في رحاب أهلالبيت(ع): نظرية عدالة الصحابة
في رحاب أهلالبيت(ع): نظرية عدالة الصحابة | |
---|---|
پدیدآوران | [[]] (نویسنده) |
کد کنگره | |
في رحاب أهلالبيت(ع): نظرية عدالة الصحابة، جلد دوم از مجموعه کتابچههایى است در چهل مجلد که موضوعات مختلف کلامى، فقهى و تاریخى و قرآنى را مورد بررسى قرار داده است. سید عبدالرحیم موسوى و یک گروه تحقیقى، تدوین و تنظیم این مجموعه را به انجام رساندهاند.
اثر، مباحث مربوط به عدالت صحابه را در خود جای داده است.
ساختار
کتاب با مقدمه گروه تحقیق و تدوین (كلمة المجمع)، آغاز گردیده و مطالب در عناوین مختلف اصلی و فرعی، ساماندهی شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه گروه تحقیق، به موضوع کتاب و اهمیت آن و نیز نام اعضای گروه، اشاره شده است[۱].
«نظریه عدالت صحابه در مکتب اهلبیت(ع)» نخستین عنوان است. در ذیل این عنوان، ابتدا مقصود از نظریه عدالت صحابه (هرکسی که حضور پیامبر(ص) را، هرچند در مدت بسیار کوتاهی درک کرده باشد، عادل بوده و کذب و خطایی در قول و گفتار او راه نداشته و قول، عمل و روایت او، حجت بوده و میتوان بدان اقتدا کرد) و منشأ پیدایش و هدف از آن تبیین شده[۲]، سپس برای آگاهی بر دیدگاه مکتب اهلبیت(ع) پیرامون آن، در ذیل عناوین آتی مباحث مربوطه ارائه گردیده است.
در عنوان دوم، به بررسی معنای لغوی و معنای اصطلاحی «صحبت» پرداخته شده و به این نکته اشاره گردیده است که بر طبق سنت، لفظ صحابی، حتی شامل کسی که مانند عبدالله بن ابی بن ابیسلول، مشهور به فسق و نفاق بوده نیز میشود، چه رسد به کسانی که نفاقشان مستور و پنهان بوده است؛ همچنانکه پیامبر(ص) فرمودهاند: «إن في أصحابي، منافقين» (در میان اصحاب من، منافقینی وجود دارند)[۳].
در چهار عنوان بعدی، از صحابه راستین، توصیف امام علی(ع) از صحابه راستین، دعای امام سجاد برای صحابه راستین و توصیف عبدالله بن عباس از صحابه راستین سخن به میان آمده است[۴].
در عنوان بعدی، به بررسی نظریه عدالت تمامی صحابه پرداخته شده و ادله آن، مورد مناقشه قرار گرفته است. این ادله، عبارتند از:
- برخی از آیات قرآن؛ از جمله آیه 110 سوره آل عمران: كُنْتُمْ خَيرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ (شما بهترین امتى هستید که براى مردم پدیدار شدهاید)، آیه 143 سوره بقره: وَ كَذٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً (و بدینگونه شما را امتى میانه قرار دادیم)، آیه 18 سوره فتح: لَقَدْ رَضِي اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يبَایعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ (بهراستى خدا هنگامى که مؤمنان، زیر آن درخت با تو بیعت مىکردند، از آنان خشنود شد و آنچه در دلهایشان بود، بازشناخت) [۵].
- برخی از روایاتی که در آنها به عدالت صحابه اشاره شده است، مانند: «أصحابي كالنجوم بأيهم اقتديتم اهتديتم» (اصحاب من مانند ستارگان هستند، به هرکدام اقتدا کنید هدایت میشوید)، «لا تسبوا أصحابي» (اصحاب مرا دشنام ندهید)[۶].
در عنوان بعدی، در سه بخش زیر، به نقد و بررسی نظریه عدالت صحابه پرداخته شده است:
- دیدگاه قرآن کریم پیرامون عدالت تمامی صحابه: در این قسمت، به ذکر و بررسی آیاتی پرداخته شده است که در آنها، برخی از صحابه، مورد توبیخ قرار گرفتهاند، از جمله آیه 18 تا 20 سوره سجده: أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كَانَ فَاسِقاً لاَ يسْتَوُونَ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَى نُزُلاً بِمَا كَانُوا يعْمَلُونَ وَ أَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَ قِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ (آیا کسى که مؤمن است، چون کسى است که نافرمان است؟ یکسان نیستند؛ اما کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند، به [پاداشِ] آنچه انجام مىدادند، در باغهایى که در آن جایگزین مىشوند، پذیرایى مىگردند و اما کسانى که نافرمانى کردهاند، پس جایگاهشان آتش است؛ هر بار که بخواهند از آن بیرون بیایند، در آن بازگردانیده مىشوند و به آنان گفته مىشود: «عذاب آن آتشى را که دروغش مىپنداشتید، بچشید) [۷].
- دیدگاه سنت نبوی، درباره عدالت تمامی صحابه: در اینباره، دو دسته روایات ذکر شده است:
- روایاتی از پیامبر(ص) که به مدح صحابه اشاره میکند، مانند: «اللهم أمض لأصحابي هجرتهم و لا تردهم على أعقابهم» (خدایا هجرت اصحابم از کفر به ایمان را نافذ بگردان و آنان را به گذشته خویش، بازمگردان)، «اللهم إن تهلك هذه العصابة اليوم لا تُعبد» (خدایا اگر این گروه امروز نابود شوند، پرستش نمیشوی) و «أثبتكم على الصراط أشدكم حبا لأهل بيتي و لأصحابي» (ثابتقدمترین شما بر صراط آن است که اهل بیت و اصحاب مرا بیشتر دوست داشته باشد) [۸].
- روایاتی از آن حضرت که دربردارنده ذم برخی از صحابه است، مانند: «أنا فرطكم علی الحوض و سأنازع رجالا فأغلب عليهم فلأقولن رب أصحابي أصحابي! فيقال إنك لاتدري ما أحدثوا بعدك» (من پیش از شما بر حوض کوثر وارد میشوم، خداوند مردانی از شما را به من نشان میدهد، سپس از نزد من رانده میشوند و من میگویم خداوندا اصحابم، خطاب میشود که تو نمیدانی بعد از تو چه بدعتها و فتنهها پدید آوردند)[۹].
- دیدگاه تاریخ پیرامون عدالت تمامی صحابه: تاریخ موارد زیادی از انحرافات و مخالفتهای صحابه با اوامر خداوند و پیامبر(ص) را در خود ثبت نموده که در این بخش، به برخی از آنها، از جمله فرار از جنگ احد، اشاره شده است[۱۰].
امویان نقش زیادی در شکلگیری نظریه عدالت تمامی صحابه داشته و تمرکز ویژهای بر این باور نمودند که نباید از صحابه انتقاد کرده و آنها را مورد جرح قرار داده و عدالتشان را زیر سؤال برد؛ ازاینرو در آخرین عنوان کتاب، به بررسی اسباب و علل شکلگیری و اشاعه نظریه عدالت صحابه پرداخته شده و در پایان، به دیدگاه شیعه نسبت به معنای مصاحبت و صحابی، اشاره گردیده و در نهایت، خلاصهای از نظریه شیعه پیرامون صحابه، عنوان گردیده است[۱۱].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها به ذکر منابع پرداخته شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.