طالقانی، سید محمود
نام | طالقانی، محمود |
---|---|
نام های دیگر | آیت الله طالقانی
محمود بن ابو الحسن طالقانی |
نام پدر | |
متولد | 1289 هـ.ش یا 1911 م |
محل تولد | |
رحلت | 1358 هـ.ش یا 1399 هـ.ق یا 1979 م |
اساتید | |
برخی آثار | ارمغان رسالت برای انسانها / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
از تاریخ بیاموزیم / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده اشراق من القرآن الکریم / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده به سوی خدا میرویم / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده |
کد مولف | 2947 |
در روز شنبه،چهارم ربيع الاول 1329 ق. صداى نوزادى در فضاى خانۀ سادۀ آية اللّه سيد ابو الحسن طالقانى پيچيد كه نامش را«محمود»گذاشتند. سيد محمود دوران كودكى را تا ده سالگى در روستاى«گليرد»طالقان سپرى نمود و همانجا خواندن،نوشتن و مقدمات علوم اسلامى را فرا گرفت و در مكتب پدر-كه عالمى سياستمدار بود-مبارزه با استبداد در ذهن او نقش بست.
او سپس همراه خانواده به تهران رفت كه همزمان بود با دوران ديكتاتورى رضاخان و مبارزه روحانيون عليه وى و اين نقشى بسزا در شكل گيرى فكر سياسىاش داشت و از همان هنگام او را وارد ميدان مبارزه با ستم كرد.
فرزند حوزه
دانش پژوه جوان در نوزده سالگى براى فراگيرى بيشتر و دقيقتر علوم اسلامى به قم رفت و از درس استادانى بزرگ چون آية اللّه حجت و آية اللّه خوانسارى بهرۀ فراوان برد. مدتى نيز براى بهره گيرى از درس علماى برجسته نجف،راهى آن مركز بزرگ علمى شد؛اما دوباره به قم و مدرسه فيضيه برگشت.
پرداختن به دانش هيچ گاه او را از توجه به مسائل سياسى-اجتماعى دور نكرد.آرى فضاى پر از معنويت فيضيه به او درسها آموخت و از وى،انديشمندى مبارز و خستگى ناپذير ساخت.
سير به سوى خلق
آية اللّه طالقانى پس از سالها تحصيل در قم،از آية اللّه حائرى يزدى،بنيانگذار حوزه علميه قم، اجازه اجتهاد گرفت و با عزمى راسخ و گامى استوار،راهى تهران شد و در مدرسه عالى شهيد مطهرى(سپهسالار سابق)به آموزش علوم اسلامى پرداخت. او كه از مدتها پيش درد جامعه و مردم را حس كرده بود و تنها راه نجات را در بازگشت به اسلام و قرآن مىدانست،با برقرارى جلسات تفسير قرآن در راه گام نهاد.
مجاهدى نستوه
روزى در چهار راه«گلوبندك»تهران،بين زنى مسلمان و مأمورى مزدور درگيرى بوجود آمد كه مأمور فرومايه سعى داشت چادر را از سر زن مسلمان برگيرد؛ولى او مقاومت مىكرد. آية اللّه طالقانى كه از آنجا در حال عبور بود با صحنۀ كشمكش آنان روبرو گشت؛از اين رو با مأمور گلاويز شد و آن زن را از چنگش رها ساخت. به دنبال اين درگيرى،بيگانه پرستان،آقاى طالقانى را به جرم اهانت به مقامات بلند پايه كشورى بازداشت و به شش ماه زندان محكوم كردند.
با سقوط رضاخان و بر سر كار آمدن شاه جوان و بى تجربه،فضاى فعاليتهاى فرهنگى و سياسى تا اندازهاى باز شد؛در اين هنگام آية اللّه طالقانى براى آشنايى هر چه بيشتر نوجوانان و جوانان با معارف اسلامى،به تشكيل«كانون اسلام»دست زد و براى فراگير كردن فعاليت زير بنايىاش به انتشار مجلۀ«دانش آموز»از طرف كانون،همت گماشت.
به دنبال پايهگذارى نهضت ملى نفت به رهبرى آية اللّه كاشانى و حركت يكپارچه مردم در پشت سر او،براى ستاندن حق خويش از انگليس غارتگر،آية اللّه طالقانى همگام با قهرمان مبارزه،عليه استعمار به قيام پيوست و يكى از ياران نزديك آقاى كاشانى در اين راه شد و با زبان گويا و برنده خود به افشاگرى و روشنگرى پرداخت.
