علم غیب

    از ویکی‌نور
    علم غیب
    علم غیب
    پدیدآوراننمازی شاهرودی، علی (نویسنده) اعدادي خراساني، مرتضي (محقق)
    ناشرولايت
    مکان نشرايران - مشهد مقدس
    سال نشرمجلد1: 1393ش
    چاپ1
    شابک978-964-6172-43-3
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    علم غیب، اثر علی نمازی شاهرودی، کتابی است با موضوع علم غیب پیامبر(ص) و ائمه(ع) که با تحقیق مرتضی اعدادی خراسانی منتشر شده است.

    در اعتقادات شیعی یکی از فضایلی که برای پیامبر اکرم(ص) و امامان پس از ایشان مطرح است دارا بودن علومی مخصوص از جانب خداوند متعال است که در ادبیات دینی از آن با عنوان علم غیب یاد می‌شود. این مسئله که آیا این بزرگواران صاحب علم غیب بوده‌اند یا خیر، سؤالی است که برای یافتن پاسخ آن می‌بایست به نصوص معتبر متقن، یعنی قرآن و روایات معتبر صادرشده از معصومین(ع) رجوع کرد. البته ممکن است در بررسی اولیه این متون با تعارضاتی روبه‌رو شویم که حل آن‌ها نیازمند وا کاوی و دقت نظر بیشتر و حوصله‌ی علمی مناسب این قبیل مباحث است. عدم توجه به این نکته منجر به نتیجه‌گیری‌های شتابزده و ناصحیح می‌گردد. حقیقتا توقع رسیدن به جمع‌بندی صحیح و مفید در یک بحث، با نگاه به تنها بخشی از یک آیه بدون توجه به عبارات قبل و بعد از آن و نیز بدون مراجعه به سایر آیات مرتبط با آن موضوع یا توجه نداشتن به روایت معتبر وارده در ذیل آن آیات، انتظاری غیر واقع‌بینانه می‌باشد[۱]

    ساختار

    کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز شده، سپس متن کتاب در پنج بخش با فضای پرسش و پاسخ سامان یافته است.

    گزارش محتوا

    مقدمه محقق، حاوی زندگی‌نامه مؤلف کتاب شیخ علی نمازی و شیوه تحقیق است. مقدمه مؤلف نیز حاوی سخنانی است که بین مؤلف و دوستانش: آقایان امامی، مشکات، مروت و فاتح درباره علم غیب رد و بدل شده است.

    مؤلف در مقدمه می‌گوید: علم بر دو قسم است: ذاتی و غیر ذاتی. علم ذاتی مخصوص خالق است و هیچ مخلوقی بهره‌ای از آن نداشته و نخواهد داشت؛ اما علم مخلوق غیر ذاتی است[۲]آن دسته از آیاتی که نفی علم از پیامبر(ص) می‌کند به معنی نفی علم ذاتی از مخلوق است، نه علمی که بخشش و احسان خدایی است و در آنجایی که ائمه در مناجاتشان می‌گویند: «أنت العالم و أنا الجاهل»، مرادشان این است که انیت و حقیقت و ذات ما علم نیست و نمی‌خواهند به خداوند عرض کنند: پروردگارا، به آنچه به ما تعلیم فرمودی و بخشیدی جاهلیم. چگونه ممکن است دروغ به این آشکاری را به پروردگار عرض کنند[۳]

    بخش نخست با عنوان علم غیب پیغمبر اکرم و ائمه هدی(ع) در قرآن، دارای دو فصل است که فصل اول آن شامل 23 آیه برای اثبات علم غیب می‌باشد و فصل دوم، روایاتی را که دلالت دارد بر تمامی علوم در قرآن در نزد اهل‌بیت(ع)، در بر دارد[۴]

    ایشان در تعریف غیب، از نظر علامه مجلسی در «مرآة العقول» بهره می‌برد و می‌گوید: غیب چیزی است که از انسان پنهان باشد؛ یا از جهت زمان، مانند امور گذشته و آینده، یا از جهت مکان، مانند آنچه در زمان حال است، ولی در مکانی هست که از انسان دور است و حواس پنچ‌گانه آن را درک نمی‌کند؛ یا از جهت آنکه خودبه‌خود مخفی است، مانند مطالبی که مخفی و پنهان است و به قوه فکر و تأمل هم حاصل نمی‌گردد[۵]

    مؤلف در این بخش از کتاب از آیات زیادی از جمله آیه 31 آل‌ عمران، آیات 26 و 27 سوره جن، آیه 12 سوره یس، آیات 1 تا چهار سوره الرحمن، آیه 75 سوره نمل و... استفاده برده است.

