اصحاب امام صادق(ع)

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    اصحاب امام صادق(ع)
    اصحاب امام صادق(ع)
    پدیدآورانمحدث‌زاده، علی (نویسنده)
    ناشرکتابخانه مدرسه چهل ستون. مسجد جامع تهران
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1373ش.
    چاپچاپ يکم
    زبانفارسي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏/م3الف6 / 115 BP

    اصحاب امام صادق(ع)، تألیف علی محدث‌زاده، فرزند شیخ عباس قمی، عنوان اثری است به زبان فارسی در معرفی اصحاب امام صادق(ع) به‌ترتیب حروف الفبا. در واقع این کتاب یک جلد از یک مجموعه 4 جلدی از همین نویسنده است؛ جلد اول در حالات و شخصیت امام صادق(ع)، جلد دوم درباره اصحاب امام صادق(ع) که همین کتاب است، جلد سوم درباره معاصرین امام صادق(ع) از خلفا و علما و جلد چهارم پیرامون خویشاوندان امام صادق(ع) نگاشته شده است.

    ساختار

    کتاب، حاوی مقدمه‌ای به قلم حسن سعید و متن اصلی به‌ترتیب الفبا است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه حسن سعید بر کتاب، درباره دلیل و نحوه شکل‌گیری و محتوای مطالب کتاب، می‌خوانیم: به یاد دارم در ایامی که تازه مدرسه و کتابخانه چهل ستون مسجد جامع را تشکیل داده بودم، دوست صمیمی و عزیزی که بسیار مورد علاقه و ارادت من بود، مرحوم آقای حاج میرزا علی محدث‌زاده، به مدرسه آمدند و پس از چند دقیقه صحبت، گفتند که با من کاری دارند و اظهار امیدواری کردند که انجام کارشان را عهده‌دار شوم. ایشان فرمودند من از این مؤسسه شما لذت می‌برم و در منزل این امکانات برایم فراهم نیست؛ شما یکی از حجره‌ها را در اختیار من بگذارید تا وسایل شخصی خود را به اینجا بیاورم و ضمنا می‌خواهم کتاب‌هایی که مورد نیاز من است، همه را به حجره برده، پس از رفع نیاز به کتابخانه بازگردانم. پرسیدم: مقصود شما از این کار چیست؟ گفتند: آرزو دارم خداوند به من توفیق دهد تا بتوانم نسبت به مکتب امام صادق(ع) و مذهب جعفری کاری انجام دهم و در این ارتباط کتابی بنویسم که هم شخصیت آن حضرت را بیان کنم و هم در اطراف خدمات برجسته ایشان بحث نمایم و هم شاگردان آن حضرت را معرفی نمایم[۱].

    من به ایشان گفتم: من همه آنچه را شما نیاز داشته باشید در خدمتتان می‌گذارم و اگر چیزی در کتابخانه ما هم نبود تهیه کرده و در اختیارتان می‌گذارم. سعی ما بر این بود که کسی مزاحم مطالعه ایشان نشود. من خودم در یک حجره درس می‌گفتم و ایشان هم در حجره دیگر کاملا راحت بود. نمی‌دانم دقیقا چند سال طول کشید، ولی همه‌روزه - غیر از ماه محرم و صفر که به منبر می‌رفت - او از صبح تا ظهر یکسره در آن حجره مشغول نگارش بود، اما متأسفانه دست اجل، روزگار عمر او را سپری کرد و پس از عاشورای 1396 مطابق با 23 دی 1354، در سن 56 سالگی از دنیا رفت. حقیقت مطلب این است که من دیگر اطلاعی از این نوشتجات نداشتم تا اینکه فرزند ایشان چند بار به کتابخانه آمدند و از من خواستند که در این‌باره اقدام کنم. من به‌طور وسیعی در جریان امر قرار گرفتم و دانستم که کتاب در 4 جلد تنظیم شده است؛ جلد اول در احوالات و شخصیت امام صادق(ع)، جلد دوم درباره اصحاب امام صادق(ع) که همین کتاب است، جلد سوم درباره معاصرین امام صادق(ع) از خلفا و علما و جلد چهارم پیرامون خویشاوندان امام صادق(ع) می‌باشد. لازم بود که این کتاب به بهترین صورت چاپ شده و در اختیار علاقه‌مندان قرار گیرد. من از روی علاقه‌ای که داشتم در ا ین کار تا حد توانم کوشیدم و امیدوارم بتوانم قبل از مرگم آن را ببینم[۲].

    در بخشی از مطالب کتاب که به‌عنوان نمونه در اینجا ذکر می‌شود، درباره «ابان بن ابی‌عیاش، فیروز بصری» می‌خوانیم: شیخ طوسی(ره) در رجالش گفته: ابان نامش فیروز و اهل بصره است و از تابیعن شمرده شده و از اصحاب حضرت سجاد و امام باقر و امام صادق(ع) است و از ضعفا بوده است.