پس از كودتاى ننگين 28 مرداد 1332،آنگاه كه رژيم كودتايى جامى پايش را محكم كرد و به انتقام جويى از فدائيان اسلام پرداخت،در چنين زمان حساسى،آية اللّه طالقانى آنها را در خانهاش پناه داد؛ ولى با مشكوك شدن مأموران به منزل وى،شهيد نواب و يارانش، آنجا را ترك كردند.از اين رو وقتى ساواك به آن خانه هجوم برد،كسى از فدائيان را در آن نيافت. با اين حال آقاى طالقانى را دستگير و بازداشت كرد.اما چون مدركى عليه وى بدست نياورد، پس از مدتى آزادش نمود.
او در سالهاى 1324 و 1325 ش.نيز وقتى كه شهيد نواب،مورد تعقيب قرار گرفت،وى را در روستاهاى اطراف طالقان پناه داد.
در محيط خفقان ستم شاهى،مسجد هدايت، سنگر مبارزه آية اللّه طالقانى عليه رژيم پليسى پهلوى بود و حدود سى سال سخنان آتشين مجاهد نستوه،به اجتماع اين مسجد شور و گرمى مىبخشيد و تشنگان حقيقت را سيراب مىكرد.
پس از روى كار آمدن دوباره محمد رضا پهلوى با كودتاى 28 مرداد و به كمك سازمان جاسوسى آمريكا،عدهاى از مبارزان از جمله آية اللّه طالقانى با انگيزه مذهبى و ملى،براى ادامه دادن مبارزه،با نهضت مقاومت ملى را بنيان نهادند.
نهضت،فعاليتهاى پىگيرى داشت تا اين كه در سال 1336 ش.ساواك با يورشى سنگين، عدهاى زيادى از اعضايش را دستگير و زندانى كرد و به اين ترتيب آقاى طالقانى نيز دستگير و روانه زندان گرديد و بيش از يك سال در زندان بسر برد.او پس از آزادى به منظور ايجاد يك كانون مبارزه با هدف مذهبى و براى مخالفت آشكار با شاه و نزديك كردن دو قشر دانشگاهى و حوزوى به يكديگر،با همكارى عدهاى«نهضت آزادى»را تأسيس كرد.
در تابستان 1339 ش.رژيم كودتايى براى قانونى جلوه دادن حكومت و سلطۀ خويش در صدد برگزارى انتخابات دورۀ بيستم مجلس شوراى ملى به صورت فرمايشى بود كه مجاهد نستوه در سنگر مسجد هدايت براى رو كردن دست بازيگران صحنه سياسى كشور به سخنرانى پرداخت.
رژيم براى جلوگيرى از رسوايى بيشتر درب مسجد هدايت را بست؛از اين رو محل سخنرانيها از مسجد به منزلى منتقل شد و ده روز آخر ماه صفر،آية اللّه طالقانى و شهيد مطهرى به بررسى مسائل سياسى-اجتماعى و افشاگرى عليه حكومت پرداختند.
سىام تير ماه 1331 يادآور حماسۀ كم نظير ملت ايران عليه دولت چهار روزۀ قوام بود كه او را مجبور به استعفا كرد.به همين دليل،پس از كودتاى 28 مرداد،رژيم براى محو آن روز از يادها تلاش بسيار كرد.
نه سال از آن حركت حماسى آية اللّه كاشانى و ملت گذشته بود و آقاى طالقانى در نظر داشت، آن شجاعت و فداكارى را در يادها زنده گرداند و سالگردى براى شهداى سىام تير بر پا كند. حكومت پهلوى،نخست با خارجى خواندن برگزار كنندگان آن،قصد جلوگيرى از اجتماع مردم را داشت و چون از اين ترفند سودى نبرد، در شب برگزارى مراسم در حرم حضرت عبد العظيم عليه السّلام،نيروهاى امنيتى به شركت كنندگان حمله برده،عدهاى را دستگير كردند و آية اللّه طالقانى در اعتراض به اين حمله،همراه دستگير شدگان به شهربانى رفت و در آنجا نيز بر خلاف نظر رئيس شهربانى،با ديگران وارد زندان شد كه پس از دو روز،پليس با حيلهاى او را از زندان خارج كرد.
همگام با امام
در سال 1341 ش.به دنبال حركت امام خمينى(ره) عليه انقلاب سفيد شاه،آية اللّه طالقانى(ره)نيز براى برداشتن نقاب از چهرۀ نوكران استعمار به افشاگرى دست زد. رژيم سرسپرده كه مصمم به اجراى برنامۀ ديكته شده از سوى آمريكا بود،آقاى طالقانى را دستگير و روانه زندان كرد.
چند ماهى از دستگيرى مجاهد نستوه گذشت،اما رژيم پهلوى در پى دستاويزى بود تا او را مدت طولانىترى در زندان نگه دارد.از اين رو پيش از فرارسيدن ماه محرم 1342 ش.وى را آزاد كرد تا با توطئهاى جديد،دوباره او را راهى زندان كند؛نقشه اين بود كه مقدارى مواد منفجره را در خانهاش پنهان نمايد،آنگاه او را به جرم تهيه و نگهدارى مواد منفجره،به عنوان يك شورشى تروريست دستگير نموده،به پاى ميز محاكمه بكشاند.
اگر چه آية اللّه طالقانى پى برده بود كه اين عمل رژيم بايد در راستاى توطئهاى باشد،اما با اين حال تصميم گرفت در ماه محرم،يزيديان زمان را رسوا كند. او در مسجد هدايت به بيان واقعيتهاى جارى كشور و آنچه در زندان مىگذشت،پرداخت و شاه را با انقلاب سفيدش مورد شديدترين حملات قرار داد و با استفاده از سخنان سرور شهيدان كربلا،مردم را به قيام عليه حكومت پهلوى فرا خواند. سخنرانى او يازده شب ادامه يافت و چون آگاه شد كه ساواك،فردا شب تصميم به دستگيرىاش دارد،به لواسانات رفت.
به دنبال دستگيرى امام در شب 15 خرداد 1342(شب دوازدهم محرم)و قتل عام مردم در روز پانزده خرداد،اعلاميهاى با عنوان«ديكتاتور خون مىريزد»در سرتاسر ايران منتشر شد كه شاه را بيش از پيش رسوا كرد. ساواك،آية طالقانى را سبب انتشار اعلاميه دانست و در تعقيب او به لواسانات هجوم برد و مجاهد نستوه براى در امان ماندن مردم از اعمال جنون آميز ساواك،از اختفا بيرون آمد و خودش را تسليم كرد و به اين ترتيب دوباره در 23 خرداد 1342 دستگير شد و بعد از چهار ماه بازداشت،در 1342/7/30 در بيدادگاه نظامى محاكمه گرديد و پس از بارها محاكمه در 1342/10/16 به ده سال زندان محكوم شد.
او در زندان با وجود شكنجههاى بىرحمانه، به برقرارى جلسات تفسير قرآن،نهج البلاغه و تاريخ اسلام براى زندانيان مسلمان همت گماشت و براى ايجاد وحدت بين مبارزيان مسلمان نخستين نماز جماعت را در زندان بر پا نمود و استقامت وصف ناپذيرش در برابر شكنجههاى خون آشامان ساواك،مايۀ قوت قلب ديگر زندانيان بود. سرانجام رژيم پليس پهلوى بر اثر فشار افكار عمومى و واكنشهاى بين المللى به ناچار او را در سال 1346 ش آزاد كرد.
وى در سال 1350 نيز دستگير و به مدت سه سال در شهر زابل تبعيد شد و سپس به بافت اعزام و پس از مدتى آزاد شد.
آرزوى ديرينه
آية اللّه طالقانى از زمرۀ متفكرانى بود كه گامهايى براى اتحاد جهان اسلام برداشت.او در كنفرانسهاى متعددى،گاه به عنوان نماينده شخصيتهاى بزرگى چون آية اللّه كاشانى و بروجردى و گاه به طور مستقل، شركت نمود.
وى در حمايت از تأسيس«دار التقريب بين المذاهب الاسلاميه»كه توسط آية اللّه بروجردى با همكارى انديشمندان«الازهر»مصر بود بويژه «شيخ محمد شلتوت»ايجاد شده بود،نوشت:
«راه تقريب،كه جمعى از علماى بيدار و مجاهد پيش گرفتهاند همين است كه با نور تفكر،محيط ارتباط اسلامى را روشن سازند و با نوك قلم، باقيمانده ابرهاى تاريك را از افق فكرى مسلمانان زايل گردانند تا وحدت واقعى پايه گيرد،نه اتحاد صورى و قراردادى.»
خنجرى در قلب جهان اسلام
در 1327/2/25 ش.همزمان با خروج آخرين سرباز انگليس از خاك فلسطين،«بن گورين»رئيس يكى از سازمانهاى صهيونيستى،خبر شوم تأسيس دولت اشغالگر اسرائيل را اعلام كرد. از آن تاريخ به بعد،تلاشهاى گستردهاى در ابعاد مختلف براى حمايت از حقوق مردم فلسطين صورت گرفته است.
آية اللّه طالقانى نيز از مبارزانى بود كه هرگز در برابر اين تجاوز،سكوت نكرد و در كنفرانسهاى متعدد از حق ملت فلسطين دفاع كرد. وى در خطبۀ نماز عيد فطر سال 1348 ش.به مسأله فلسطين پرداخت و ضمن آگاه كردن مردم از وضعيت مسلمانان فلسطين يادآورى مسؤوليت آنان در اين مبارزه،از آنها خواست تا فطريه خود را براى كمك به مبارزان مسلمان هديه كنند.
با گسترش اين حركت نو،در سال بعد همگام با نمازگزاران مسجد هدايت،نماز گزاران حسينيه ارشاد و تعدادى از مساجد با راهنماييهاى آية اللّه مطهرى و عدهاى ديگر،فطريه خود را به مبارزان فلسطينى هديه كردند.
در آستانه پيروزى
نفسهاى رژيم به شمارش افتاده بود و خزان عمرش فرا مىرسيد؛دستگاه حاكم از هيچ جنايتى شرم نداشت،از اين رو آية اللّه طالقانى را در پاييز 1354 براى انتقامى سخت،بار ديگر دستگير كرد.
آقاى طالقانى دو سال بدون محاكمه، سختترين شكنجههاى روحى و جسمى را در زندان تحمل نمود و در سال 1356 ش.رژيم براى جلوگيرى از فشارهاى بين المللى،به جهت مشخص نبودن جرم و مدت محكوميت او،وى را با وجود كهولت سن و ضعف جسمانى به ده سال زندان محكوم كرد.
او سه سال را با بدترين شرايط در زندان گذراند.سلولش يك سلول كوچك و نمور بود كه حتى پنجرۀ كوچك آن با رنگ سياه آغشته بودند و در طول شبانه روز،فقط يك ساعت براى انجام نظافت وى را به حياط كوچك پشت زندان مىبردند.
به دنبال عقب نشينى رژيم در مقابل موج اعتراضات مردم مسلمان،در پاييز 1357 ه ش بسيارى از زندانيان سياسى آزاد گرديدند كه از آن جمله آية اللّه طالقانى بود.
او در هشتم آبان 1357 آزاد شد و در جمع انقلابيون پر شور مسلمان قرار گرفت و در نخستين پيامش مردم را به وحدت و پيروى از رهبرى يگانه امام فراخواند.
محرم سال 1357 ش.(آذر ماه)براى انقلاب لحظه حساس و سرنوشت سازى بود.آية اللّه طالقانى همگام با امام،براى شدّت بخشيدن به قيام مردم،در اول محرم با بهره گيرى از سخن آغازين امام حسين عليه السّلام در نهضتش،پيامى حماسى براى ملت ايران فرستاد كه منجر به راهپيماييها و اعتصابات گستردهاى گرديد.
او براى وارد كردن ضربات نهايى بر پيكر رو به زوال حكومت پهلوى،تصميم گرفت همراه امام، پيامى ديگر به مناسبت روز تاسوعا(نهم محرم) صادر كند و از اين رو،بدون توجه به اخطارهاى پى در پى مقامات دولتى و حكومت نظامى مبنى بر منصرف شدن از فرستادن پيامهاى انقلابى،در روز چهارم محرم پيامى ديگر براى ملت ايران فرستاد و اعلام كرد كه خود نيز در راهپيمايى روز تاسوعا شركت خواهد نمود.
اين اعلاميه همراه پيام امام و تأكيد ديگر رهبران روحانى،غوغايى بپا كرد به طورى كه در تهران حدود چهار ميليون نفر به خيابانها ريختند و حمايت خود را از رهبرى امام خمينى(ره)و برقرارى حكومت اسلامى اعلان نمودند.
