ابوسعید خراز، احمد بن عیسی

    از ویکی‌نور
    ابوسعید خراز، احمد بن عیسی
    نام ابوسعید خراز، احمد بن عیسی
    نام‌های دیگر خراز، ابوسعید

    لسان التصوف

    قمر الصوفيه

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 286 ق
    اساتید
    برخی آثار رسایل الخراز

    الصدق، أو، الطریق السالمة

    کد مؤلف AUTHORCODE07568AUTHORCODE

    ابوسعيد خرّاز، احمدبن عيسى بغدادى، از عرفاى قرن سوم هجرى بوده است. غير از لقب خرّاز او را با القاب «لسان التصوف» و «قمر الصوفيه» نيز خوانده‌اند. درباره تاريخ تولد و خانواده او اطلاع چندانى در دست نيست. همچنين اطلاعات پراكنده‌اى نيز درباره سفرهاى او در دست است (مانند سفر به رمله و بيت‌المقدس). او به احتمال قوى در ايام محنت صوفيان، كه به دست غلام خليل پديد آمده بود، از بغداد به مصر مهاجرت كرد و مدتى را نيز در مكه مجاور بود.

    خرّاز با صوفيان بسيارى معاصر يا معاشر بود، از جمله ذوالنون مصرى، ابوعبداللّه نَباجى، ابوعبيد بُسرى، بشر بن حارث، عَمرو بن عثمان مكى و با برخى از آنها نيز مكاتبه مى‌كرد. گفته‌اند كه خرّاز شاگرد محمد بن منصور طوسى بوده و از او و ابراهيم بن بشّار خراسانى روايت كرده است. برخى چون على بن محمد واعظ مصرى، ابومحمد جريرى و على بن حفص رازى نيز از خرّاز روايت كرده‌اند.

    خرّاز در میان اهل تصوف، به‌ویژه در مكتب بغداد، مقامى بلند داشت. از جنيد بغدادى نيز چنين نقل شده است: «اگر ما آنچه را ابوسعيد بدان رسيده از خداوند طلب كنيم، هلاك خواهيم شد». گفته شده است هرچند وى خود را شاگرد جنيد مى‌خواند، اما در حقيقت از او برتر بود. با وجود این عباس بن مهتدى در باب ورع بر او خرده گرفته است. خرّاز از میان معاصرانش، ابن عطا آدمى را بزرگ مى‌داشت و او را صوفى حقيقى مى‌دانست.

    تصوف خرّاز همچون جنيد با رعايت شريعت همراه بود. او مقام نبوت را برتر از ولايت مى‌دانست و معتقد بود كه هر نبى قبل از نبوت حائز مقام ولايت بوده است. همچنين او از گروهى از صوفيان دمشق به سبب قول بدعت‌آمیزشان درباره رؤيت خدا انتقاد كرده بود. با وجود اين، علماى ظاهر او را به سبب برخى مطالب، كه در کتاب «السّرّ» آورده بود، به كفر منسوب كردند. خرّاز در پاسخ كسى كه علت تكفير را از او پرسيد، گفته بود: «گفتم میان من و حق حجاب نيست». به خرّاز اشعار اندكى نسبت داده شده است.

    تاريخ وفات او را به‌اختلاف بين 277 تا 297 ذكر كرده‌اند. برخى متأخران تاريخ 286 را ترجيح داده‌اند.

    آثار

    آثار به‌جامانده از ابوسعيد همراه با آثار ديگر او - كه فقط نامى از آنها به‌تصريح يا به‌اشارت در آثار نویسندگان ديگر صوفيه آمده - حجم بسيارى را در بر نمى‌گيرد. به گزارش سزگين او علاوه بر کتاب الصدق - كه آربرى آن را تصحيح و ترجمه و در 1316ش / 1937 در لندن منتشر كرد - کتاب‌هایى با عناوین «المسائل»، «معيار التصوف و ماهيتُه»، «الصفات»، «الضياء»، «الكشف و البيان»، «الفراغ»، «الحقايق» را نيز تأليف كرده بود، كه نسخه‌هایى از آنها موجود است. پنج کتاب اخير را قاسم سامرايى در 1346ش، در بغداد به چاپ رساند. در كنار این آثار، از کتاب «السّر»، کتاب «درجات المريدين»، «أدب الصلاة» و جز آنها در آثار برخى صوفيان ياد شده كه به دست ما نرسيده است. «الصدق» کتاب تعليمى كوچكى برای مبتديان است كه خرّاز در آن تعاليم زاهدانه رايج در زمان خود را با تكيه بر چند مفهوم اساسى مثل صدق، صبر و اخلاق آورده است. او در کتاب «الضياء» به سبکىفشرده و مبهم، هفت مرتبه كسانى كه آنها را اهل تيهوهيّه و حيروريّه (گم‌گشتگان و حيرانان) مى‌نامد، وصف كرده است. کتاب «الكشف و البيان» در اثبات برترى مقام نبوت بر ولايت است و «الفراغ» حاصل تلاش خرّاز در توضيح تجربه عرفانى، استخراج مبانى انسان‌شناختى آن و پيوند این تجربه‌ها با ساختار روانى انسان‌هاست.

    منابع مقاله

    غلامعلى حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ج15، ص275، چاپ اول، تهران، 1390، مريم شعبان‌زاده.


    وابسته‌ها