أبوحيان و منهجه في تفسير القرآن الكريم

أبوحيان و منهجه في تفسير القرآن الكريم، اثر ابوشعیب محمادی، کتابی است در معرفی اثیرالدین ابوحیان قرناطی (654-‎745ق) و روش تفسیری وی در تفسیر معروفش «البحر المحيط في علم التفسير».

أبوحيان و منهجه في تفسير القرآن الكريم‏
أبوحيان و منهجه في تفسير القرآن الكريم
پدیدآورانمحمادي، بو شعيب (نويسنده)
ناشرجامعة عبدالمالک السعدي. کلية الآداب و العلوم الانسانية
مکان نشرمغرب - تطوان
سال نشرمجلد1: 2008م , 1428ق , مجلد2: 2008م , 1428ق ,
موضوعابو حيان، محمد بن يوسف، 654 - 745ق. - نقد و تفسير

ابو حيان، محمد بن يوسف، 654 - 745ق. البحر المحيط في التفسير - نقد و تفسير

تفاسير اهل سنت - قرن 8ق.

تفسير - فن
زبانعربی
تعداد جلد2
کد کنگره
‏‏BP‎‏ ‎‏95‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ ‎‏ت‎‏7088‎‏

ساختار

کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در دو جلد، در دو قسم کلی و هر قسم در چندین باب و فصل، تنظیم شده است.

گزارش محتوا

در مقدمه، از اهمیت بحث پیرامون تاریخ مفسرین و روش تفسیری آنها، سخن رفته است[۱].

در جلد اول، قسم اول، در دو باب، به معرفی ابوحیان و کتاب تفسیرش اختصاص یافته است. در باب نخست، در چهار فصل زیر، زندگی‌نامه وی ارائه شده است:

فصل اول، در بیان زندگی شخصی وی بوده و اطلاعات دقیق و جامعی نظیر نام دقیق، کنیه و لقب، زمان و مکان تولد و رشد یافتن، خانواده، نسب، زندگی خانوادگی در مصر، وصیت و مذهب فقهی و اعتقادی وی، در اختیار خواننده قرار گرفته است[۲].

در فصل دوم، به بررسی زندگانی علمی ابوحیان در اندلس و مصر و طریقه رسیدن وی به علم و دانش پرداخته شده، ولذا در این فصل به سفرهای علمی وی در کسب دانش و شیوخ و اساتیدی که در محضر ایشان، به تلمذ پرداخته، اشاره شده است.

نویسنده شیوخ وی را در علوم و فنون مختلف مفصلا ذکر کرده است که برخی از آنها عبارتند از:

  1. شیوخی که به‌وسیله سماع یا قرائت، از ایشان روایت کرده است، از جمله: قاضی ابوعلی حسین بن عبدالعزیز بن ابی‌احوص قرشی، مقری ابوجعفر احمد بن سعید بن احمد بن بشیر انصاری، اسحاق بن عبدالرحیم بن محمد بن عبدالملک بن درباس و...
  2. ادباء، از جمله: ابوالحکم مالک بن عبدالرحمن بن علی بن فرح مالقی بن مرحل، ابوالحسن حازم بن محمد بن حازم انصاری قرطاجنی، ابوعبدالله محمد بن ابی‌بکر بن یحیی بن عبدالله هذلی تطیلی و...
  3. نحات، مانند: ابوالحسن علی بن محمد بن محمد بن عبدالرحمن خشنی ابدی، ابوالحسن علی بن محمد بن علی بن یوسف کتامی بن ضائع، ابوجعفر احمد بن ابراهیم بن زبیر بن محمد بن زبیر ثقفی و...[۳].

در فصل سوم، در سه بخش زیر، به معرفی تراث علمی و شاگردان ابوحیان، پرداخته شده است:

