن را دارای دلالتهای متعددی دیدیم که در چهار مورد ذیل خلاصه میگردد:
- استقلال لفظ بهوسیله حروف معینی که حس شنوایی آن را مؤثر در نفس میداند.
- برداشت کلی (تبادر) عرف عربی در استعمال لغوی الفاظ؛ این برداشت توسط چگونگی استعمال جامعه عرب، چگونگی استعمال در قرآن و یا بهوسیله اهل لغت شناسایی میشود.
- الفاظی که معنایی فراتر از معنای ظاهری دارند برای آنها، نام دلالت ایحائیه وضع شده است.
- و..[۶].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب و منابع و مآخذ در انتهای اثر ذکر شده است. پاورقیها بهجز چند مورد انگشتشمار که در آن توضیحاتی درباره محتوا داده شده، به ذکر ارجاعات اختصاص دارد.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.