اقلیم پارس
اقلیم پارس | |
---|---|
پدیدآوران | مصطفوی، محمدتقی (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | اقلیم پارس: آثار تاریخی و اماکن باستانی فارس |
ناشر | نشر اشاره |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1375 ش |
چاپ | 2 |
موضوع | فارس - آثار تاریخی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DSR 2043 /الف44 م6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اقليم پارس آثار تاريخى و اماكن باستانى فارس، اثرى ارزشمند به قلم سيدمحمدتقى ممصطفوى درباره سرزمين فارس به زبان فارسی است. اين کتاب شامل شرح كليه آثارى است كه در تحقيقات باستانشناسى اخير فارس مورد توجه بوده است. استاد علىاصغر حكمت درباره ارزش کتاب مىنويسند: «امتياز خاصى كه اين کتاب بدان ممتاز و موصوف است، آن است كه اكتفا به تحقيقات گذشته اسلاف و مشاهدات سابقان نشده و آن چه كه در زمان حاضر و حتى در حين تدوين کتاب اكتشاف شده و جديدترين امور و تازهترين مطالب را نشان مىدهد».
ساختار
کتاب مشتمل بر دو مقدمه ارزشمند به قلم علىاصغر حكمت و نويسنده، شش فصل، يك ذيل و يك ضميمه است. به جز فصل ششم كه از صفحات معدودى تشكيل شده، باقى فصول مفصل بوده و از دستهبندىهاى خوبى برخوردار است. در «ذيل»، مطالبى كه نويسنده بعدها پس از نگارش متن کتاب بدست آورده، ذكر شده است. در «ضميمه» نيز مطالب ديگرى بيش از اطلاعات ذيل كه نويسنده لازم ديده، در تكميل مطالب کتاب بيايد درج گرديده است.
گزارش محتوا
در مقدمه کتاب، استاد علىاصغر حكمت مطالب ارزشمندى در باب جغرافياى تاريخى شيراز و فارس مرقوم داشته و همه كسانى را كه در باب فارس مطلبى نوشته يا شعرى گفتهاند، ياد كرده است. همچنين آيات و احاديث و روايات و اشعار فراوان در باب فضيلت رجال سرزمين فارس از قرآن و كتب فقهى و دواوين شعرا نقل كرده است.
اقليم پارس موقعيت طبيعى ويژهاى دارد. اين سرزمين است كه از جنوب آن خليج فارس، آن را از آسيب عرب محفوظ داشته، از شمال و غربش كوهستان بختيارى و زاگرس، چنانش در ميان گرفته كه راه عبور بر هر بيگانهاى بسته است و در شرق هم کرمان و كوير کرمان بلا گردان فارس است. علاوه بر آن در هر كنارش، درهها و تنگههايى مثل دربند پارس دارد كه لشكريان اسكندر مقدونى را سالها پشت دروازه مىگذاشت. قلعه ارجان و قلعه خرمه كه يك فرسنگ سر بالائى داشت و قلعه تبر و قلعه اصطخر و غير آن در پناه همين كوهها و كوهستانها بود كه سالها صولت عشاير آن بر دولتها مىچربيد.
عامل ديگر برترى، وضع اقليمى اين ناحيه است كه آن سرزمين را بر اثر رطوبت و حاصلخيزى فراوان، سبز و خرم نگاهداشته و موجباتى فراهم كرده كه گاو و گوسفند در آن جا براحتى بچرند. در اين اثر بيشتر اشعار شعراى معروف و غيرمعروف فارسی و غيرفارسی ذكر شده است.
مطالب فصول مختلف کتاب به اختصار به شرح ذيل است:
فصل اول: اين فصل با عنوان از اصفهان به شيراز در چهار قسمت تدوين شده است. 1- مناطق ايزدخواست تا دشت مرغاب، 2- دشت مرغاب، 3- بين پاسارگاد و مرودشت و 4- مرودشت. اولين مطلبى كه توجه خواننده را به خود جلب مىكند، «ايزدخواست» است. نخستين اثر تاريخى كه پس از ورود به خاک فارس مىتوان نام برد، ويرانههاى قلعه قديمى ايزدخواست است كه در 141 كيلومترى اصفهان مىباشد. در ادامه اين فصل شهرهاى مختلف مناطق مذكور و ابنيه تاريخ و مذهبى آن به ترتيب ذكر شده است. گنبد على، مسجد جامع ابرقو، آرامگاه كورش كبير، تخت سليمان، آتشكده پاسارگاد از جمله اين آثار است.
فصل دوم: در قسمت اول اين فصل آثار تاريخى شيراز معرفى شده است. برای معرفى آثار تاريخى شيراز ابتدا آن چه در دو جانب خيابان دروازه قرآن است و سپس ابنيه و آثار ديگر اين شهر تاريخى از شمال رو به جنوب را متذكر شده است. در پایان نيز ابنيه دوره قاجاريه شيراز را به طور اجمال معرفى كرده است. قبر خواجوى کرمانى و آثار مجاور آن، آرامگاه حافظ، هفت تن، آرامگاه سعدى و ارگ كريمخانى از جمله اماكن اين مناطق است.
در قسمت دوم آثار تاريخى بيرون شهر شيراز ذكر شده است. نويسنده در تبيين اينكه چرا آثار بيرون شهر شيراز را جزو آثار اين شهر آورده است، مىنويسند: «به علت نزدیکى آنها به شهر مناسبتر ديد، توضيحات مربوط به آنها را هم در اين مورد ذكر نمايد». اين آثار شامل قصر ابونصر و برم دِلَك در جانب مشرق و نقش بهرام در گويم و آثار تاريخى مسجد بردى در سمت مغرب و بقعه پيربناب در قسمت جنوب غربى خارج شهر شيراز است.
فصل سوم: نواحى جنوب شرقى و مشرق فارس كه شهرهایى؛ مانند: نيريز، فسا، اصطهبانات، داراب، جهرم، لار و برخى نواحى شهرستانهاى مجاور خليجفارس را در بر مىگيرد، شامل آثار محدودى است. نويسنده با ذكر فاصله دقيق اين مناطق از شيراز و دادن آدرس دقيقى كه خواننده به راحتى بتواند، از اين مناطق ديدن كند، موقعيت جغرافيايى اين مناطق و ابنيه و آثار تاريخى آن را مشخص كرده است.
فصل چهارم:
فيروزآباد در جنوب شيراز داراى آثار تاريخى بسيار مهمى، از اردشير بابكان نخستين شاهنشاه سلسله ساسانى و فرزندش شاپور اول است. از نظر اهميت مىتوان، آثار تاريخى فيروزآباد را هم طراز با تخت جمشيد دانست؛ يعنى همان طور كه آثار تخت جمشيد يادگارهاى عظيم منحصر به فرد هخامنشيان است، آثار فيروزآباد نيز نشانه عظمت و قدرت و هنردوستى سرسلسله شاهنشاهان ساسانى به شمار مىرود. دو مجلس نقش برجسته اردشير بابكان، قلعه دختر، كاخ اردشير بابكان، جاده عهد ساسانى، مجموعه ابنيه آتشكده بزرگ عهد ساسانى از جمله آثار اين منطقه است.
فصل پنجم:
آثار تاريخى نواحى غربى فارس با شهر كازرون آغاز شده است. در اين شهر اثر تاريخى مهمى سراغ نمىرود، لذا نويسنده به معرفى بناى تاريخى واقع در خارج شهر كازرون؛ يعنى چهار طاقى آتشكده كازرون مىپردازد. پس از آن به ترتيب آثار بالاده و جره و فراشبند، سرمشهد، بيشاپور و تنگچوپان، ممسنى معرفى شده است.
فصل ششم:
در آخرين فصل کتاب آثار تاريخى بوشهر و جزيره خارك معرفى شده است. ذكر موقعيت جغرافيايى و تاريخچه بوشهر و توصيف ويرانههاى باستانى ريشهر مطالبى است كه در بخش اول آمده است. در بخش دوم نيز آثار تاريخى جزيره خارك؛ مانند: ويرانههاى عبادتگاههاى باستانى، بقعه ميرمحمد و گورستانهاى پيش از اسلام بررسى شده است.
فارس از جهت داشتن تواريخ محلى از همه نقاط ايران غنىتر است و دهها کتاب در اين باب مىتوان يافت كه بيشتر آنها در فهرست مآخذ اقليم پارس معرفى شده و از آن جمله است: مزارات شيراز، آثار تاريخى شيراز، آثار تاريخى مرودشت، آثار العجم، تاريخ پارس، راهنماى اجمالى تخت جمشيد. راهنماى تخت جمشيد، فارسنامه ابنبلخى، كاخ آپادانا، تخت جمشيد پروفسور اشميت و دهها سفرنامه و صدها مقاله و هزارها شعر و ترانه كه برای فارس و شيراز ساخته و پرداخته شده است.
وقتى نقشه کتاب اقليم پارس را در خصوص آثار تاريخى فارس نگاه مىكنيم، مىبينيم در هر نقطهاى و در هر گوشهاى خاطرههاى هزار ساله و دو هزار ساله هست، از آباده و ابرقوه و دهبيد گرفته تا بندر طاهرى و نابند و كازرون و بوشهر و حتى جزيره خارك همه گواهان شكوه قرنهاى ما هستند. در واقع هر تلى (تپه) كه در اين شهر است، يك اثر تاريخى دارد و جالب اينكه اراده باستانشناسى تقريباً بيشتر اين اماكن را ثبت كرده است و آقاى مصطفوى نيز ذيل شرح هر اثر تاريخى توضيح دادهاند كه اين اثر به شماره فلان جزء انبيه تاريخى ثبت شده است.
وضعيت کتاب
کتاب مشتمل بر تصويرها و نقشههاى دقيقى است. فهرست تفصيلى مطالب در ابتدا و فهرست مآخذ، اعلام و اماكن، نامهاى مذكور در مقدمه نيز در انتهاى اثر نيز ذكر شده است. نويسنده در پاورقى نيز اطلاعات مفيدى درباره مطالب کتاب ذكر كرده است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب
- اقليم پارس، باستانى پاريزى، مجله يغما، بهمن 1344، شماره 211، صفحه 608 تا 613