الحكمة المتعالية و الملا صدرا
الحكمة المتعالية و الملا صدرا | |
---|---|
پدیدآوران | خامنهای، سید محمد (نویسنده) نجف، حيدر (مترجم) |
ناشر | دار المعارف الحکمية |
مکان نشر | [بي جا] - [بي جا] |
سال نشر | 1435ق. = 2014م. |
چاپ | چاپ يکم |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /خ2 ح4083 / 1083 BBR |
الحكمة المتعالية و الملا صدرا، عنوان اثری است یکجلدی به زبان عربی از سید محمد خامنهای (متولد 1314ش) با موضوع حکمت اسلامی بهویژه حکمت صدرایی. اصل این کتاب به زبان فارسی نوشته شده و در سال 1383 شمسی توسط انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا چاپ شده است. در اثر حاضر شاهد تعریب (ترجمه از فارسی به عربی) این اثر توسط حیدر نجف هستیم. چاپ نسخه عربی اثر به کوشش علی بحسون انجام شده و در انتشارات دارالمعارف الحکمیة در سال 2014 م. / 1435 ه. در تعداد 1000 نسخه چاپ شده است.
نویسنده در مقدمه نسخه اصلی(فارسی) این اثر درباره آن مینویسد: چون آثار ملاصدرا به زبان عربی است (بهجز رساله سه اصل) و درک مقاصد فلسفه او که به زبان فلسفه ادا شده تا حدودی دشوار میباشد و کتاب اسفار و کتابهای عمده فلسفی او به زمان بسیاری نیاز دارد و بدون استاد نمیشود به عمق آن رسید ازاینرو، این رساله در حجم کم به زبان فارسی و نسبتاً ساده و قابلفهم تهیه شده تا عامه مردم بدون شرط تخصص در فلسفه یا تحصیل آن بتوانند اجمالاً با این حکیم و خلاصهای از دستاوردهای مهمتر او آشنا شوند.[۱]
به جهت اینکه در کتاب اصلی «حکمت متعالیه و ملاصدرا، کتابشناسی این اثر انجام گرفته است، در این مجال فقط به بررسی ترجمه عربی میپردازیم.
کتاب، حاوی دیباچه، پیشگفتار و محتوای مطالب در دو دفتر است که عیناً از فارسی به عربی(با معادلهای تمهید عام، المقدمه، القسم الاول و الثانی) برگردانده شده است.[۲]
قلم نویسنده فارسی بسیار روان و جذاب است به نظر میرسد مترجم عربی در تعریب کتاب از ترجمه جمله به جمله استفاده کرده باشد. ترجمه، روان و خوب است و مترجم، بخشی از اینروانی در ترجمه را مدیون قلم خوب نویسنده فارسی است. قسمتی از متن بهعنوان نمونه ترجمه ارائه میگردد:
پیش از شروع به آشنایی با مکتب ملاصدرا، لازم است نگاهی به زمینه و سابقه تاریخی فلسفه اسلامی در ایران و دیگر مکاتب فلسفی بیندازیم.
امروز نزد محققین ثابت شده است که یونان منشأ فلسفه نبوده و فلسفه نخست از مشرق _بهویژه از ایران_ به نواحی آسیای صغیر، سواحل مدیترانه، یونان، ایلیا، سوریه و لبنان رفته است. تا پیش از ارسطو، یک زنجیره از این فلسفه شکل یافته بود که نام آن را فلسفه اشراقی گذاشتهاند و گاه به نامهای فیثاغوری، افلاطونی و مانند اینها، و شاید گنوستیک و اورفهئیسم، نامیده میشده است.
ارسطو به دلایلی مبانی آنها را نپذیرفت و در نتیجه فلسفه مشائی هم در کنار آن به وجود آمد. پس از ارسطو گرچه مکتب او(فلسفه مشایی) رو به فراموشی رفت ولی بهکلی نابود نشد. کتابهای آن فلاسفه و شاگردانشان و آثار فلوطین و شاگردانش سالها در مراکز علمی خاورمیانه دستبهدست میگشت تا آنکه مسلمین به ابتکار یکی از خلفای عباسی(قرن هفتم میلادی) آن کتابها را به زبان عربی ترجمه کردند.[۳]
تعریب این بخش از کتاب به قلم حیدر نجف چنین است: قبل التعرف علی مدرسة الملا صدرا، من اللازم العودة الی الارهاصات والسوابق التاریخیه للفلسفة الاسلامیة فی إیران وسائر المدارس والمذاهب الفلسفیة.
لقد ثبت لدی الباحثین الیوم أن الیونان لم یکن ینبوع الفلسفة الاول، وقد انتقلت الفلسفة بادئ ذی بدء من المشرق _وخصوصا إیران_ إلی نواحی آسیا الصغری، وسواحل المتوسط، والیونان، وإیلیا، وسوریة، ولبنان، وتکونت إلی ما قبل أرسطو شبکة من هذه الفلسفة التی أطلق علیها اسم الفلسفة الإشراقیة، وسمیت أحیانا باسم الفلسفة الفیثاغوریة، أو الأفلاطونیة، أو ربما الغنوصیة، والأورفیة.
لم یستسغ أرسطو مرتکزات هذه الفلسفة لأسباب معینة، لذلک انبثقت ألی جانبها الفلسفة المشائیة. ورغم أن مدرسة أرسطو المشائیة آلت من بعده إلی الأفول، بید أنها لم تندثر تماما ظلت کتب اولئک الفلاسفة وتلامیذهم وأعمال أفلوطین وطلابه تتداولها الأیدی سنین طوالا فی المراکز العلمیة بالشرق الأوسط إلی أن ترجمها المسلمون إلی العربیة بمبادرة من أحد الخلفاء العباسیین(القرن السابع المیلادی).[۴]
پانویس
منبع مقاله
- مقدمه، متن و فهرست مطالب کتاب.
- خامنهای، سید محمد، حکمت متعالیه و ملاصدرا، تهران، تولید کتاب(تک)، 1383 ش.