رحلة فريزر إلی بغداد سنة 1834

    از ویکی‌نور
    رحلة فریزر إلی بغداد سنة 1834
    رحلة فريزر إلی بغداد سنة 1834
    پدیدآورانفریزر، جیمز بیلی‌ (نویسنده) خیاط، جعفر (تعريب)
    ناشرالدار العربية للموسوعات
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1427 ق
    چاپ1
    موضوعبغداد - سیر و سیاحت عراق - سیر و سیاحت
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏79‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏7‎‏ف‎‏4‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    رحلة فريزر يا سفرنامه فريزر، نوشته جيمس بيلى فريزر دربردارنده خاطرات وى از سفر به عراق و مناطق مختلف آن مى‌باشد كه آن را با عنوان (رحلات فى كردستان و بين النهرين) و با زبان انگليسى به رشته تحرير درآورده و توسط آقاى جعفر الخياط، به زبان عربى ترجمه شده است. حرفه اصلى جيمز بيلى نويسندگى و كتاب‌نگارى مى‌باشد و از اين سو نویسنده، سفرهاى فراوانى را به مناطق مختلف انجام داده و به وقايع‌نگارى مسافرت‌هاى خود پرداخته است. اولين مسافرت وى در سال (1834م) به استانبول تركيه بوده است و از آن جا با يك مأموريت ديپلماتيك وارد خاک ايران شده و در شهر تبريز مستقر مى‌شود.

    ساختار

    اين كتاب از خاطرات نویسنده تشكيل مى‌شود كه وى آن‌ها را در نامه‌هايى كه براى همسر خود ارسال مى‌كرد، مى‌نوشت. نویسنده در پنج نامه اول خود به توصيف منطقه جغرافيايى و حالت‌هاى مردم تبريز، كردستان ايران، منطقه اردلان و رواندوز مى‌پردازد.

    لازم به ذكر است كه اين ترجمه از كتاب دربردارنده نامه ششم تا نامه دوازدهم است كه مترجم آن را با عنوان (رحلة فريزر الى بغداد فى 1834 م) نام نهاده است. از نظر مترجم، اين تعداد از نامه‌ها از اهميت فراوانى برخوردار مى‌باشد، چرا كه بسيارى از حوادث تاريخى عراق را كه در اواخر حكومت داود پاشا و جنگ‌هاى داخلى آن زمان اتفاق افتاده است، را بازگو مى‌نمايد. همچنين در اين تعداد از نامه‌ها، حالت اجتماعى مردم سليمانيه عراق و فقر معيشتى آن‌ها را كه در نتيجه اختلافات داخلى و شيوع بيمارى طاعون به وقوع پيوسته است، را به صورتى مفصل يادداشت نموده است.

    جيمز بيلى سپس به توطئه‌هاى داود پاشا و طاعون بزرگى كه در زمان وى دامن‌گير اهالى بغداد شده و همچنين به سيلاب‌هاى ويرانگر و كشتارهاى زيادى كه از اين بلايا حاصل گرديده است، اشاره مى‌كند.

    در قسمتى ديگر اين دست‌نوشته‌ها، به مستولى شدن على‌رضا پاشا بر بغداد و نحوه حكومت‌دارى وى و روش او در برخورد با عشاير عراق اشاره مى‌كند كه در آن‌ها اطلاعات ارزشمندى از قبيله‌هاى جربا، عنزه، عقيل و زبيد و توصيف بغداد و محله‌هاى مختلف آن وجود دارد.

    در قسمت دوم كتاب، تعداد (19) نامه ديگر وجود دارد كه در آن‌ها خاطرات نویسنده از سفر به مناطقى؛ همچون سلوقيه، طاق كسرى، آثار به جا مانده از سرزمين و تمدن بابل، منطقه حله و سرزمين‌هاى مجاور با آن، عشاير زبيد، سوق‌الشيوخ و... به رشته تحرير درآمده است. لازم به ذكر است كه آنچه از اين نامه‌ها برمى‌آيد، اين است كه نویسنده براى بار دوم به بغداد مراجعت كرده و از آن جا دوباره از طريق ديالى عازم ايران مى‌شود.

    ويژگى كتاب

    با توجه به روش بديع نویسنده در وصف مناطق مختلف و خصوصيات جغرافيايى، بسيارى از نوشته‌هاى وى به عنوان منبع مهمى در رسم نقشه‌هاى كشورهاى آسيايى به كار برده شده است.

