الحج في الشريعة الإسلامية الغراء
الحج في الشریعة الإسلامیة الغراء | |
---|---|
پدیدآوران | سبحانی تبریزی، جعفر (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه امام صادق علیهالسلام |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1382 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | حج
فقه جعفری - قرن 14 یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم، 1247؟ - 1338؟ق. العروه الوثقی - نقد و تفسیر |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 5 |
کد کنگره | BP 183/5 /ی4 ع4023523 1382 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الحج في الشريعة الإسلامية الغراء، در فقه استدلالى و مبحث حج، توسط حضرت آیتالله جعفر سبحانى در پنج جلد و به زبان عربى تأليف شده است.
تفصيل مطالب حج در اين كتاب از ويژگىهاى آن به حساب مىآيد كه مىتوان گفت مؤلف از هيچ مطلبى پيرامون حج فرو گذار نكرده است.
ساختار
مؤلف، در جلد اول كتاب ابتدا مقدمهاى را درباره حج بيان نموده، سپس به نامه آیتالله بروجردى خطاب به سفير عربستان سعودى در سال 1374 ق، اشاره كرده كه مربوط به حج مىباشد.
بررسى لغوى و اصطلاحى كلمه حج، مطلب ديگرى است كه مؤلف قبل از ورود در مسائل باب حج، مورد توجه قرار داده است.
بعد از مقدمات فوق بيست و هفت فصل در كتاب مطرح گرديده كه همگى در راستاى بيان جزئيات، اقسام و حواشى اين واجب الهى مىباشند.
گزارش محتوا
فصل اول اولین مطلب در اين فصل، به ركن دين بودن حج اشاره دارد؛ امام باقر(ع) در اين باره فرموده: «بني الإسلام على خمس على الصلاة و الزكاة و الحج و الصوم و الولاية».
پيامبر(ص) نيز فرموده: «بني الإسلام على خمس شهادة أن لا إله إلا الله و أن محمدا رسولالله و إقام الصلاة و إيتاء الزكاة و الحج و صوم رمضان». مطلب بعدى درباره وجوب حج كه معركه آراى فقها مىباشد، اين است كه آيا حج در تمام عمر فقط يك بار واجب مىشود يا در هر سالى كه شخص شرايط حج را داشته باشد، واجب خواهد بود؟ اكثريت قريب به اتفاق بزرگان، به مره واحده بودنش فتوا دادهاند.
فوريت حج بعد از تحقق شرايط آن و لزوم تهيه مقدمات حج دو مسئلهاى هستند كه در همين فصل مورد بررسى واقع گرديدهاند.
فصل دوم اين فصل در شرايط وجوب حجةالاسلام است كه عبارتند از: كمال؛ يعنى بالغ و عاقل بودن مكلف، حريت و استطاعت.
بيشترين مباحث در اين باره، راجع به استطاعت مىباشد؛ مرحوم سيديزدى در متن عروه فرموده: استطاعت از حيث مال و صحت و قوت بدن و نيز باز بودن راه و سلامت آن و وسعت وقت و كفايت آن مىباشد.
از جمله مسائل اختلافى و مهم در مورد استطاعت، عقليه يا شرعيه بودن آن است.
استطاعت عقلى؛ يعنى مكلف به هر طريق ممكن خود را مهياى اين سفر كند و لو با گدايى پول جمع كردن و پياده رفتن و امثالهما و استطاعت شرعى، به اين صورت است كه فقط با حصول شرايطى كه شرع مقدس معين كرده حج بر انسان واجب مىگردد.
فصل سوم اين فصل درباره وجوب حج با نذر و عهد و قسم مىباشد كه مؤلف در قدم اول معانى لغوى و اصطلاحى اينها را مورد بررسى قرار داده است.
شرايط نذر كننده، عهد كننده و قسم خورنده، مطلب ديگر اين فصل است كه عبارتند از: بلوغ و عقل و قصد و اختيار.
مسائلى كه تعدادشان به سى و چهار مسئله مىرسد و جزئيات اين موارد را روشن مىكنند در ذيل آمدهاند.
فصل چهارم اين فصل در نيابت است. نيابت در حج اگر از طرف ميت باشد در مستحب و واجبش بدون هيچ اختلافى جارى مىگردد اما اگر از طرف انسان زنده باشد در مستحبى جارى است، ولى در مورد حج واجب فقط در بعضى صور صحيح است كه در كتاب مورد اشاره قرار گرفتهاند. شرايط ناىب و منوب عنه، از جمله مسائل مطرح شده در ذيل اين مبحث مىباشند.
