التبيان في أقسام القرآن

    از ویکی‌نور
    ‏التبيان في أقسام القرآن
    التبيان في أقسام القرآن
    پدیدآورانابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر (نويسنده) عرب، محمد (مصحح)
    عنوان‌های دیگرالتبيان في أقسام القرآن
    ناشرالمکتبة العصرية المکتبة العصرية
    مکان نشرلبنان - بيروت لبنان - صيدا
    سال نشرمجلد1: 2005م , 1426ق,
    شابک9953-34-165-6
    موضوعسوگند در قرآن
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏87‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ت‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    التبيان في أقسام القرآن، اثر عالم حنبلی قرن هشتم، محمد بن ابی‎بکر بن ایوب بن سعد بن حریز زرعی دمشقی، معروف به ابن قیم جوزیه (متوفی 751ق)، کتابی است که نویسنده در آن از سوگندهای‎ قرآن‎ با ادله کلام‎ حنبلى‎ سخن‎ گفته‎ است. این اثر توسط محمد عرب مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.

    ساختار

    نویسنده در این اثر، تفسیر قسم‎های (سوگندهای) قرآن را در 151 فصل آورده و محقق در ابتدای این اثر مقدمه‎ای نوشته است.

    گزارش محتوا

    محقق بعد از یادآوری عظمت قرآن، به ترجمه نویسنده پرداخته، سپس از محتویات کتاب سخن به میان آورده است. او می‎گوید: علوم قرآن، دریای متلاطم و وسیعی است که آرام و قرار ندارد. خداوند در کتاب خود دانش هر چیزی را به ودیعت نهاده... پس فقیه در آن به دنبال استنباط احکام، نحوی به دنبال قواعد زبان عربی، عالم علم بیان و بلاغت به دنبال فرمول فصاحت و بلاغت و مفسر به دنبال شرح غرایب قرآن است. بر همین اساس قرآن مورد توجه صحابه، عالمان و تمام مسلمین بوده است و آنان سعی در یادگیری و حفظ آن می‎نمودند[۱].

    ابن قیم در این اثرش در پی گردآوری و تفسیر آیاتی از قرآن است که در آن خداوند سوگند یاد نموده است. او اقسام سوگندها را توضیح داده و از دلالت آنها سخن گفته و معنای آنها را به‎نیکویی یادآوری کرده و نشان داده که این سوگندها را باید از شگفتی‎های قرآن بشمار آورد. ایشان از زیبایی و بلاغت محتوای این آیات نیز سخن گفته است؛ به‎نحوی‎که انسان را ناخودآگاه به تفکر در کلام خداوند و عظمت او وامی‎دارد[۲].

    ابن قیم، کتابش را با این جمله آغاز می‌کند: بدان‎ که‎ خداوند سبحان‎ به‎ اموری‎ سوگند یاد کرده است. سوگند خداوند‎ یا‎ به ذات مقدس خویش است که موصوف به صفات جمال و جلال است‎ و یا‎ به آیات و نشانه‎هایش که مستلزم ذات‎ و صفات اویند. سوگند او‎ به‎ برخی از مخلوقاتش نیز دلیل‎ بر‎ آن است که آن‎ها از آیات عظیمه الهی‎اند[۳]؛[۴].

    او می‎گوید: قسم یا سوگند، غالباً ً در قالب جمله خبریه است؛ همچون: فَوَ رَبِّ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ (پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آنچه را که وعده داده، حقّ و یقینی است) (ذاریات: 23) و گاهی نیز جمله طلبیه است؛ همچون: فَوَ رَبِّك لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمّٰا كٰانُوا يعْمَلُونَ (به پروردگارت سوگند، قطعاً از همه آنان بازخواست می‌کنیم، از اعمالی که همواره انجام می‎داده‎اند) (حجر: 92-93). ایشان از اجزای قسم (سوگند) نیز سخن به میان می‎آورد و می‎گوید: مقسم‎علیه، امری است که قسم برای تأکید و تحقیق آن یاد می‌شود؛ پس می‎بایست امری باشد که تأکید و تحقیق آن با سوگند نیکوست؛ مثل امور غائب و مخفی وقتی سوگند بر ثبوت آنها آورده می‌شود. اما امور آشکار مشهور، چون خورشید، ماه، شب، روز، آسمان و زمین از مواردی است که سوگند به آنها یاد می‌شود، نه بر آنها[۵].

    قسم به دلیل اینکه زیاد استعمال می‌شود، بنابراین به‎صورت خلاصه و مختصر می‎آید؛ به این صورت که فعل قسم حذف و فقط به «باء» اکتفا می‌شود؛ سپس عوض از «باء»، «واو» در اسماء ظاهر و «تاء» در اسامی خداوند استعمال می‎گردد؛ همچون: وَ تَاللّٰهِ لَأَكيدَنَّ أَصْنٰامَكمْ (انبیاء: 57)[۶].

    نویسنده در فصل دوم می‎گوید: خداوند، سوگند بر اصول ایمان می‎خورد (مقسم‎علیه اصول ایمان است)؛ اصولی که بر انسان‎ها معرفت و شناخت آنها واجب است. او گاهی بر توحید و یگانگی خداوند، گاهی بر حقانیت قرآن، گاهی بر حقانیت رسول خدا، گاهی بر جزاء و وعد و وعید و گاه بر حال انسان قسم یاد می‌کند. نویسنده برای این موارد، مثال‎هایی نیز می‎آورد؛ همچون: وَ اَلصَّافّٰاتِ صَفًّا فَالزّٰاجِرٰاتِ زَجْراً فَالتّٰالِيٰاتِ ذِكراً إِنَّ إِلٰهَكمْ لَوٰاحِدٌ (سوگند به‎صف‎بستگان [مانند فرشتگان، نمازگزاران و جهادگران] که صفی [منظم و استوار] بسته‎اند و به بازدارندگان که [انسان را از گناهان] به‎شدت بازمی‎دارند و به‎ تلاوت‎کنندگان وحی، که بی‎تردید معبود شما یگانه است) (صافات: 1-4)؛ فَلاٰ أُقْسِمُ بِمَوٰاقِعِ اَلنُّجُومِ وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كرِيم (پس به جایگاه ستارگان سوگند می‎خورم - و اگر بدانید بی‎تردید این سوگندی بس بزرگ است - که یقیناً این قرآن، قرآنی است ارجمند و باارزش) (واقعه: 75-77)؛ حم وَ اَلْكتٰابِ اَلْمُبِينِ إِنّٰا جَعَلْنٰاهُ قُرْآناً عَرَبِيا لَعَلَّكمْ تَعْقِلُونَ (حم، سوگند به [این] کتاب روشنگر که ما آن را [به زبان] عربی [فصیح و گویا] قرار دادیم تا [در آن] تعقل کنند (زخرف: 1-3)؛ يس وَ اَلْقُرْآنِ اَلْحَكيمِ إِنَّك لَمِنَ اَلْمُرْسَلِينَ عَلىٰ صِرٰاطٍ مُسْتَقِيمٍ (یس. سوگند به قرآن کریم، که بی‎تردید تو از فرستادگانی، بر راهی راست [قرار داری]) (یس: 1-4) و...[۷].

    گاه خداوند بر صفت انسان قسم یاد می‌کند؛ همچون وَ اَلْعٰادِيٰاتِ ضَبْحاً... إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لِرَبِّهِ لَكنُودٌ (سوگند به اسبان دونده‎ای که همهمه‎کنان [به‎سوی جنگ] می‎تازند... [که] قطعاً انسان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است) (عادیات: 1-6) و یا اینکه بر عاقبت وی سوگند می‎خورد که این در واقع قسم بر جزاء است؛ همچون سوره عصر[۸].

    نویسنده درباره سوره فجر می‎گوید: گفته شده آیه إِنَّ رَبَّك لَبِالْمِرْصٰادِ (فجر: 14) جواب قسم است؛ ولی این قول به دو دلیل ضعیف است:

    1. طولانی شدن سخن و فاصله شدن جملات فراوان بین قسم و جواب آن؛
    2. آیه مزبور برای تقریر و تأکید عقوبت عاد و ثمود و فرعون آمده است...[۹].

    ابن قیم جوزیه در بیشتر فصول کتاب، مباحثی غیر از مباحث قسم را مطرح نموده و آنها را توضیح داده است. ایشان در فصل ششم به داستان ثمود در قرآن[۱۰]، در فصل یازده به انواع و اقسام هدایت[۱۱]، در فصل پانزدهم درباره مفهوم علم[۱۲]، در فصل بیست‎وسوم درباره معنای «عسعس»[۱۳]، در فصل بیست‎وپنجم درباره صفات قرآن[۱۴] و... اشاره نموده است. در واقع این فصول، تفسیری برای آیات قسم یا آیات مرتبط با آیات قسم است.

    وضعیت کتاب

    فهرست محتویات در انتهای کتاب آمده است.

    پاورقی‎های اندک کتاب به توضیح لغات و منابع روایات در متن اختصاص یافته است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. خرقانی، حسن، «حکمت‎های سوگند در قرآن»، الهیات و حقوق، بهار 1383، شماره یازده، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز).


    وابسته‌ها