  1. تدریس: تمامی شرح‌حال‌نویسان اتفاق نظر دارند که ابوحیان، در بسیاری از مراکز علمی زمان خود، کرسی تدریس داشته و به تدریس دروسی، همچون تفسیر، نحو، حدیث، عقدالشروط و قرائات پرداخته و شاگردان بسیاری را در این زمینه، تربیت نموده است[۴].
  2. تألیفات: وی دارای تألیفات و تصانیف بسیاری است که در سه بخش زیر، معرفی شده است:
    1. کتب چاپ‎شده: از جمله: «البحر المحيط في التفسير»، «النهر الماد»، «تحفة الأريب بما في القرآن من الغريب» و...
    2. کتب خطی: مانند: «التدريب في شرح التقريب»، «غاية الإحسان في علم اللسان»، «اللمحة البدرية في علم العربية» و...
    3. کتاب‌هایی که وی نوشته ولی متأسفانه مفقود شده است که خود در پنج بخش زیر تقسیم شده است:
      1. در علم قرائات: مانند: «المورد الغمر في قراءة أبي‎عمرو»، «المزن الهامر في قراءة ابن عامر»، «الأثير في قراءة ابن كثير» و...
      2. در فقه و حدیث: مانند: «الأنوار الأجلی في اختصار المحلی»، «الوهاج في اختصار المنهاج»، «الإعلام بأركان الإسلام» و...
      3. در فن تاریخ و تراجم: مانند: «مجاني الهصر في تواريخ أهل العصر»، «تحفة الندس في نحاة الأندلس»، «النضار في المسلاة عن نضار» و...
      4. در لغت: مانند: «زهو الملك في نحو الترك»، «الأفعال في لسان الترك»، «المخبور في لسان اليخمور» و...
      5. در فنون مختلف: مانند: «نثر الزهر و نظم الزهر»، «قطر الحبي في جواب أسئلة الذهبي»، «نوافث السحر في دمائث الشعر» و...[۵].
  3. شاگردان: ابوحیان شاگردان بسیاری را تربیت نموده است که در این بخش، ضمن معرفی برخی از آنها، شرح‎ حال مختصری از هریک، ارائه شده است. از جمله این افراد، می‌توان از ابراهیم بن احمد بن عبدالمؤمن بن سعید بن کامل بن علوان (709-‎800ق)، ابراهیم بن عبدالله بن علی بن یحیی بن خلف مقری (متوفی 479ق) و ابراهیم بن محمد بن ابراهیم بن ابی‌القاسم قیاسی (حدود 697-‎742ق) نام برد[۶].

در فصل چهارم، شخصیت ابوحیان معرفی گردیده و به بیان صفات جسمانی وی، قوت ذکاوت و فطانت او، صفات اخلاقی و روابطش با غیر... پرداخته شده و در پایان، به تاریخ وفات او و چگونگی آن، اشاره گردیده است[۷].

در باب دوم، در چهار فصل زیر، به تعریف تفسیر معروف ابوحیان و اشاره به مصادر و اصول نگارشی آن، پرداخته شده است:

در فصل اول، ابتدا به تسمیه و نام‎های کتاب تفسیری ابوحیان و تاریخ تألیف و هدف نویسنده از نگارش آن اشاره شده و سپس، به بیان اهمیت و جایگاه آن پرداخته شده و در نهایت، چاپ‎های آن، معرفی شده است[۸].

کتاب تفسیر ابوحیان، به نام‎های «تفسير البحر المحيط» و «البحر المحيط في التفسير» به چاپ رسیده است، اما نویسنده نام اصلی آن را، «البحر المحيط في علم التفسير» دانسته است[۹].

این کتاب، از بزرگ‎ترین کتب ابوحیان و جامع‎ترین و گسترده‌ترین آنها در اشتمال بر اقوال ائمه علم تفسیر است که به دلیل ذکر نام سایر تألیفات نویسنده در آن، از آخرین آثار وی نیز شمرده شده است که حاصل قریب به 20 سال تدریس او می‌باشد. این کتاب بین سال‎های 710 تا 729ق، نوشته شده است[۱۰].

این کتاب تفسیری، به دلیل اهمیت و جایگاه آن، مورد توجه بسیاری از علما قرار گرفته و پیرامون آن، کتب فراوانی به رشته تحریر درآمده است که از جمله آنها، می‌توان به «الدر اللقيط من البحر المحيط» نوشته احمد بن عبدالقادر بن احمد بن مکتوم بن احمد، «المجيد في إعراب القرآن الكريم» نوشته ابراهیم بن محمد بن ابراهیم سفاقسی مالکی، «اختصار البحر المحيط» نوشته عبدالرحمن بن احمد بن علی بن مبارک ابومحمد بن بغدادی (متوفی 781ق)، «المحاكمات بين أبي‌حيان و الزمخشري» نوشته یحیی بن محمد بن محمد بن عبدالله ابی‌زکریا شاوی ملیانی جزائری (متوفی 1096)، «الدر المصون في علوم الكتاب المكنون» نوشته شهاب‌الدین احمد بن یوسف بن عبدالدائم، معروف به سمین (متوفی 756ق)[۱۱].