تا آخرين نفس
پس از ورود امام به ايران و به پيروزى رسيدن انقلاب اسلامى،آية اللّه طالقانى پشت سر ايشان قرار گرفت و بازويى توانا براى آن رهبر الهى گرديد و اطاعت از حضرتش را بر همه واجب مىدانست،بالاتر از اينها پير مجاهد،امام را نعمتى عظيم از جانب خداوند براى ملت ايران مىشمرد و قدردانى نكردن از آن را سبب دچار شدن به عذاب الهى مىدانست و در مقابل بدخواهان و گروههاى تفرقه افكن-كه تلاش مىكردند تا وانمود سازند كه او نظر مثبتى درباره رهبرى امام ندارد-قاطعانه ايستاد و مىفرمود:اين مخلصى كه نسبت به رهبرى ايشان بارها و بارها نظر دادهام و رهبرى قاطع ايشان را براى خودم پذيرفتهام و هميشه سعى كردم كه از مشى اين شخصيت بزرگ و افتخار قرن با اسلام،مشى من خارج نباشد.
به دستور امام پيش نويس قانون اساسى جديد فراهم گرديد و انتخابات مجلس خبرگان به منظور بررسى نهايى آن برگزار شد و آية اللّه طالقانى به عنوان نماينده اول مردم تهران در مجلس خبرگان تعيين گرديد. او با وجود تمام مشكلات و بيمارى،اين مسئوليت سنگين را پذيرفت و در سنگر مجلس به پاسدارى از ارزشهاى انقلاب و خون شهيدان پرداخت.
با برپايى حكومت جمهورى اسلامى،او به واسطه يكى از شخصيتها، برگزارى نماز جمعه در سر تا سر ايران را به امام پيشنهاد كرد كه با موافقت وى،اين مراسم وحدت بخش در سرتاسر ميهن اسلامى برگزار گرديد.
به اين ترتيب نخستين نماز جمعه تهران به امامت آية اللّه طالقانى در پنجم مرداد 1358 در دانشگاه تهران بر پا شد و بيش از يك ميليون نفر در آن شركت كردند. او هفت نماز جمعه را اقامه كرد كه آخرين آن در بهشت زهرا،در شانزدهم شهريور سال 1358 بود.
چكيدههاى قلم
اگر چه زندگانى آية اللّه طالقانى سراسر مبارزه بود و بارها زندانى و تبعيد گرديد،اما با اين حال آثار ارزشمندى از خود بجا گذاشت:
1.«پرتوى از قرآن»كه شامل تفسير سورههاى فاتحه،بقره، آل عمران،22 آيۀ ابتداى سورۀ نساء و تمامى سورههاى جزء سىام قرآن است و در شش جلد منتشر گرديد.
2.مقدمه،توضيح و تعليق بر كتاب«تنبيه الأمة و تنزيه الملة»آية اللّه نائينى.
3.اسلام و مالكيت.
4.ترجمۀ جلد اول كتاب«امام على بن ابى طالب» نوشتۀ عبد الفتاح عبد المقصود.
5.«به سوى خدا مىرويم»كه سفرنامه حج است.
6.پرتوى از نهج البلاغه.
7.آينده بشريت از نظر مكتب ما.
8.آزادى و استبداد.
9.آيۀ حجاب.
10.مرجعيت و فتوا.
11.درسى از قرآن.
12.درس وحدت.
وفات
او پس از سالها مبارزه،در ساعت 1/45 بامداد روز دوشنبه 1358/6/19 به سوى حق شتافت و ملتى در غم فراقش غرق ماتم شدند.
انبوه جمعيت پيكرش را براى خاك سپارى به بهشت زهرا بردند و صبح سه شنبه در ميان شيون و نالۀ مردم،آن پيكر عزيز در خاك پنهان گشت و دولت يك روز تعطيل و سه روز عزادارى عمومى اعلام كرد.
وابستهها
پرتوی از نهج البلاغه (با نقل منابع و تطبیق با روایات مآخذ دیگر) / نوع اثر: کتاب / نقش: مترجم
پرتوی از قرآن / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
به سوی خدا می رویم / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
امام علی ابن ابیطالب علیه السلام تاریخ تحلیلی نیم قرن اول اسلام / نوع اثر: کتاب / نقش: محقق
ترجمه و شرح نهج البلاغه / نوع اثر: کتاب / نقش: مترجم و شارح
إشراق من القرآن الکريم / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
اسلام و مالکيت / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
توحید از نظر اسلام / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
ارمغان رسالت براي انسان ها / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
از تاريخ بياموزيم / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
پرتوی از نهج البلاغه (با نقل منابع و تطبیق با روایات مآخذ دیگر) / نوع اثر: کتاب / نقش: مترجم