يكى از مسائل مهم اين بخش تمام شدن حج نايب است و اينكه تا چه مرحلهاى اگر نايب پيش برود و بعدش بميرد يا به دلايل مطرح شده، ناقص بماند، حج از ذمه منوب عنه ساقط مىگردد؟
فصل پنجم اين فصل درباره وصيت به حج مىباشد؛ وصيت به حج به دو صورت قابل تصور است:
اول اينكه موصى، بر گردن خود حج واجب؛ يعنى حجةالاسلام داشته كه به هر دليلى به جا نياورده است.
دوم اينكه چنين حجى بر ذمهاش نبوده و از باب استحباب چنين وصيتى را كرده است.
در صورت اول اختلافى بين فقها نيست كه مخارج حج چنين شخصى از اصل مالش؛ يعنى قبل از تقسيم ارثش برداشته مىشود.
فصل ششم در ششمين فصل از فصول كتاب، حج مستحبى مورد بحث مىباشد.
حج مستحبى بدين معناست كه شخص فاقد شرايط نيز مىتواند حج به جا آورد كه در اين صورت حج مستحبى بوده و بايد بعدها در صورت حصول شرايط حج، حجةالاسلام را به جا بياورد.
از ديگر مستحباتى كه در اينجا مطرح شده، اين است كه شخص هميشه به هنگام خروج از مكه نيت بازگشت داشته باشد كه آثار و بركات فراوانى بر اين امر مترتب است.
سيزده مسئله هم در اين فصل مطرح شده است.
فصل هفتم اين فصل در اقسام عمره مىباشد كه گفته شده عمره نيز مانند حج به سه قسم واجب اصلى و عرضى و مستحبى تقسيم مىگردد.
عمره نيز مانند حج بر هر مكلفى كه شرايطش را داشته باشد در عمرش يك بار واجب مىگردد.
كفايت عمره تمتع از عمره مفرده و وجوب عمره با نذر و عهد و قسم، مسائل ديگرى هستند كه در ذيل اين بخش مورد بررسى فقهى واقع شدهاند.
فصل هشتم تمتع، قران و افراد انواع حج هستند كه بسته به شرايط مكلف به لحاظ مكان زندگى، بر او واجب مىگردند؛ به اين صورت كه حج قران و افراد بر مجاورين و نزدیک ان به مكه واجب مىشود و حج تمتع بر كسانى كه از مكه فاصله دارند.
فصل نهم در اين فصل طبق روال غالب كتابهاى مفصل فقهى، اعمال حج تمتع؛ يعنى: احرام از ميقات، دخول در مكه، طواف به دور كعبه، خواندن دو ركعت نماز در مقام، سعى بين صفا و مروه به تعداد هفت بار، طواف نساء و تقصير بازگويى شده است.
فصل دهم اين فصل درباره مواقيت است. مواقيت به معنى مواضعى مىباشد كه براى احرام معين گرديدهاند. اين لفظ در نظر صاحب عروه حقيقت متشرعه مىباشد كه در هر صورت آنچه از اخبار به دست مىآيد، اختصاص ده نقطه براى آغاز اعمال حج مىباشد.
مؤلف ابتدا لفظ ميقات را به لحاظ لغوى و اصطلاحى تبيين كرده، سپس به عدد ميقاتها اشاره مىنمايد.
فصل يازدهم احكام مواقيت عنوان فصل يازدهم مىباشد كه در نه مسئله مورد بررسى واقع شدهاند.
حكم احرام قبل از ميقات و عدم كفايت گذشتن از ميقات در حال احرام، فروعى هستند كه در ذيل اولین مسئله اين فصل مورد بررسى مؤلف قرار گرفتهاند.
فصل دوازدهم مقدمات احرام، مطلبى است كه در اين فصل تشريح گرديده است.
در رابطه با واجب بودن برخى از مقدمات مزبور، اقوالى وجود دارد كه مؤلف توضيحات مفصلى راجع به آنها داده است.
فصل سيزدهم آخرين فصل در جلد دوم كتاب، در كيفيت احرام است كه مؤلف ابتدا سه مؤلفه را مورد توجه قرار داده كه عبارتند از:
1- احرام در كلمات اهل لغت.
2- حقيقت احرام در لسان روايات و كلمات اصحاب.
3-چگونگى تعلق نيت به احرام.
فصل چهاردهم در جلد سوم كتاب تنها يك فصل وجود دارد كه نشان از تفصيل آن مىباشد؛ در اين فصل كه موضوعش تروك احرام است، بيست و چهار مطلب مورد بررسى مىباشند به اين شرح: صيد، وطى زنان، ايقاع عقد براى خود يا ديگرى، استمنا، عطر استعمال كردن، پوشيدن لباسهاى دوخته شده، سرمه كشيدن، نگاه در آيينه، پوشيدن چيزى كه روى پا را كلا بپوشاند و...
فصل پانزدهم اين فصل، درباره طواف است. طواف به معنى چرخيدن هفت دور به دور كعبه مىباشد كه البته با شرايط و آدابى همراه است.
مؤلف، چهار فرع را در اينجا مورد توجه قرار داده كه عبارتند از:
1- طواف اولین واجب از واجبات عمره است.
2- هفت دور بايد باشد.
3- طواف ركن عمره است.
4- وقت فوت آن عبارت است از ضيق شدن زمان آن.
فصل شانزدهم اين فصل درباره سعى بين صفا و مروه مىباشد كه در سيزده مسئله بررسى شده است.
فصل هفدهم اين فصل درباره تقصير؛ يعنى كوتاه نمودن قسمتى از ناخن و موى سر يا صورت يا شارب مىباشد. فروعات اين مسئله هم عبارتند از: وجوب و كيفيت تقصير و عدم كفايت حلق از تقصير در عمره.
فصل هيجدهم اين فصل درباره وقوف در عرفات مىباشد و مشتمل بر هفت مسئله است.
فصل نوزدهم وقوف در مشعر هم كه بعد از وقوف در عرفات است و از طلوع فجر روز عيد قربان تا طلوع خورشيد انجام مىشود، عنوان اين فصل مىباشد.
فصل بيستم واجبات منى هم عنوان فصل بيستم است كه عبارتند از: رمى جمره عقبه، قربانى و حلق و تقصير. در مورد حلق و تقصير فروعاتى مطرح است از جمله اينكه وجوب حلق تنها بر عدهاى از حاجيان كه اولین بارشان است و مرد هستند واجب مىشود.
فصل بيست و يكم در اين فصل اعمالى كه بعد از منى واجب شدهاند تا حج شخص تكميل شود، در قالب سيزده مسئله بررسى شدهاند.
فصل بيست و دوم مسائل نهگانهاى هم در فصل بيست و دوم كه درباره بيتوته در منى است، مطرح شده كه در واقع بعد از تمام شدن اعمال حج در مكه صورت مىگيرد.
فصل بيست و سوم رمى جمرات ثلاثه؛ يعنى جمره اولى، جمره وسطى و جمره عقبه در روز شبهایى كه بايد در آنجا بيتوته شود، در فصل بيست و سه مطرح مىباشد.
فصل بيست و چهارم صد و حصر در مورد كسى مىباشد كه يا دشمن اجازه انجام اعمال حج و عمره را به وى نمىدهد يا به واسطه مرضى كه دارد قادر به انجام اعمال نيست؛ به اولى مصدود و به دومى محصور گفته مىشود.
فصل بيست و پنجم عمره مفرده، موضوع فصل بيست و پنجم است كه از هشت عمل تشكيل يافته است؛ اين اعمال عبارتند از: نيت، احرام، طواف با دو ركعت نماز طواف، سعى، تقصير و طواف نساء با دو ركعت نمازش.
فصل بيست و ششم فصل بيست و ششم درباره حج افراد است كه داراى دو ميقات مىباشد و فصل بعدىاش درباره حج قران است كه با شرحى از سوى مؤلف درباره اختلاف نظر علما در معنى قران همراه است.
خاتمه
مؤلف، در خاتمهاى كه براى مباحث حج نوشته، به تفصيل تفاوتهاى بين اقسام ثلاثه حج؛ يعنى قران، افراد و تمتع را مورد بررسى قرار داده است.
رساله حول توسعه المسعى توسعه مسعى يكى، از مباحث مبتلابه روز است كه با اقدام دولت عربستان سعودى در توسعه اين مكان مقدس و طبقاتى كردن آن مورد بحث و بررسى علماى فرق گوناگون اسلامى واقع شده است.
مؤلف نيز در اينجا وارد عمل شده و رسالهاى را در موضوع فوق تأليف نموده كه در آخر كتاب آمده است.