    ابن غضایری می‌گوید: اصحاب گفته‌اند که کتاب «سلیم بن قیس» از ساخته‌های اوست.

    سید علی بن احمد عقیقی در رجالش می‌گوید: ابان بن ابی‌عیاش فاسد المذهب بوده و سپس به‌وسیله سلیم بن قیس هلالی به مذهب حق برگشته و داستان او چنین است: هنگامی که حجاج در تعقیب سلیم بود و قصد کشتن او را داشت، سلیم به ناحیه فارس گریخت و به ابان پناهنده شد. هنگام مرگش که فرا رسید، ابان گفت: تو بر من حقی پیدا کرده‌ای. سپس گفت: همانا بدان بعد از رسول خدا(ص) چنین و چنان شد و شرحی از سقیفه برای او نقل کرد. آنگاه کتابی را به او سپرد و این کتاب را غیر از ابان دیگری نقل نکرده است.

    ابان درباره سلیم بن قیس هلالی می‌گفت: سلیم بن قیس پیرمردی متعبد و نورانی بود. ابان گوید: بعد از وفات حضرت سجاد(ع) به حج مشرف شدم و با امام باقر(ع) ملاقات کردم و حدیث سلیم را در محضرش از آغاز تا پایان خواندم. حضرت باقر(ع) گریست و فرمود: سلیم راست گفته است.

    نویسنده گوید: کتاب سلیم از اصول شیعه است و بزرگان مشایخ مانند: برقی و صفار و کلینی و صدوق و نعمانی به آن اعتماد داشتند.

    علامه مامقانی بعد از نقل گفته‌های ابن غضائری و شیخ طوسی(ره) و دیگران می‌گوید: بعد از آنکه سلیم کتاب را به ابان تسلیم کرده و از او تعبیر به برادرزاده می‌کند، نمی‌توان ابان را ضعیف شمرد و نسبت جعل کتاب سلیم را به او داد؛ به‌علاوه اینکه عده‌ای از بزرگان مانند: ابن اذینه و ابراهیم بن عمر یمانی و حماد بن عیسی و عثمان بن عیسی از او روایت کرده‌اند و وثاقت ابان از وثاقت سلیم معلوم می‌گردد و به‌طور مسلم ابان شیعه و ممدوح است و شاید تضعیف او به دست مخالفین و معاندین صورت گرفته باشد.

    مرحوم کلینی از حماد بن عیسی از عمر بن اذینه از ابان بن ابی‌عیاش از سلیم بن قیس هلالی نقل کرده که گفت: شنیدم امیرالمؤمنین(ع) را که حدیث می‌کرد از پیغمبر(ص) که آن حضرت در سخنش فرمود: دانشمندان دو قسمند: دانشمندی که علم خود را به‌کار بندد، پس این رستگار است و دانشمندی که علمش را کنار گذارد و این به هلاکت افتاده است. همانا دوزخیان از بوی گند عالم بی‌عمل در رنجند و به‌درستی که پشیمان‌ترین و حسرتمند‌ترین دوزخیان، آن کسی است که در دنیا بنده‌ای را به‌سوی خدا خواند و آن بنده از او پذیرفته و اطاعت خدا نموده و خدا به بهشتش درآورده و خود دعوت‌کننده را به سبب عمل نکردن و پیروی هوس و آرزوی دراز به دوزخ برده است. اما پیروی هوس از حق بازدارد و درازی آرزو آخرت را از یاد برد.

    و نیز به همین طریق از ابان بن ابی‌عیاش از سلیم بن قیس روایت شده که گفت: شنیدم امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمود که رسول خدا(ص) فرمود: دو خورنده هستند که سیر نمی‌شوند: خواهان دنیا و خواهان علم. کسی که از دنیا به آنچه خدا برایش حلال کرده قناعت کند، سالم ماند و کسی که دنیا را از راه غیر حلال به دست آورد، هلاک گردد، مگر آنکه توبه کند (و مال حرام را به صاحبش برگرداند) و کسی که علم را از اهلش گیرد و عامل به آن باشد، نجابت یاد و هرکه منظورش از طلب علم، مال دنیا باشد، بهره‌اش همان است (و در آخرت او را نصیبی نیست)[۳].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب، در ابتدای اثر ذکر شده است. پاورقی‌های کتاب، علاوه بر ذکر ارجاعات، حاوی مطالب مفیدی در شرح پاره‌ای از عبارات متن است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص13
    2. ر.ک: همان، ص15-16
    3. ر.ک: متن کتاب، ص21-23

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها