مسعود سعد سلمان

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    مسعود سعد سلمان
    نام مسعود سعد سلمان
    نام‌های دیگر
    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت
    اساتید
    برخی آثار


    کد مؤلف AUTHORCODE02561AUTHORCODE

    مسعود سعد سلمان شاعر و استاد مسلم شعر فارسی در سال 438ق در لاهور متولد شد. اصل خانواده او از همدان بود. حسبیات، شهرآشوب و مستزاد را در شعر فارسی ابداع کرد. دیوان‎های اشعار در سه زبان تازی و هندی و فارسی داشته؛ ولی امروزه تنها دیوان اشعار فارسی وی باقی مانده است‎. وی در سال 515ق درگذشت.

    همدان یا لاهور

    مسعود بن سعد سلمان لاهوری (515-438ق) یکی از شاعران بزرگ کلاسیک شبه‎قاره هند و پاکستان و استادان مسلم شعر فارسی است‎. لقبش «سعد الدولة و الدین» و پدرش سعد سلمان یکی از مستوفیان دولت غزنه بود. اصل خانواده صاحب علم و فضلِ مسعود از همدان بود. مسعود در شهر تاریخی و باستانی لاهور متولد شد و در اشعاری متعدد مولد محبوب خود را ستوده و یاد کرده است:

    ای لا وهور ویحک بی من چگونه‎ای؟***بی آفتاب روشن تابان چگونه‎ای؟

    ناگه عزیز فرزند از تو جدا شدست‎***با درد او بنوحه و شیون چگونه‎ای؟[۱].

    ورود به عرصه علم و سیاست

    مسعود در لاهور و غزنین نزد استادان نامی علم و هنر فرا گرفت و از اغصان دانش ثمره فضیلت چید، سواری و تیراندازی و گوی‎بازی و طبطاب و ورزش اسلحه آموخت‎[۲]. خطاطی را نکو یاد گرفته و گویا از ستاره‎شناسی هم بهره‎ای وافر داشته است. او جزو رجال سیاسی دوره غزنوی محسوب می‎شده، در جزو جرگه ملازمین دربار سیف‎الدوله محمود بن ابراهیم غزنوی درآمده و مدتی امارت ناحیه جالندر و لدیانه هم به او منصوب بوده است. در آن اوان بود که حاسدان و دو بهم زنان سوء‎تفاهمی را میان‎ محمود و ابراهیم ایجاد کردند. سلطان ابراهیم‎، سیف‎الدوله محمود و درباریان مهم وی (از آن جمله مسعود سعد) را زندانی کرد و در قلاعی دوردست نگاهداشت. مسعود سعد در حدود نوزده سال یعنی یک‎چهارم زندگانی خود را در زندان بسر برد. ازین مدت دوازده سال در عهد سلطنت همین ابراهیم غزنوی (492-450ق) و هفت سال در اوقات دوران سلطان مسعود بن ابراهیم (509-492ق) سپری شده است. او هفت سال در قلعه سو و دهک، سه سال در قلعه نای و نه سال دیگر در قلعه مرنج گذرانده است. مسعود در سال 500 هجری رهایی یافت و تا درگذشت خود، سمت محترم کتابداری سلاطین را به عهده داشته است[۳].

    شعر و شاعری

    قصائد مسعود بسیار شیوا و چکامه‎ها و سایر اشعار وی در ردیف اول سخن‎سرایان عذب و رطب قرار دارد و همه استادان سخن و ناقدان فن این مطلب را قبول دارند. او شاعری است زبردست که صفات تنسیق ترکیبات بی‎سابقه و وصف‎های رائع و ممتع در کلامش آشکار است. او مردی است متحمل و به قول خودش «ده دله» و در حالت تحمل شداید و قید و بند هم یاس و نامیدی را به خود راه نمی‎دهد. می‎فرماید:

    غمی مباش! زیرا خدای عزوجل***دری نبندد تا دیگری نبگشاید

    ز بس بلا که بدیدم چنان شدم بمثل***که گر سعادت بینم گمان برم که بلاست[۴].

    حبسیات

    مهم‎ترین اشعار دیوان مسعود همانا حبسیات است که‎ تقریباً نیمه دیوان وی را احاطه کرده است. حبسیات یا زندانیات اشعاری است که مسعود سعد در دوران نوزده سال قید و بند خود سروده است. شاعر زحمات و شداید را تحمل می‎کند و در فراق و هجر خویشاوندان و فرزندانش بسر می‎برد. او با لحنی دردناک می‎سراید:

    ای فلک سخت نا بسامانی***کژ رو و باژ گونه دورانی

    محنت عقل و شدت صبری***فتنه جسم و آفت جانی

    مار نیشی و شیر چنگالی*** خیره چشمی و تیز دندانی

    بدهی و انگهی نیارامی‎***تا همه داده باز نستانی [۵].

    ابتکارات

    مبتکر حبسیات حتماً مسعود سعد سلمان است و نمونه‎ای کوچک آن‎ها را در اشعار منقوله بالا می‎توان مشاهده کرد.

    ابتکاری دیگر که مسعود سعد به آن پرداخته صنف «شهرآشوب» (شهرآشوب نظمی است که تغییر اوضاع و احوال مملکتی یا شهری یا ولایتی را در آن این‎طور بگنجانند که کیفیات طبقات مختلف مردم و اصناف در صورت جد یا طنز یا هزل مورد بررسی قرار گرفته باشد.) است و دانشمندان ایرانی و پاکستانی بعد از تحقیقاتی مفصل و حسابی در این مورد یک‎زبان شده‎اند که شهرآشوب را شاید هیچ‎کس پیش از مسعود سعد نسروده است. شهرآشوبی که مسعود سعد سروده 92 بند را درد و شامل قطعات مختلف الوزن است که محتوی اشعاری از 2 تا 9 در هر یک از قطعات می‎باشد. این منظومه نمونه‎ای کامل شهرآشوب است او یک مثنوی شهرآشوبی هم در بحر خفیف سروده که 371 بیت دارد و فعالیت‎های سائر اصناف و مردم جامعه معاصر را احتوا می‎کند.

    ابتکار سوم و به‎ظاهر بی‎سابقه مسعود‎، مستزاد گوئی اوست. خلاصه کلام اینکه مسعود سعد سلمان حسبیات، شهرآشوب و مستزاد را در شعر فارسی ابداع و تخلیق کرده و دیگران از وی تقلید کرده‎اند[۶].

    دیوان اشعار

    محمد عوفی (متوفی 635ق) در تذکره لباب الألباب خود می‎آورد که مسعود دیوان‎های اشعار در سه زبان تازی و هندی و فارسی دارد؛ ولی امروزه تنها دیوان اشعار فارسی وی باقی مانده است‎. این دیوان دوباره در تهران به چاپ رسیده است: نخست در سال 1296ق و دوباره در سال 1318ش با مقدمه فاضلانه استاد فقید رشید یاسمی[۷].

    پانویس

    1. ر.ک: ریاض، محمد،49
    2. ر.ک: ع. قویم، 462-461
    3. ر.ک: ریاض، محمد،50-49
    4. ر.ک: همان، ص50
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان، ص52-51
    7. ر.ک: همان، ص50

    منابع مقاله

    1. ع. قویم، «مسعود سعد سلمان همدانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ارمغان، دوره بیست و چهارم، دی 1328، شماره 10، صفحه 461 تا 468؛ به آدرس اینترنتی:
      http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/165279
    2. ریاض، محمد، «ابتکارات مسعود سعد سلمان»، پایگاه مجلات تخصصی نور، هلال، شماره 105، مهر و آبان 1349، صفحات 49 تا 52؛ به آدرس اینترنتی:

    https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/428510