فقیهی رشتی، عبدالحسین
عبدالحسین فقیهی رشتی (۱۳۲۱ – ۱۴۱۰ق)، فقیه، اصولی، ادیب، از خواص اصحاب و محرم اسرار آیتالله بروجردی
ولادت
عبدالحسین فقیهی رشتی در سال 1321ق در بیت فضیلت و مرجعیت، در نجف اشرف دیده به جهان گشود.اما پدر و نیاکان او لنگرودی بودند، پدرش آیت الله شعبان گیلانی دیوشَلی رشتی نجفی، یکی از بزرگان عصر و مراجع تقلید وقت بود. جد بزرگوارش آیتالله عبدالوهاب دیوشلی، اهل خراسان بود که به گیلان مهاجرت کرده و در این دیار ساکن شده بود.
تحصیلات
تحصیلات ابتدایی و فراگیری قرآن را در شهر نجف پشت سر نهاد و دروس مقدماتی و سطوح عالی حوزه را نزد استادان برجسته آن حوزه به اتمام رسانید. البته طی این مراحل توأم بود با تربیت دینی و اخلاقی و تهذیب نفس؛ آن بزرگوار برای نیل به کمالات علمی و معنوی، از دروس استادان بزرگی چون حضرات آیات: شیخ محمدحسین اصفهانی، معروف به «کمپانی» (متوفی 1360 ق)، سید ابوالحسن اصفهانی (متوفی 1365 ق)، شیخ محمدعلی ایروانی، آیتالله شیخ محمدعلی جمالی خراسانی، مؤلف تقریرات الاصول و پدر بزرگوارش بهرهها گرفت و نیز تفسیر را از علامه محمدجواد بلاغی (م 1352 ق) و اخلاق و عرفان را از شیخ مرتضی طالقانی آموخت و از استادان مذکور، اجازات اجتهاد دریافت داشت.
ایشان علاوه بر تحصیل و فراگیری علم و معرفت، به دلیل داشتن حافظه قوی، استعداد سرشار و بیانی رسا و شیرین توانست سطوح مختلف را تدریس و در حوزههای علمیه نجف و قم شاگردان برجسته فراوانی را تربیت کند که هر کدام، از مشعلداران هدایت جامعه گردیدند؛ به ویژه او تسلط عجیبی به اصول فقه و کتاب کفایه داشت.
شاگردان ایرانی در نجف
- عالم ربانی، سید عبدالکریم کشمیری؛ وی علاوه بر کفایه، اسفار را نیز در نزد او آموخت.
- محقق نامور، حاج سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی؛
- حاج سید حسین طباطبایی بحرالعلوم؛[۱۳]
- شهید محراب، حاج میرزا محمدعلی قاضی طباطبایی؛
- شیخ ابوالقاسم حجتی رشتی؛
- شیخ مهدی مهدوی لاهیجانی؛
- شیخ محمد سعیدی لاهیجانی؛
- شیخ محمدصادق تهرانی قمی؛
- میرزا محمدعلی ادیب تهرانی.
شاگردان گیلانی
- شیخ محمدصادق احسانبخش، نماینده امام و رهبری در گیلان و امام جمعه رشت
- علیرضا ممجد لنگرودی (درس کفایه و خارج)؛
- حاج سیدعلی حسینی نجفی اشکوری؛
- حاج شیخ محمد واصف(لاهیجانی)*
هجرت به قم
آیت الله فقیهی رشتی برای زیارت امام رضا علیهالسلام و نیز دیدن اقوام و صله ارحام به ایران مهاجرت نمود و بعد از چند ماه توقف در شمال (لنگرود) برای عزیمت به نجف اشرف، به سال 1351 ق. واردحوزه علمیه قم شد. وی در این سفر، وقتی تلاش و جدیت طلاب این حوزه تازه تأسیس را مشاهده کرد، از مهاجرت به نجف منصرف و همان جا ماندگار شد و به سبب توانایی علمی خویش، تدریس سطوح مختلف را شروع کرد.
و خود او نیز با آن که فضلای بیشماری از محضرش استاده میکردند، از درس آیت الله حائری یزدی بهره میبرد. استادان بزرگی همانند حضرات آیات: حجت، خوانساری و صدر با توجه به شناخت قبلی که از وی داشتند، وجودش را مغتنم دانسته و برای ساماندهی حوزه از او بهرهمند میشدند.
مشاورعالی آیت الله بروجردی
آیت الله فقیهی رشتی با فقیه ژرفاندیش، آیت الله بروجردی سابقه آشنایی و رفاقت داشت و به خوبی واقف بود که وجود معظمله میتواند توان علمی فراوانی به حوزه قم ببخشد. بدین جهت، پس از ورود آن آیت حق به قم، ایشان نیز مانند بسیاری از بزرگان - همانند امام راحل - برای تجلیل از مقام علمی زعیم عالی قدر حوزه آیت الله بروجردی، در درس وی حضور مییافت.
آن بزرگوار هم به ایشان علاقه ویژهای داشت و ایشان را به عنوان یکی از مشاوران و نزدیکان در امر ساماندهی حوزه و سایر امور دینی برگزید، که نمونههایی از مسئولیتهای او را در ذیل میآوریم:
نماینده آیتالله بروجردی در حج
آیت الله فقیهی از بدو ورود آیت الله بروجردی تا آخر عمر آن بزرگوار - و بعد از ایشان از طرف سایر مراجع - به عنوان نماینده ایشان برای رسیدگی به امور حجاج در موسم حج، خدمات فراوانی را انجام داد.
شیعیان عربستان همواره در طول تاریخ، مظلومیت مضاعفی داشتهاند؛ خصوصاً اِعمال مقررات دشوار از سوی دولت سعودی و علمای وهابی، مشکلات طاقتفرسایی برای آنان در پی داشته است. مرحوم فقیهی، از سوی آیت الله بروجردی موظف به رسیدگی به امور سادات و شیعیان آنجا بود. او در امور مادی و معنوی سادات «نُخاوله» سعی بلیغی مبذول میداشت و برای رفع مشکلات آنان، بارها با دولت سعودی به گفتگو و مذاکره پرداخت و از این راه توانست از فشار دولت سعودی بر آنان بکاهد.
عضو «هیئت حاکمه» حوزه علمیه قم
آیت الله العظمی بروجردی به حفظ کیان حوزه علمیه قم علاقه زیادی داشتند و مکرر میفرمود: «حوزه قم همانند شهری است که دروازه ندارد؛ حوزه بر روی اشخاص مختلف باز است. افراد صالح و ناصالح از هم ممتاز نمیشوند. ای کاش نظمیبود و برنامهای!».
او برای تحقق این آرزو، هیئتی مرکب از چند نفر از آیات حوزه را مأمور کرد تا دیدگاههای اصلاحی خود را بعد از مشورت ارائه دهند. این هیئت که اصطلاحاً «هیئت حاکمه» نامیده میشد. این هیئت اختیار داشت که مصالح حوزه را بسنجید و بر این اساس عمل کنند. آیت الله فقیهی رشتی یکی از اعضای این هیئت بود. اعضای دیگر آن عبارت بودند از: مرحوم امام خمینی، حاج شیخ مرتضی حائری، حاج سید احمد زنجانی، حاج سید ابوطالب مدرسی، مرحوم فاضل لنکرانی، حاج سید زینالعابدین کاشانی، محقق داماد، شیخ ابوالقاسم اصفهانی، سید مرتضی مبرقعی، حاج مصطفی صادقی، قاضی تبریزی، میرزا محمود روحانی، حاج ریحانالله گلپایگانی و سلطانی طباطبایی و...
جلسات، هر شب در مدرسه حاج ملا صادق برگزار میشد. یکی از برنامههای آنان، امتحانات در حوزه بود؛ مسائلی مانند این که درسهایی امتحان گرفته شود؛ چگونه تعیین رتبه گردد و... از آن هیئت تعدادی برای گرفتن امتحان انتخاب شدند که عبارت بودند از حضرات آیات: فقیهی رشتی، فاضل، حائری، قاضی، ابوالقاسم نحوی، صاحب الداری، سلطانی طباطبایی، مبرقعی و ابوالقاسم اصفهانی.
نوع آوری درحوزه
آیت الله فقیهی به خوبی میدانست که راه و رمز پیشرفت و ترویج اسلام ارتباط با همگان است؛ خصوصاً با مسلمانان و غیرمسلمانان خارج از کشور است، از این رو بود که او آموزش زبان انگلیسی رای طلاب ضروری میدانست و معتقد بود که با هر قوم و ملتی باید با زبان خود آنان سخن گفت. او به آن دسته از طلاب فاضل، همانند مرحوم محقق لاهیجی، که به زبان بیگانگان مسلط بودند و به راحتی تکلم میکردند، ارزش فوقالعادهای قائل میشد.
