جمهرة تراجم الفقهاء المالکیة
جمهرة تراجم الفقهاء المالکية | |
---|---|
پدیدآوران | قاضي عياض، عياض بن موسي (نويسنده) سعد، قاسم علي (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | ترتيب المدارک و تقريب المسالک لمعرفه اعلام مذهبی مالک
عنوان فرعي: الحلقه الاولي رجال المالکيه من کتاب ترتيب المدارک و تقريب المسالک لمعرفه اعلام مذهبی مالک للقاضي ابي الفضل عياض بن موسي اليحصني النسبتي عنوان فرعي: الحلقة الأولي رجال المالکية من کتاب ترتيب المدارک و تقريب المسالک لمعرفة أعلام مذهب مالک للقاضي أبيالفضل عياض بن موسي اليحصبي السبتي |
ناشر | دار البحوث للدراسات الإسلامية و إحياء التراث |
مکان نشر | امارات - دبي |
سال نشر | 2002م , 1423ق |
چاپ | 1 |
موضوع | فقيهان مالکي - سرگذشتنامه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | BP 151 /س7ج8 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
جمهرة تراجم الفقهاء المالکیة، از سلسله تراجم اعلام و حلقه اولی از کتاب «ترتیب المدارک و تقریب المسالک لمعرفة أعلام مذهب مالک» اثر قاضی عیاض بن موسی یحصبی است که توسط قاسم علی سعد، مختصر، مهذب، توثیق و تراجم آن، بر اساس حروف الفبا، مرتب شده و نصوص آن، استدراک گردیده است.
ساختار
کتاب با افتتاحیه، استهلال و مقدمه آغاز و اسامی افراد، به ترتیب حروف الفبا، در چهار باب، در سه جلد تنظیم شده است.
گزارش محتوا
در افتتاحیه ناشر، به موضوع کتاب اشاره گردیده است.[۱]
در استهلال که به قلم مهذب نوشته شده، به اهمیت فقه اشاره و شرح حال مختصری از مالک بن انس، ارائه گردیده و روش کار، توضیح داده شده است.[۲]
در مقدمه، به معرفی آثاری که در تراجم فقهای مالکیه، از اول قرن ششم تا آخر قرن یازدهم نوشته شده پرداخته شده است. این آثار عبارتند از: «ترتیب المدارک و تقریب المسالک لمعرفة أعلام مذهب مالک» قاضی ابوالفضل عیاض بن موسی بن عیاض یحصبی؛ «دیباج المذهب فی معرفة أعیان علماء المذهب» ابراهیم بن نورالدین یعمری؛ «طبقات المالکیة» عبدالرحمن بن محمد مصری؛ «طبقات الفقهاء المالکیة» نویسنده مجهول و «تاریخ فی مشاهیر المالکیة» عبدالله بن یعقوب بن عبدالله بن یعقوب بن سلیمان هاشمی[۳]
تراجم کتاب، در چهار باب اسماء، ابناء، کنیهها و انساب تقسیم شده است. اولین فرد معرفی شده در باب اسماء، ابوالقاسم ابان بن عیسی بن دینار بن واقد غافقی[۴]و آخرین نفر، یونس بن یوسف بن مؤذن وشقی[۵]است. اولین فرد در باب ابناء، ابن جمیل بصری از آل حماد بن زید[۶]و آخرین فرد، ولد ابیبکر محمد بن رمضان بن شاکر حمیری[۷]است. اولین فرد در باب کنیهها ابوبکر بن احمد بن علی بن احمد باغانی[۸]و آخرین نفر ابویوسف بن مسلم بن یزید بن ربیعه حضرمی میباشد[۹]و در باب انساب نیز دو نفر ذکر شده است که عبارتند از محمد بن منصور ابوبکر شهرزوری و صدینی مالکی معروف به شقاشقی[۱۰]
مهذب در تدوین این اثر، تمامی کتاب «المدارک» را مورد مطالعه قرار داده و سعی نموده است تا مطالب مربوط به تراجم فقهای مالکیه را با ذکر مطالب مهم و بدون تصرف در نصوص منقول آن، اختصار نماید[۱۱]
وی در ترتیب عناصر ترجمه، روش زیر را دنبال کرده است: ابتدا اسم مترجم را ذکر نموده و پس از آن به نسب و در صورت امکان، به ذکر جد اعلای وی پرداخته و سپس کنیه، نسبت به قبلیه همراه با تمییز موالی از ذوی الاصلاب، نسبت به شهر، نسبت به صنایع، وظایف، علوم و احوال، همراه با اشاره به اشتهار افراد به کنیه یا لقب در صورت معروف بودن به آن، سپس اسم سه تن از شیوخ مترجم - درحالی که نام مالک بن انس اگر از آن شیوخ باشد ابتدا آمده است - را ذکر و پس از آن، سه تن از شاگردان وی را یاد کرده است.[۱۲]
پس از این موارد، مهم ترین تألیفات فرد ذکر گردیده که غالبا به بیش از چهار مورد نمیرسد. در ادامه اقوال علما در بیان جایگاه و مکانت مترجم در فقه و علم ذکر گردیده و منزلت وی در جرح و تعدیل، مخصوصا اگر از اهل روایت باشد، تبیین شده و سپس، به تألیفاتی که به بیان ترجمه و مناقب آن فرد پرداختهاند، اشاره گردیده است.[۱۳]
در نهایت، به ذکر تاریخ ولادات و وفیات، درحالی که مکان و زمان آن نیز بیان گردیده، همراه با اشاره به اختلافات موجود در بیان تاریخ و تقدیم راجح بر مرجوح و ذکر عمر مترجم اگر به آن تصریح شده و مخالف تاریخ ولادت و وفات نباشد، ختم گردیده است.[۱۴]
نویسنده در ذکر موارد فوق، فقط به کتاب «المدارک» - هرچند این کتاب، اصل و اساس کار بوده - اکتفا ننموده است، بلکه به مصادر و منابع زیادی - چه متقدم بر «المدارک» و چه متأخر از آن - رجوع نموده، اما التزامی به ذکر آن منابع نداشته است. وی از این منابع، مطالبی را که قاضی عیاض از آنها غافل بوده و یا به گمان وی اشتباه بوده را اقتباس نموده است؛ مخصوصا مطالب مربوط به اصل ترجمه نظیر نام و توابع آن و تاریخ ولادات و وفیات؛ به عنوان مثال، تاریخ ولادات و وفیات علمای اندلس را از اقوال غیر قاضی عیاض استفاده نموده و مبنا را بر اقوال علمای اندلسی گذاشته است؛ به این دلیل که علمای هر شهری، بیشتر از دیگران به معاصرین خود علم دارند[۱۵]
وضعیت کتاب
فهرست تراجم و مصادر و منابع کتاب، در انتهای جلد سوم آمده است.
در پاورقیها به ذکر منابع و مصادر ترجمه پرداخته شده است.[۱۶]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.