التاريخ و أسماء المحدثين و كناهم
التاریخ و أسماء المحدثین و کناهم | |
---|---|
پدیدآوران | مقدمی بصری، محمد بن احمد (نويسنده) عبدالخفاجی، ثامر کاظم (محقق) |
ناشر | کتابخانه عمومی آیتاللهمرعشی نجفی(ره) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1386 ش یا 1428 ق یا 2007 م |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-8179-45-3 |
موضوع | حدیث - علم الرجال محدثان اهل سنت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 115 /م7ت2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
التاريخ و أسماء المحدثين و كناهم، كتابى است به زبان عربى در موضوع شرح حال محدثان و آشنايى با كنيهها و انساب ايشان، به قلم محمد بن احمد مقدمى بصرى و با تحقيق ثامر كاظم عبدالخفاجى.
ظاهرا مؤلف در نظر داشته كه با نگارش اين كتاب، مرجعى كامل براى محدثان و نويسندگان و نيز تمام كسانى كه در زمينه شناخت صحابه و تابعين پژوهش مىكنند فراهم آورد تا محققانى كه تنها نسبت به اسامى صحابه و تابعين آگاهى داشته و از كنيه ايشان بىاطلاعند، نسبت به كنيه ايشان آگاهى يابند و همچنين كسانى كه تنها صحابه و تابعين را به كنيه شناخته و از نام ايشان اطلاع ندارند نسبت به اسامى ايشان آگاه شوند.
ساختار
كتاب، مشتمل بر مقدمهاى به قلم محقق، دو باب و يك خاتمه است. باب اول، خود مشتمل بر سه فصل است.
گزارش محتوا
درباره محتوا و ويژگىهاى اين كتاب، توجه به نكات زير مفيد است:
- باب اول اثر حاضر، در واقع مقدمه مبسوطى است كه محقق بر آن نگاشته است. در اين باب ضمن سه فصل، محقق موضوعات ذيل را مورد بررسى قرار مىدهد:
- در فصل اول، درباره اوضاع سياسى و اجتماعى و اقتصادى و فضاى فكرى بصره در دورانى كه مؤلف در آن مىزيسته و تأثير اين فضا بر انديشه مؤلف به سخن پرداخته شده است.
- فصل دوم، به بررسى زندگانى مؤلف اختصاص يافته است.
- در فصل سوم، موضوع كتاب حاضر و نيز اهميت و جايگاه آن در ميان كتب رجالى بيان گرديده و سپس مختصرا به توضيح اسلوب و محتواى علمى كتاب و نيز روش مؤلف در آن و... پرداخته شده است.
- گفتنى است كه اين كتاب تنها به بيان يك موضوع بسنده نمىكند، بلكه آگاهىهاى پراكندهاى درباره موضوعات مختلف در اختيار خواننده قرار مىدهد كه شخص بايد براى آگاهى تفصيلى نسبت به آنها به مصادر و منابع اصلى مراجعه نمايد.
- باب دوم، به متن اصلى كتاب اختصاص يافته است. مؤلف در اين باب، به معرفى 929 تن از محدثانى از صحابه كه تنها به نام يا تنها به كنيه مشهور شدهاند و نيز محدثانى از تابعين و همچنين كسانى كه پس از ايشان مىزيستهاند و به كنيه شهرت يافتهاند، مىپردازد و از برخى اسامى رجال و انساب و كنيهها و القاب ايشان و نيز شهرهایى كه در آنها مىزيستهاند ياد مىكند.
- مؤلف، كتاب خود را به دو بخش اصلى تقسيم نموده است؛ بخش نخست را به صحابه پيامبر اكرم(ص) اختصاص داده و طى آن كنيههاى آن دسته از صحابه را كه به نام شهرت يافتهاند و نيز نامهاى صحابهاى را كه به كنيه مشهور شدهاند، ذكر مىكند.
- در بخش دوم نيز به روش فوق به معرفى تابعين و نيز تابعين تابعين مىپردازد.
- مؤلف، نخست از عشره مبشره (و از ميان آنها ابتدا از خلفاى راشدين) ياد كرده، سپس اسامى ساير صحابه را ذكر نموده و پس از آن به تابعين پرداخته است.
- مؤلف از برخى موالى پيامبر اكرم(ص) مانند زيد بن حارثه و ابوبكره نام برده، سپس از موالى صحابه همچون نافع مولى عمر بن خطاب و سعد مولى عمرو بن عاص و نافذ مولى ابن عباس و يا موالى تابعين، مانند: سعد مولى ازهر و نيز سعد مولى عبيد بن عمير نام مىبرد.
- لازم به ذكر است كه مؤلف در اين اثر در يادكرد اسامى و كنيهها ترتيب الفبايى را مراعات نكرده است.
- مقدمى در يادكرد اسامى محدثان به معرفى انساب ايشان اعتماد ورزيده است؛ چراكه انساب در ميان اعراب جاهلى از اهميت ويژهاى برخوردار بوده و ايشان بدان افتخار كرده و خود را بدان از سايرين ممتاز مىساختهاند.
- وى در معرفى محدثان بر كنيه و القاب ايشان تأكيد ورزيده و اين بدان جهت است كه شناخت القاب و كنيهها از عناصر اصلى و مهم در شناخت محدثان است و نوعى از علوم حديث بشمار مىرود.
- از آنجا كه برخى از ويژگىهاى ظاهرى افراد در شناخت ايشان مدخليت داشته، مؤلف در مواردى كه فردى ويژگى ظاهرى خاصى داشته بدان اشاره كرده است؛ مثلاًبا عنوان احول، اعرج، اعور و... از گروهى نام برده است.
- مؤلف نسبت به معرفى اماكن جغرافيايى نيز اهتمام دارد؛ ازاينرو مباحثى كه در اين كتاب درباره برخى شهرها، كه موقعيت جغرافيايى آنها براى ما مبهم است، ارائه شده، از اهميت ويژهاى برخوردار است.
- مقدمى همچنين با استفاده از اصطلاحات علماى رجال، به جرح و تعديل برخى از افراد مىپردازد.
- وى از برخى زنان محدث همانند فاخته نام مىبرد و سپس از برخى همسران پيامبر(ص) نيز ياد مىكند.
وضعيت كتاب
كتاب، مشتمل بر پاورقىهايى به قلم محقق مىباشد و فهرست اعلام و منابع و مطالب در انتهاى آن درج گرديده است.
منابع مقاله
- مقدمه محقق.
- متن كتاب.