با چنین نگرشی بود که به عنوان مشاوری امین، اهمیت و ضرورت این موضوع را به آیت الله بروجردی یادآور شد که البته با موافقت معظمله مواجه شد. معظمله ایشان و دو نفر دیگر از آقایان را تعیین کردند تا با مقررات و شرایطی، زمینه این کار را فراهم سازند. طرح و برنامه کار با جدیت تمام آماده شد و حتی استادان زبان انگلیسی را معین کردند، اما متأسفانه این طرح، با مخالفت اطرافیان آیت الله بروجردی به اجرا درنیامد.
گویا فردی به آقا گفته بود: «اگر مردم بفهمند که با پول آنان زبان خارجی تدریس میشود، عقیدهشان به اسلام و شما سست میشود»؛ از این رو، زعیم عالی قدر آیت الله بروجردی به رغم میلی باطنی، مانع از اجرای برنامه شدند. آیت الله فقیهی از این که برخی افراد متحجر و مقدس مآب دیدگاههای غلط خود را به آقا القا مینمودند، به شدت اظهار ناراحتی میکرد.
آیت الله فقیهی رشتی، اهل محاسبه و مراقبه بود و همواره اذکاری را بر لب داشت. او مرتب دوستان خود را به اقامه نماز اول وقت توصیه میفرمود و خود، به نماز اول وقت اهمیت فوقالعادهای میداد.
ضمناً ایشان در هنر خوشنویسی هم دستی داشت. او تمام اوراق و تقریرات و مکاتبات خود را با خط نستعلیق بسیار زیبا مینگاشته که مایه اعجاب است. از اوراق به جای مانده برمیآید که در آن جمع «هیئت حاکمه»، مطالب را وی تقریر میکرده و پس از امضای اعضا به رؤیت آیت الله بروجردی میرسیده است.
وی از مقام افتا دوری میجست و به هیچ عنوان راضی نمیشد که ارادتمندانش او را در میان جامعه مطرح سازند.
مجالست باامام خمینی
آیت الله فقیهی رشتی در جلسات درس آیت الله حائری یزدی با حضرت امام راحل آشنا شد و بعدها این آشنایی تبدیل به ارتباط عمیق دوستانه گردید. این علاقه زایدالوصف دوسویه که تا آخر عمر شریف آن دو ادامه داشت، به گونهای بود که حضرت امام در قم به منزل آیت الله فقیهی میرفت و از نزدیک به تفقد میپرداخت. در اوراقی که از مرحوم آیت الله فقیهی باقی مانده، عکسها و نامههایی با دستخط آن دو بزرگوار به مناسبتهای مختلف و نیز کتب اهدایی از طرف حضرت امام به ایشان دیده میشود که حضرت امام در صفحات اول کتاب مطالبی را به یادگار نوشته است.
فرزندنش متخصص قلب
آیت الله فقیهی رشتی دارای سه فرزند (یک پسر و دو دختر) بود. تنها پسرش دکتر احمد فقیهی، متخصص قلب از آلمان بود که متأسفانه در عنفوان جوانی تصادف کرد و با نماز حضرت آیت الله بروجردی، در یکی از حجرههای صحن بزرگ دفن شد.
رحلت
آیتالله حاج شیخ عبدالحسین فقیهی رشتی بعد از عمری تلاش و خدمت، سرانجام در 91 سالگی، (27 آبان سال 1368 ش) دار فانی را وداع گفت و در جوار رحمت ایزدی آرامش یافت. پیکر پاک این عالم ربانی با شرکت مراجع، بزرگان، شخصیتهای کشوری و اصناف مختلف با عظمت و شکوه خاصی تشییع و با نماز آیت الله حاج سید محمد وحیدی در یکی از حجرههای صحن بزرگ به خاک سپرده شد. پس از رحلت او، مجالس بزرگداشت فراوانی در قم و گیلان منعقد گردید.
آثار
ایشان تألیفات و تقریرات فراوانی به جای گذاشته که ظاهراًهنوزبچاپ نرسیده است؛ از آن میان میتوان اشاره داشت به: حاشیه بر کفایةالاصول، حاشیه بر رسائل، حاشیه بر مکاسب.