رتبة الحيات

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    رتبة الحيات
    رتبة الحيات
    پدیدآورانهمدانی، یوسف بن ایوب (نویسنده) ریاحی، محمدامین (مصحح و مقدمه‌نويس)
    عنوان‌های دیگر
    رسالة الطيور
    ناشرتوس
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1362ش.
    چاپچاپ دوم
    موضوعنثر فارسي - قرن 6ق. نثر فارسي - قرن 7ق.
    زبانفارسي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏/‎‏ر‎‏2 / 5141 ‏PIR‎‏

    رتبة الحيات عنوان کتابی است یک جلدی به زبان فارسی از ابو يعقوب يوسف بوزنجردي همداني با موضوع عرفان اسلامی.

    رتبة الحیات تنها اثـر‌ خـواجه‌ یـوسف‌ همدانی(440-535 ق)عارف خوش‌بیان قرن ششم است. این اثر به لحاظ سابقه خواجه در‌ وعظ و خطابه بـالحنی منبری و خطابی و به زبانی عامه فهم نوشته شده است. لبّ‌ لباب مکتب خـواجه کوشش‌ در‌ ایجاد پیوند بـین شـریعت و حقیقت است.[۱]

    خواجه با طرح این سؤال که «زنده کیست و زندگانی چیست؟» به بیان مراتب زندگانی یا حیات طیبه(در تعبیر قرآنی) پرداخته و آن را در سه مرتبه اسلام، ایمان، و احسان مقصور کرده است. به نظر می‌رسد که طرح مرتبه اسلام در آغاز مراتب سه‌گانه حیات معنوی -اسلام، ایمان، و احسان-برای تأکید بر اهمیت شریعت و التزام متابعت از احکام شرعی در مراتب‌ بالاتر سلوک، صورت گرفته باشد و صعود به درجات بالاتر، به رعایت حدود مسلمانی‌ منوط شده باشد. از آنچه خواجه یوسف در تفضیل مراتب اسلام و ایمان و احسان گفته است، برمی‌آید که لازمه زندگانی در هرکدام از این آسایشگاه‌ها، ادای حق مرتبه فروردین است؛ بدنی معنی‌ که تا مسلمانی در کسی به کمال نرسد، نمی‌تواند به مأمن ایمان گام نهد و تا منازل ایمان را پشت‌سر نگذارد، از زندگانی به احسان، بویی نمی‌برد. مرتبه اسلام، مرتبه عموم مسلمانان و مرتبه احسان، انسگاه خواص اولیا و صاحبدلان‌ است و مرتبه ایمان، غایت و ثمره مسلمانی و مدخل آرامگاه احسان است؛ ازاین‌رو نه تنها بین هرکدام از این مراتب -که همان اسلام و عرفان است- منافات و مغایرتی وجود ندارد، بلکه مفهوم اسلام را برای اذهان روشن و دل‌های مستعد، فراخ‌تر می‌کند و آن را از محدود شدن شهادت زبانی و پاره‌ای اعمال جسمانی، مانع می‌شود و افق‌های روشن‌تری را به روی جان‌های دور پرواز و سبکبال می‌گشاید و مفهوم حیات را از خوروخواب حیوانی‌ تا مشاهده جمال ربانی کمال می‌بخشد و مخاطب را از ایستایی و دلمردگی و خرسندی، به‌ مراتب پست‌تری از حیات بازمی‌دارد.[۲]

    پانویس

    1. ر.ک: مشتاق مهر، رحمان، بازخوانی رتبة الحیات خواجه یوسف همدانی، ص99
    2. ر.ک: همان، چکیده مقاله

    منبع مقاله

    مشتاق مهر، رحمان، «بازخوانی رتبة الحیات خواجه یوسف همدانی»، نامه پارسی تابستان 1384 - شماره 37 (‎8 صفحه - از 99 تا 106 ).


    وابسته‌ها