در فصل دوم، به منابع ابوحیان در نگارش این تفسیر باارزش، اشاره شده است. این منابع به ده بخش زیر تقسیم شده است که به‌عنوان نمونه، برخی از آنها نام برده می‌شود:

  1. مصادر تفسیری: مانند: «الكشاف» زمخشری (متوفی 538ق)، «المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز» ابومحمد عبدالحق بن غالب بن عطیه (متوفی 541ق) و «مفاتيح الغيب» فخر رازی.
  2. معانی و اعراب: مانند: «التبيان في إعراب القرآن» ابوالبقاء عکبری (متوفی 616ق)، «معاني القرآن» فراء (متوفی 207ق) و «إعراب القرآن» ابوجعفر احمد بن محمد بن اسماعیل نحاس (متوفی 338ق).
  3. مصادر قرائت: مانند: «الإقناع في القراءات السبع» ابوالفضل عبدالرحمن بن احمد بن خلف باذش انصاری (متوفی 540ق)، «عقد اللآلي في القراءات السبع العوالي» نوشته خود ابوحیان و «اللوامع في شواذ القراءات» ابوالفضل عبدالرحمن بن احمد بن حسن بن بندار (متوفی 371ق).
  4. مصادر حدیثی: مانند: «الجامع المسند الصحيح المختصر من أمور رسول‌الله(ص) و سننه و أيامه» ابوعبدالله محمد بن اسماعیل بن ابراهیم بن مغیره (متوفی 256ق)، «المسند الصحيح المختصر من السنن بنقل العدل عن العدل عن رسول‌الله(ص)» مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری (متوفی 261ق)، «سنن» ترمذی (متوفی 279ق).
  5. مصادر فقه و اصول: مانند: «الجامع لأحكام القرآن» ابوعبدالله قرطبی (متوفی 671ق)، «كتاب المحصول» فخر رازی و «كتاب الإشارة» ابوولید باجی (متوفی 474ق).
  6. مصادر لغت و نحو: مانند کتاب ابن سیده، ازهری و ابن تیانی.
  7. مصادر بلاغت: مانند: «منهاج البلغاء و سراج الأدباء» ابوالحسن حازم اندلسی.
  8. مصادر کلام و ملل: مانند: «هداية المرشدين» باقلانی (متوفی 403ق).
  9. سیره و تاریخ: مانند: «الطبقات» ابن سعد زهری (متوفی 230ق).
  10. طب و هیئت: مانند: «كتاب الأنواء» زجاج[۱۲].

در فصل سوم، اصول لغوی، نقلی و عقلی تفسیر ابوحیان مورد بحث و بررسی قرار گرفته[۱۳] و در فصل چهارم، مباحث مربوط به علوم قرآنی، نظیر اسباب نزول، مکی و مدنی بودن سوره‌ها و علم ناسخ و منسوخ، مطرح شده است[۱۴].

قسم دوم، در جلد دوم کتاب جای گرفته است. این قسم در سه باب زیر، به بیان روش ابوحیان در نگارش تفسیرش، اختصاص یافته است: نویسنده در باب اول، به توضیح ادوات تفسیر وی شامل علم لغت و اعراب، قراءات، بلاغت و ایجاز و مناسبت و مشابهت پرداخته[۱۵] و در باب دوم، به بحث پیرامون علوم شرعی در این تفسیر، نظیر اصول دین، اصول فقه و فقه پرداخته است[۱۶].

باب سوم، به نقدهای ابوحیان از مفسرینی همچون ابوالقاسم محمود زمخشری (متوفی 538ق)، ابومحمد عبدالحق بن غالب بن عطیه (متوفی 541ق) و ابوعبدالله محمد بن عمر فخر رازی (متوفی 606ق) و فرقه‌های مختلف اسلامی شامل شیعه، فیلسوفان متکلم و صوفیه و برخی از روایات و اسرائیلیات، اختصاص یافته است[۱۷].

در خاتمه به خلاصه مطالب و نتیجه مباحث، اشاره گردیده است[۱۸].

وضعیت کتاب

فهرست مطالب به‌همراه فهرست مصادر و منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهای جلد دوم آمده است.

در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع[۱۹] و توضیح برخی از مطالب متن[۲۰]، به ذکر تاریخ وفات برخی از اعلام مذکور در متن پرداخته شده است[۲۱].

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه، ج1، ص5-‎15
  2. ر.ک: متن کتاب، ج1، ص17-‎43
  3. ر.ک: همان، ص44-‎87
  4. ر.ک: همان، ص89-‎91
  5. ر.ک: همان، ص91-‎96
  6. ر.ک: همان، ص97
  7. ر.ک: همان، ص114-‎167
  8. ر.ک: همان، ص171-‎188
  9. ر.ک: همان، ص171
  10. ر.ک: همان، ص174-‎175
  11. ر.ک: همان، ص180-‎187
  12. ر.ک: همان، ص190-‎231
  13. ر.ک: همان، ص232-‎296
  14. ر.ک: همان، ص270-‎291
  15. ر.ک: همان، ج2، ص5-‎255
  16. ر.ک: همان، ص266-‎339
  17. ر.ک: همان، ص402-‎504
  18. ر.ک: همان، ص507-‎513
  19. مثلا ر.ک: پاورقی، ج1، ص74
  20. مثلا ر.ک: همان، ص18
  21. مثلا ر.ک: همان، ص69

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها