أسرار العبادات و حقيقة الصلوة

    از ویکی‌نور
    ‏أسرار العبادات و حقيقة الصلوة
    أسرار العبادات و حقيقة الصلوة
    پدیدآورانقاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید (نویسنده) سبزواري، محمد باقر (مصحح)
    عنوان‌های دیگراسرار العبادات و حقيقة الصلوة
    ناشردانشگاه تهران
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1339ش ,
    موضوععبادات

    عبادات شيعه

    نماز

    نماز - فلسفه
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏‎‏BP‎‏ ‎‏185‎‏/‎‏1‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏2‎‏الف‎‏5

    أسرار العبادات و حقيقة الصلوة، اثر قاضی سعید قمی، کتابی است با موضوع عرفان اسلامی و در شرح رازهای عبادات و حقیقت نماز. نویسنده در این اثر معانی توحید را شرح می‌دهد و به توضیح مراتب و اعمال نماز می‌پردازد. اصل کتاب بخشی از کتاب چهار جلدی شرح توحید صدوق نویسنده بوده که به زبان عربی نوشته شده است.

    محقق کتاب، بخشی از آن را جدا کرده و با عنوان فوق با شرح و حاشیه آن به زبان‎های فارسی و عربی، به چاپ رسانده است. مقدمه و حاشیه را سید محمدباقر سبزواری، نوشته است.

    ساختار

    کتاب، دارای مقدمه شارح، مقدمه مؤلف، محتوای مطالب و خاتمه است.

    گزارش محتوا

    نویسنده مقدمه در ابتدا درباره تقسیم اسلام به عقاید و احکام و اخلاق و عبادات و معاملات سخن می‌گوید. وی در میان بیان این مباحث، سخن جالبی هم درباره روزه دارد: «روزه آن نیست که مردم گمان کرده‌اند که روزه‌دار گرسنگی بکشد تا از حال گرسنگان خبردار شود. اگر فلسفه روزه این بود باید تنها بر اغنیا واجب می‎بود، نه فقرا. فایده یا فلسفه روزه در خود قرآن بیان شده است؛ لعلكم تتقون (البقره: 183)؛ یعنی حکمت وجوب روزه این است که آدمی قدرت اراده پیدا کند و دست به حقوق مردم دراز نکند...»[۱].

    وی سپس عدم امکان علم به حقیقت و واقع احکام را توضیح می‌دهد و می‌نویسد: «فلسفه‎بافی به معنی تعلیل حکم شرع، خلاف عقل است و از طرف دیگر تعطیل عقل نیز خلاف شرع است و ازاین‎رو یکی از ادله چهارگانه علم فقه، عقل است»[۲].

    او ادامه می‌دهد: ارباب تأویل دو قسم هستند: گروهی بافته و جماعتی یافته‌اند. بافندگان نیز دو نوع هستند: برخی واقع‎بینی کرده و حقیقت را گفته‌اند که خوب بافته‌اند. «بافته‌ها تا در این حدود است قابل چشم‎پوشی است، ولی گاه در محروسه الوهیت پیش می‌روند و این دستگاه بافندگی را به پایگاه قدس رسانده و بدان جایگاه نیز می‎برند»[۳].

    در ادامه می‌نویسد: «بیان اسرار عبادات را که کتب بسیاری است. بزرگ‎ترین حکیم شرق حسین بن سینا در اسرار نماز، شهید ثانی و دیگر دانشمندان نامی و بزرگواران سامی که ذکر اسامی آنان در کتاب تراجم است نیز کتابی به این نام و یا به‌طور کلی چون حکیم بزرگ عمر الخیامی در اسرار تکالیف و رموز عبادات نوشته‌اند.

    حاج ملا هادی سبزواری در جلد دوم أسرار الحكم و نبراس بیان اسرار شرع فرمود، غزالی در إحياء العلوم، فیض در محجة البيضاء و کتاب حقایق و به‌ویژه اسرار نماز نوشته و اساسا جمع میان فلسفه و دین و تألیف شریعت و تصوف از قرون پیشین هجری به‌وسیله اخوان الصفا شروع شد و در قرون وسطی اسلامی آثار راغب اصفهانی و نگارش‎های غزالی و نوشته‌های عین‎القضات همدانی گسترش یافت. کسان بسیاری این روش را پسندیده و برای تحکیم مبانی دین، مفید دانسته‌اند. در زمان صفویه که فلاسفه عموما در علوم دینی دست داشتند، این مسلک رواجی گرفت؛ به‌ویژه به دست میرداماد و صدرالمتألهین و شیخ بهایی و فیض کاشانی به حد کمال رسید. یکی از کسانی که جامع معقول و منقول و مجمع فروع و اصول بود و در صدد تطبیق شریعت و طریقت برآمد - ‎باشد که نقش حقیقتی نیز در این میان پیدا شود - ‎قاضی سعید قمی است. اخبار و روایات خاندان رسالت را برحسب ذوق فلسفی و مشرب تصوف شرح کرده؛ افکار عارفانه و اذکار صوفیانه او پوشیده نیست، ولی باید گفت بعضی افکار علمی او به صوف تصوف نزدیک‎تر بود تا سوف فیلسوف...»[۴].

    شارح درباره این اثر چنین توضیح می‌دهد: «به‌طوری‎که عموم صاحبان تذکره‌ها متذکر شده‌اند، مهم‎ترین اثر قلمی قاضی سعید، شرح توحید صدوق است و همه مؤلفات دیگر او فرع آن اصل و برگ آن شاخ است... این کتاب شاهکارش که در چهار جلد نوشته و سه جلد آن در غالب کتابخانه‌های شخصی و ملی و خصوصی و عمومی موجود است و این خود دلیل عنایت دانشمندان است که استنساخ کرده و کتاب حاضر را که در آخر جلد اول به‎عنوان فصلی در اسرار عبادات آورده و پایان جلد اول قرار داده است، سپس قاضی سعید این قسمت را جدا کرده و به خط خود نوشته است؛ بی آنکه خطبه‌ای بدان متصل کند، ولی در ضمن مطالب دیگری بر آن افزوده و گاه به‌صورت بیان و ایضاح افاده‌ای فرموده‌اند و چنان‎که ملاحظه می‌فرمایند پس از پایان تفسیر سوره فاتحه، گوید: چنان به نظر می‌رسید که به تفسیر سوره توحید می‌پردازیم؛ چه، قرائت توحید به حکم اخبار وارده در یکی از دو رکعت لازم می‌نمود، ولی ازآنجاکه ما در شرح توحید، باب مخصوص باز و فصل معینی جدا کردیم و سپس در رساله جداگانه قرار دادیم، ازاین‎رو دیگر به شرح و تفسیر آن سوره نپرداختیم و در این کتاب بیان سوره قدر را برعهده شناختیم.

    نظر به آنکه این بخش اسرار عبادات را جدا کرده، پیداست که بدان عنایت و نظر خاص می‌داشته. این‌جانب چنان دیدم که این قسمت ویژه را به چاپ برسانم»[۵].

    قاضی سعید درباره سلام نماز از قول برخی از اعلام می‌نویسد: هنگامی که نماز تمام شود، نمازگزار باید سلام بدهد و علت این امر این است که نمازگزار در پایان سیر و معراجش به‎سوی حق در نماز، یعنی مرتبه بقاء بعد از فناء، داخل در محضر انبیا و اولیا می‌گردد؛ چنان‎که گویی آنان را با چشم می‎بیند؛ ازاین‎روست که باید سلام دهد؛ یعنی نماز را با سلام پایان دهد[۶].

    پایان‎بخش مطالب کتاب این عبارات است: «قد اتضح وجه نيابة التسبيحات عن سورة الحمد. فأما تسمیتها بالباقيات الصالحات، فإما لأجل هذه الدلالة؛ أعني بها دلالتها علی التوحيدات الثلاثة التي مضی شرحها؛ لأنها يدل علی بقاء الله في جمیع المراتب و هلاك كل الأرواح و القوالب؛ لأنها حين ما يقولها القائل المؤمن يصير أصولا مغروسة في عين الحياة الباقية له إلی ما بعد الممات، كما في الخبر؛ بل وجه تسمیة الصلوة بالسبحة بالضم هو هذه الدلالة...»[۷]. یعنی وجه نیابت تسبیحات از سوره حمد را سابقا شرح دادیم و اما درباره نامیدن آن به باقیات الصالحات وجه آن این است که تسبیحات اربعه دلالت بر توحیدات ثلاثه دارند که شرح آن گذشت و علت این دلالت هم این است که تسبیحات دلالت بر بقای الله تعالی در جمیع مراتب و هلاک تمام ارواح و قوالب دارد. بنا بر روایت، هرگاه مؤمن تسبیحات گوید، این تسبیح او نهالی می‌گردد کاشته‌شده در چشمه حیات که برای او تا بعد از مرگ باقی خواهد بود؛ بلکه وجه نام‎گذاری نماز به سُبحه همین دلالت (دلالت بر توحیدات ثلاث) است...

    وضعیت کتاب

    کتاب، فهرست مطالب ندارد. لیست غلط‎های کتاب و فهرست 610 اثر از آثار منتشرشده دانشگاه تهران در انتهای اثر ذکر شده است.[۸].

    اصل کتاب به زبان عربی، مقدمه آن به زبان پارسی و پاورقی‎هایش به هر دو زبان است.

    پانویس

    1. مقدمه کتاب، صفحه ب
    2. همان، صفحه ج
    3. ر.ک: همان، صفحه ح - ط
    4. همان، صفحه کو
    5. همان، صفحه‌های لط - م
    6. ر.ک: همان، صفحه مط
    7. ر.ک: متن کتاب، ص286
    8. ر.ک: کتاب، ص287-304

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.