    او مقصود از «امام مبین» را در آیه شریفه Ra bracket.png و كل شيء أحصيناه في إمام مبين [یس–12] La bracket.png ، امام علی می‌داند و برای اثبات مدعای خویش از روایات زیادی بهره می‌برد؛ از جمله آنها خطبه غدیریه است که پیامبر می‌فرمایند: ای گروه مردمان، هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند در من نهاده است و هر علمی را که می‌دانم و خداوند به من آموخته است، به علی آموخته‌ام و او «امام مبین» است[۶]و یا آنجایی که امام على(ع) می‌فرماید: «منم والله، «امام مبین» که جدا می‌کنم حق را از باطل و این علم و کمال را از برادرم رسول اکرم(ص) به ارث برده‌ام»[۷]

    بخش دوم، 28 دسته از روایاتی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد که بر اثبات علم غیب پیامبر و ائمه(ع) دلالت دارند؛ از آن جمله: علم ائمه(ع) و وقایع آینده و به بلایا و منایا و اسباب حوادث و امراض و به تمام زبان‌ها و نطق حیوانات و...

    بخش سوم، به بررسی آیات و روایاتی که در زمینه قدرت پیامبر و ائمه هدی(ع) وارد شده است، می‌پردازد[۸]

    نویسنده در این بخش از کتاب با استفاده از آیات و روایاتی، از جمله اینکه حضرات معصومین دارای اسم اعظم هستند[۹]، بر قدرت فوق بشری آنان تأکید می‌کند.

    بخش چهارم، با موضوع پاسخ به برخی از شبهات، در دو فصل تنظیم شده است که فصل اول آن به بررسی آیات مورد استدلال برای نفی علم غیب پیامبر و ائمه هدی(ع)، پرداخته است. نویسنده استدلال به ده آیه را از طرف منکرین علم غیب نقل و سپس آن‌ها را نقد می‌نماید. فصل دوم، به رد علمی متمسکین به پنج روایت برای نفی علم غیب می‌پردازد[۱۰]

    نویسنده برای تبیین مطلب، دلایل مختلفی را بیان نموده است؛ به‌عنوان مثال، مراد برخی از این آیات را حمل بر نفی هرگونه علم ذاتی برای هر کسی جز خدا دانسته است و یا اینکه منظور از غیب، در اینجا قیام ‌رستاخیز است و به‌عنوان شاهد به بیان امیرالمؤمنین(ع) در «نهج‌البلاغة» اشاره می‌کند. برای بررسی هرچه جامع‌تر این دسته از آیات، به توضیحات بزرگان شیعه از قبیل شیخ طبرسی اشاره می‌کند و پس از ارائه‌ی آراء ایشان، نظر خود را گفته و البته این تذکر را هم می‌‌دهد که قرآن مشتمل بر آیات محکم و متشابه است و اگر ظاهر یک آیه با بسیاری از آیات و نیز روایات قطعی الصدور در تعارض بود، چون ما به تمام قرآن ایمان داریم، لذا نسبت به آیات محکم کافر نمی‌شویم و در مقابل آیات متشابه ضمن پذیرش اینکه این آیات نیز از جانب خداوند نازل شده‌اند، می‌گوییم علم این آیات نزد صاحبان علم قرآن است و ما در مورد آنچه نمی‌دانیم موظف به سکوت هستیم. در ادامه به بررسی چند روایت مورد استدلال برای نفی علم غیب پیامبر اکرم(ص) و امامان(ع) می‌پردازد و در آنجا توضیحاتی در مورد سند روایت‌ها و دلالت آن‌ها می‌دهد[۱۱]

    بخش پایانی کتاب به ذکر کلمات و گفتار بزرگان شیعه در رابطه با اثبات علم غیب و سبب پرسش ایشان از برخی موضوعات اختصاص یافته و در انتهای این بخش با عنوان تکالیف خاصه و عامه بیانی خلاصه و موجز را در حل مسئله علم غیب اهل‌بیت(ع) ارائه می‌دهد[۱۲]

    نویسنده در این بخش، این پرسش را: «با توجه به اینکه ائمه از همه چیز مطلع هستند، پس چرا اقدام به دفع برخی شرور از خود نمی‌کردند؟ مثلاًچرا غذای آغشته به سم را می‌خوردند»؟ چنین پاسخ داده است: «علامه مجلسی در «مرآة العقول» فرموده است: «کسانی که از تقدیرات و آینده خبر ندارند، مکلفند که از بلیات و آفات و محذورات و مهالک فرار کنند وخود را به مهلکه نیندازند، اما افرادی که از جمیع حوادث روزگار و سرنوشت اشرار و ابرار آگاهند، این تکلیف را ندارند؛ زیرا اینها اگر مکلف به فرار از حوادث باشند، نتیجه این می‌شود که هیچ‌گاه با گرفتاری، مرض، مرگ و... روبه‌رو نشوند و تقدیرات بر آن‌ها واقع نگردد»[۱۳]

    وضعیت کتاب

    فهرست محتویات در ابتدا و نمایه‌ها در پایان کتاب آمده است. پاورقی‌ها به ذکر مستندات مطالب کتاب، ترجمه آیات و روایات، ترجمه برخی از روات، بیان شأن نزول برخی از آیات و... اختصاص یافته است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. پایگاه اینترنتی تراث، در تاریخ 26 بهمن 1395،

    وابسته‌ها