    گزارش محتوا

    جيمز بيلى نامه اول خود را از شهر اروميه مى‌نويسد و در آن به توصيف زيبايى‌هاى طبيعى آن منطقه پرداخته و مى‌نويسد:

    اروميه شهرى است، تاريخى كه از آن به عنوان زادگاه زردشت ياد مى‌شود. در اين منطقه، عشايرى وحشى و جنگ طلب؛ همانند بلباس، روان، هركيه و نوچيه زمام امور مناطقى همچون لاهيجان و سردشت و سلماس را به دست گرفته و آسايش مردم را سلب نموده‌اند.

    سپس مسائل ديگرى را كه در اين منطقه آن‌ها را مشاهده كرده را، به رشته تحرير درمى‌آورد. مسائلى؛ همانند: اخلاق مردم، خرافه پرستى، عشاير كُرد و دست درازى آن‌ها به مناطق مختلف، عدم پذيرايى از ميهمانان، سفر دكتر روس، بازگشت به بغداد و غيره.

    نویسنده نامه دوم خود را بعد از ترك اروميه و در منطقه سليمانيه عراق نوشته است و در آن مى‌نويسد:

    سليمانيه در اين زمان تحت‌الحمايه ايران است و علت آن استمرار اختلافات خانوادگى موجود بين سليمان پاشا و برادر او محمود است، به گونه‌اى كه در برهه‌اى از زمان، اين منطقه تحت‌الحمايه تركيه بوده و در زمانى ديگر زير نظر فتح‌على شاه، شاه ايران اداره مى‌شود. صبح روز گذشته تعدادى از فرماندهان ايرانى مستقر در منطقه به ديدن من آمدند و اطلاعاتى راجع به اوضاع نابسامان سليمانيه بيان داشتند.

    نامه سوم، نویسنده‌ا‌‍ى از بغداد نوشته شده است. وى در مورد اين شهر تاريخى مى‌نويسد:

    همسر عزيزم، بالاخره به بغداد رسيديم. شهر بزرگى كه پايتخت خلفا بوده. پايتخت هارون الرشيد و همسر زيباى او زبيده. مقر جعفر برمكى و مقر مسرور رئيس خواجگان و همه كسانى كه مانند ابوالحسن على خواجه بوده‌اند. شهر بانوان و بيچارگان، شهر عشاقى كه داستان‌هاى (هزار ويك شب) راجع به آن‌ها سخن مى‌گويد.

    در بخش ديگرى از اين نامه، نویسنده در مورد صيد پرندگانى، همچون دراج سياه سخن مى‌گويد كه تعداد آن‌ها از شماره بيرون بوده و همچون سپاه ملخ‌ها در حال پرواز بوده‌اند.

    نامه چهارم باز هم در مورد توصيف شهر بغداد و ساختمان‌هاى آن و همچنين حصار عظيمى كه دور تا دور شهر را احاطه گرفته است، مى‌باشد. در اين نامه نویسنده جزئيات بيشترى را از مساجد متعدد، بازارها، امور نظامى، عادت‌هاى مردم اين شهر و همچنين منظره دل‌انگيز رود دجله به رشته تحرير درآورده است.

    در نامه پنجم، نویسنده به ويرانى بغداد و عوامل آن مى‌پردازد. امرى كه هر شهر متمدنى ممكن است كه به آن دچار شود. از جمله اسباب ويرانى بغداد اين است كه:

    در اواخر عهد حكومت و زمامدارى داود پاشا و در طى سال (1830م)، شورش‌هاى زيادى بر ضد او صورت گرفت؛ اما وى با مجهز نمودن لشكر خود و بالا بردن آمادگى آن، تا حد امكان توانست تا جلو شورشيان مقاومت نمايد. تا اينكه بيمارى طاعون كه در ايران شيوع كرده بود، به بغداد نيز منتقل شده و بسيارى از مردم شهر جان خود را از دادند. و اين روند ادامه داشت تا اينكه طغيان رود دجله نيز مزيد بر علت گرديد و شهر بغداد رو به خرابى نهاد.

    در ادامه كتاب، نویسنده در مورد تبعات بيمارى طاعون و طغيان رود دجله و جنگى كه به واسطه آن بسيارى از مردم دارایى خود را از دست داده‌اند، مى‌باشد. چرا كه داود پاشا آهنگ استقلال از حكومت عثمانى را نواخته و بدين سان مورد خشم و غضب حكومت مركزى واقع شد تا اينكه بغداد با خيانت يكى از فرماندهان وى سقوط كرد.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.