القاموس الفقهي
القاموس الفقهی | |
---|---|
پدیدآوران | مرعی، حسین عبدالله (نویسنده) |
ناشر | دار المجتبی |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1413 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | زبان عربی - اصطلاحها و تعبیرها
زبان عربی - واژهنامهها فقه - اصطلاحها و تعبیرها فقه - واژه نامهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 147/2 /م4ق2 |
القاموس الفقهي، اثر حسین عبدالله مرعى است كه در آن، نویسنده واژههاى مشكل و اصطلاحات رايج در منابع فقهى را بر طبق حروف الفباى فارسی از نظر لغوى و اصطلاح علم فقه با استفاده از منابع متعدد فقهى و لغوى و... توضيح داده است، ولى بهصورت مستند و همراه با ذكر منابع هر مطلب بهطور جداگانه نيست و ارجاعات و استناداتش اندك است.
ساختار
كتاب حاضر از مقدمه نویسنده و متن فرهنگنامه تشكيل شده است. نویسنده از شيوه الفبايى براى سامان دادن به كتابش استفاده كرده و هدفش آشناكردن پژوهشگران با اصطلاحات فقهى بوده است. زبان و ادبيات اين اثر، رسا و شيواست. نویسنده از منابع متعددى (31 منبع به زبان عربى) از آثار علمى انديشمندان قديم و جديد براى تولید اثر حاضر بهره برده است.
گزارش محتوا
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
- در مقدمه نویسنده - كه آن را در روز جمعه 15 صفر 1413ق نوشته - بر چند نكته تأكيد شده است:
- يك- اين كتاب در صدد است كه كلمات مشكل و اصطلاحات رايج در فقه اسلامى را شرح دهد و راهنمايى باشد براى فهم سخنان فقها و مسائل آنان.
- دو- در اين اثر بيشتر كلمات بغرنج كه در كتابهاى فقهى قديمى و جديدى پراكنده شده، جمع و توضيح داده شده است.
- سه- نخست اصطلاحات را بر حسب حروف الفبا تنظيم و اصل اشتقاق هركدام را بيان كرده و معناى لغوىاش را آورديم و بعد معناى اصطلاحى متداول در علم فقه را توضيح داديم و در بيشتر اوقات به ارتباط بين معناى لغوى و معناى اصطلاحى و سبب تسميه اشاره كرديم. همچنين در اين اثر به حكم شرعى كلى اشاره شده و حركات صرفى و اعرابى در صورت نياز مشخص شده تا الفاظى كه بهصورت اشتباه مشهور شده معلوم گردد.[۱]
- نویسنده، فرهنگ الفبايى اصطلاحات را با «آبق» شروع كرده.[۲]و... و با واژگان ديگرى چون «جائر».[۳]و... و «ضائع».[۴]و... و «لازم».[۵]و... ادامه داده و با «يمين برائة».[۶]پایان داده است.
- نویسنده در مورد «التسامح في أدلة السنن» چنين نوشته است: تسامح در ادله سنن، قاعدهاى فقهى است كه از نصوص روايى اقتباس شده است و مفادش اين است كه اگر حديثى وارد شود در مورد مستحبى و مكلف به آن عمل كند، پس بهتحقيق عملى مستحبى بهجا آورده است و براى او همان ثواب مذكور هست؛ حتى اگر آن حديث صحيح نباشد، بلكه حتى اگر معلوم شود كه آن عمل در واقع مستحب نيست. كسى كه اين قاعده برایش ثابت شده و همچنين مقلدان وى مىتوانند هر امر مشکوک الاستحباب را به نيت استحباب بهجا آورند، ولى كسى كه براى وى ثابت نشده و نيز مقلدان او نمىتوانند به نيت استحباب بهجا آوررند، بلكه بايد به نيت رجاء و اميد به مشروعيت و مطلوبيت بهجا آورند.[۷]
- نویسنده در مورد «قنوت» چنين نوشته است: قنوت در لغت به معناى خضوع براى خدا و اطاعت از اوست و در اصطلاح عبارت است از دعایى كه در ركعت دوم نماز بعد از قرائت خوانده مىشود و در برخى نمازها در مواضع ديگرى بهجا آورده مىشود. قنوت، مستحب است.[۸]
- نویسنده در مورد «وتر» چنين نوشته است: در لغت به معنى فرد است و در اصطلاح، نماز وتر همان نمازى است كه يك ركعت دارد و مستحب است كه بعد از نافلههاى شب و بعد از دو ركعت نماز شفع بهجا آورده شود و آن تنها نافله يك ركعتى است، برخلاف نافلههاى ديگر كه اصل در آن دو ركعتى بودن است و آن از مهمترين نمازها است و بر پيامبر(ص) واجب بود.[۹]
217217 و 221</ref>؛ درحالىكه بسيارى از مطالب كتاب نياز به ارجاع و استناد، بهويژه استناد به كتابهاى فقهى دارد، ولى منبعش ذكر نشده است.
نویسنده متأسفانه در فهرست منابع به نام كتاب اكتفا كرده و حتى نام نویسنده را هم ذكر نكرده، جز در دو مورد: 1. مناسك الحج (للخوئي)؛ 2. قصص الأنبياء للجزائري.[۱۰]
پانويس
- ↑ ر.ک: مقدمه كتاب، ص5
- ↑ متن كتاب، ص7
- ↑ همان، ص61
- ↑ همان، ص129
- ↑ همان، ص175
- ↑ همان، ص227
- ↑ همان، ص45
- ↑ همان، ص166
- ↑ همان، ص219-220
- ↑ همان، ص229-230
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.