ديوان أبي‌طالب بن عبدالمطلب

ديوان أبي‌طالب بن عبدالمطلب، حاوى مجموعه اشعار جناب ابوطالب، به زبان عربى، به روايت دو نفر از ادباء قرن سوم و چهارم هجرى؛ يعنى ابى هفان المهزمى البصرى و على بن حمزة البصرى التميمى، مى‌باشد.

ديوان أبي‌طالب بن عبدالمطلب
ديوان أبي‌طالب بن عبدالمطلب
پدیدآورانابوطالب بن عبدالمطلب (سراينده)

ابوهفان مهزمی، عبدالله بن احمد (گردآورنده)

علی بن حمزه (گردآورنده)

آل‌یاسین، محمدحسن (محقق)
عنوان‌های دیگردیوان
ناشردار و مکتبة الهلال
مکان نشربیروت - لبنان
سال نشر2003 م
چاپ1
موضوعشعر عربی - قرن 1ق.
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏PJA‎‏ ‎‏3055‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9‎‏
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

كتاب، متشكل از چهار بخش مى‌باشد كه بعد از مقدمه نخست، روايت ابى هفان از اشعار ابوطالب آمده، بعد روايت على بن حمزه و سپس به تخريج كلى پرداخته شده و در قسمت آخر، مستدركاتى بر هر دو روايت اضافه گرديده است.

گزارش محتوا

وجود مسائلى پيرامون حق و باطل، عداوت و تقبيح آن، تمجيد از دوستى و مهربانى و... در اشعار جناب ابوطالب، در زمانى كه مضامين اكثر اشعار عرب مبتذل و فاقد اصول انسانى و اخلاقى بود، نشان از عظمت روحى آن جناب دارد.

برخى از اشعار آن جناب(علاوه بر ادله متقن ديگر)، دلالت بر ايمان استوار وى مى‌كند. پاره‌اى از اشعار وى در ترسيم خطوط كلى حج، تمجيد از بيت‌الله الحرام و مدح نبى مكرم اسلام(ص) سروده شده‌اند و برخى درباره بغض و كينه بنى اميه نسبت به بنى هاشم.

موضوعات ديگرى كه در اشعار آن جناب مطرح شده است، عبارت است از:

يادى از افتخار سقايت عبدالمطلب در مكه، ابياتى در مورد انذار نزدیک ان توسط رسول‌الله(ص) به دستور خداوند متعال، در سوگ پدرش جناب عبدالمطلب، در سوگ برادرانش عبدالله و زبير و...

دفاعيات جانانه ابوطالب از پيغمبر اكرم(ص) در اوايل بعثت، از ابيات مختلف وى هويدا مى‌باشد، مانند ابيات زير:

الا ان خير الناس نفسا و والداًاذا عد سادات البرية أحمد
نبى الإله و الكريم بأصلهواخلاقه و هو الرشيد المؤيد
حزيمٌ على جلّ الأمور كأنّهشهاب بكفّى قابس يتوقد


روزى، وى، از كنار پيامبر(ص) مى‌گذشت در حالى كه نماز مى‌خواند و على به وى اقتدا كرده بود؛ او، به بازوى جعفر(كه در كنار وى بود و اسلام خود را از او كتمان مى‌كرد) كوبيد و گفت: برو كنار پسر عمويت نماز بخوان و چنين سرود:

ان علياً و جعفراً ثقتىعند احتدام الامور و الكرب


در بخش نخست؛ يعنى همان روايت ابى هفان، اول، به نسب ابوطالب پرداخته شده است با اين شرح: ابوطالب، اسمش، عبدمناف بوده و پسر عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصى بن كلاب بن مرّة بن كعب بن لوى بن غالب بن فهر بن مالك بن النضر بن كنانة بن خزيمة بن مدرک ة بن الياس بن مضر مى‌باشد.

روايت مزبور، با اين بيت آغاز مى‌شود:

خليلى ما أذنى لاول عاذلبصغواء فى حق و لا عند باطل

و با اين بيت پايان مى‌پذيرد:

و نطعم حتى ينزل الناس سورنااذا جعلت ايدى المفيضين ترعد


در بخش دوم؛ يعنى روايت على بن حمزه بصرى تميمى، علاوه بر اشعار جناب ابوطالب، مطالب متنوعى ذكر شده است؛ مطالبى از قبيل: بحثى راجع به اسم واقعى وى، مرثيه حضرت على(ع) در سوگ آن جناب، مرثيه صفيه (دختر عبدالمطلب) در سوگ او، ذكر اسلام آن جناب و آوردن اشعارى از وى در اين باره؛ اشعارى مانند:

مليك الناس ليس له شريكهو الوهاب و المبدى المعيد
و من فوق السماء له لحقّو من تحت السماء له عبيد

يا مانند:

و حط من أتى ب‌الدين من عند ربّهبحق و صدق لا تكن حمز كافرا
فقد سرّنى ان قلت: انك مؤمن فكن لرسول‌الله فى الله ناصرا

ايمان آوردن جعفر بن ابى‌طالب به دستور پدرش، پايه‌گذارى سنت قسامه و...

وضعيت كتاب

تحقيق كتاب را شيخ محمدحسن آل ياسين انجام داده است. وى، در پاورقى‌ها، توضيحات كوتاهى را راجع به عبارات اشعار و احياناً در مورد اشخاص بيان كرده است.

فهرست مصادر و مراجع براى تقديم و تحقيق و تخريج و استدراك، فهرست قوافى ديوان و مستدرك آن، فهرست قوافى شواهد و فهرست مطالب كتاب، همگى در آخر كتاب آمده است.