فیثاغورس
نام | فیثاغورس |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | منمارخوسئو |
متولد | حدود 570ق م |
محل تولد | سـاموس (جزیرهای در سیسیل) |
رحلت | 495ق.م |
اساتید | |
برخی آثار | مقالات فلسفية لمشاهير المسلمين و النصاری |
کد مؤلف | AUTHORCODE34421AUTHORCODE |
فیثاغورس (حدود 570-495ق.م)، ریاضیدان و فیلسوف باستان، سیاستمدار، مرد اخلاقی
ولادت
بهطور کلی درباره زندگی فیثاغورس اطلاعات دقـیقی در دسـت نیست و منابع موجود نیز مغشوش است. این فیلسوف و ریاضیدان در حدود سال 275ق.م، در جزیره ساموس، واقـع در دریای اژه چشم به جهان گشود. پدرش تاجری به نام منمارخوسئو بود و مادرش که اهـل یونان بود پتیایس نام داشـت. او دو یا سه برادر داشت. او بهاحتمال با فرکیدس، تالس و آناکسیمن در ارتباط بوده است. چنگ مینواخت، شعر میسرود و همه اشعار هومر را از بر میخواند[۱].
آرا و تاریخ فلسفه فیثاغورس
در منابع یونانی، حیات فیثاغورس آمـیخته بـه افـسانه است و در خلال اساطیر باید آن را جستجو کرد و برای آن نمیتوان مبدأ تاریخی صریحی پیـدا نمود؛ بـا وصف این شاید بتوان تاریخ فلسفه فیثاغورس را به دو دوره منقسم کرد: نخست دورهای که از سـال 530ق.م، یـعنی تأسیس مدرسه کروتن شروع و به سال 350ق.م، ختم میشود. دوره دوم که از سالهای اول میلادی با پیـدایش فـیثاغورسیان جـدید نضج میگیرد. بین آراء فلسفی دوره اول و دوم اختلاف فاحشی مشهود است؛ مخصوصا فهم آراء صحیح فلسفی دوره اول؛ زیـرا آنچه از متون بعد به دست آمده، خالی از اشکال و ابهام نیست[۲]. این آرا نظم منطقی و انسجام ندارد و چـهبسا تـناقضات بارزی در آنها دیده میشود؛ تا جایی که انتساب همه این آرای متناقض به فردی واحد (فـیثاغورس) مـعقول نیست و شاید بهتر آن باشد که این آرا را حاصل فکر افراد متعددی بدانیم، نه یـک فـرد، تا تناقض از میان برخیزد و باید به این قانع و راضی باشیم که این آرا را فقط گرد آوریم، بـدون ایـنکه سـعی کنیم که ارتباطی بین آنها پیدا نماییم یا صاحبان آرا را بهتحقیق بـجوییم؛ چـه، این کاری عبث خواهد بود و به جایی نخواهد رسید. یا اینکه ممکن است این آرا را در باطن مربوط بـه هـمه فیثاغورسیان بدانیم و در ظاهر فیثاغورس را نماینده آنان بینگاریم. مشهور است که فیثاغورس در سـال 570ق.م، در سـاموس (جزیرهای در سیسیل) متولد شد و در حدود سال 530ق.م، در کروتن جمعیتی مـذهبی تـأسیس کـرد و این فرقه شبیه پیروان اورفئوس بود. کروتن بندری اسـت در ایـتالیا در خلیج تـارانت کـه در سال 710ق.م، بنا شده و روزگارانی فـیثاغورس در این شهر میزیسته و مدرسهای در آنجا بنا کرده و قوانین اجتماعی و فرهنگی برای این شهر وضع نموده است. هـنگامی که سیسرون از این شهر دیدن کرده، خـانهای را کـه فـیثاغورس در آن مـرده اسـت، به او نشان دادهاند[۳].
شخصیت واقعی فیثاغورس
فیثاغورس در تاریخ گاهی شمائلی نیمهخدایی و یا پیامبری و یا بهصورت زاهدی صاحب کرامت و معجزه و یا به چهره ریاضیدانی صاحبنظر و درعـینحال به سیمای ناصحی سیاستمدار و عالمی اخلاقی جلوهگری میکند، ولی با تمام اینها شخصیت واقعی او در زیر حجاب ابهام باقی میماند[۴].
آئین فیثاغورس
فـیثاغورس طـریقتی را بنا نهاد که در آن به تازهواردین روش تصفیه باطن و تزکیه ضمیر را یـاد مـیدادند؛ تعلیم آنان باطنی و پنهانی بـود. رمـوز و اسرار بـه ناپختگان آمـوخته نمیشد و به صاحبدلان آگاه طریقتجو مـژده داده مـیشد که در صورت طی مراحل و انجام مراسم و مناسک، حیات جاودانی مسرتبخشی در انتظار آنهاست. ورود زنان و بیگانگان در حوزه فیثاغورس مجاز بود و ایـن آیین از حدود و ثغور شهر و کـشور میگذشت و جنبه جهانی پیدا مـیکرد. مـشابهت و مماثلت زیادی بین این فرقه و پیروان اورفئوس موجود است[۵].
حکمت فیثاغورس
از کثرت پیروان و آرای مختلف آنان در مسائل گوناگون برمیآید که آرای او و پیروانش در افکار فلاسفه غـربی و شـرقی تأثیرات عمیق داشته است؛ بنابراین اگر بخواهیم درست به ماهیت حکمت فیثاغورس پی ببریم، نخست باید مآخذ و منابع و علل و موجباتی را که باعث پیدایش آن شده، دریابیم. این جستجو باید هم در یـونان (اسـاطیر، عقاید جاری فلاسفه قبل از وی، محیط اجتماعی روزگار او و نفود محل خاص در آرای فیثاغورس) صورت پذیرد و هم تأثیری که ملل مشرق در پیدایش این معتقدات داشتهاند، باید مورد مداقه قرار گیرد. خـاصه ایـنکه مـیدانیم فیثاغورس سفری به مشرق نموده و بـا اعـتقادات مغان و بابلیها و مصریها آشنا شده و چهبسا چیزها از آنها دیده و شنیده و آموخته که در عقائد وی و پیروانش تأثیر وافی داشته است[۶].
وفات
او بعد از سفرهایی که به مصر و ناحیه بینالنهرین داشـت، تحت تأثیر آموزههای مذاهب آن نواحی، در حدود سال 530ق.م، به کروتونا واقع در خلیج تارنتوم در جنوب ایتالیا رفت. در آنجا همزمان با تعلیمات بودا در هند و کنفوسیوس در چین مذهب عددی خود را بهصورت یـک انجمن برادری و در قالب یک مدرسه تأسیس کرد، اما بعد از تعطیل شدن مدرسهاش به دست عصیانگران ایتالیای جنوبی، به بینالنهرین گریخت و زمانی که حدودا هشتاد سال داشت، درگذشت[۷].
آثار
مقالات فلسفی فیثاغورس تحت «مقالات فلسفية لمشاهير المسلمين و النصاری» منتشر شده است.
پانویس
منابع مقاله
- پورحسینی، سید ابوالقاسم، «فیثاغورس و فیثاغورسیان»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، فروردین و تیر 1349، سال هفدهم، شماره 3 و 4، صفحه 372 تا 421.
- مصلحیان، محمد صال، «آداب و عقاید فیثاغورسیان»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: نامه فلسفه، پاییز و زمستان 1386، شماره 14 و 15، صفحه 25 تا 32.