الأربعين في التراث الشيعي
الأربعين في التراث الشيعي | |
---|---|
پدیدآوران | حسيني طهراني، محمد محسن (نويسنده) |
ناشر | دار المحجة البيضاء |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
چاپ | 1 |
موضوع | حسين بن علي(ع)، امام سوم، 4 - 61ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 41/4 /ح5الف4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الأربعين في التراث الشيعي، تألیف سید محمدمحسن حسینی تهرانی، کتابی است که طی آن مؤلف از بطلان و عدم امضای مجالس اربعین توسط شارع مقدس سخن گفته و آن را تنها و تنها برای حضرت سیدالشهداء(ع) جایز دانسته و سعی کرده است با استفاده از منابع تاریخی و روایی و تمسک به سنت و سیره اولیای دین، موضوع «اربعین» را از جوانب مختلف در فرهنگ شیعه مورد بررسی قرار دهد.[۱]
نگارش کتاب در ماه صفر 1426ق، به پایان رسیده است.[۲]
ساختار
کتاب از یک مقدمه و سه فصل تشکیل شده است.
گزارش محتوا
مؤلف در مقدمه با اشاره به اینکه هر مکتبی در محتوا و هویت خویش ترکیبی است از اصول و مبانی علمی و عملی و نمادهایی که از آن به شعائر آن مکتب تعبیر میشود، به تبیین و بررسی مفهوم «شعار» به نقل از فرهنگ «لسان العرب» و تفسیر این لغت در لغتنامه دهخدا پرداخته است.[۳]سپس به این مطلب اشاره میکند که: محوریت امام نه بهعنوان مرجعی برای احکام است، بلکه محوریت امام بهخاطر این است که او ناموس عالم خلقت و حقیقت فیض منزل الهی و واسطه بین حق و خلق در مراتب وجود و متولی نظام عالم کون و مربی نفوس به سمت کمال و نقطه اتصال ما با پروردگار است.[۴]بنابراین بر هر فرد شیعه لازم و واجب است که شعار تشیع و شاخصههای گهربار این مکتب حیاتبخش را هرچه بیشتر و بهتر آشکار نماید؛ مثلاًواقعه غدیر را که روز تاجگذاری امیر مؤمنان علی بن ابیطالب(ع) به تاج ولایت و امامت است، ارج بگذارد.[۵]یکی دیگر از شعارها و شاخصههای مکتب شیعه مسئله شهاد و قیام حضرت سیدالشهداء(ع) در قبال مذهب اهل سنت و جماعت است... و اربعین سیدالشهداء(ع) سند حقانیت و مظلومیت او در عرصه کشمکش حق و باطل است. بنابراین تشکیل مجالس و محافل سنوی... تنها و تنها برای حضرت سیدالشهداء(ع) وضع و جعل گردیده است.[۶]
فصل اول کتاب به جایگاه واژه اربعین در فرهنگ اسلام اختصاص یافته است.
نویسنده، معتقد است که واژه اربعین در کیش و مذهب اهل باده و ساده گرفته تا عالیترین و دقیقترین لطائف اشارات و ظرائف عبارات اهل کشف و معنی و عرفای عالیمقام میتوان یافت. در فرهنگ اسلام نیز بهمناسبتهای مختلف این کلمه مورد توجه قرار گرفته است؛ بهنحوی که میتوان ادعا نمود یک نوع رابطه تکوینی و تشریعی برای این مفهوم در فرهنگ اسلامی وجود دارد و این رابطه و نسبت را در جایجای هر دو عرصه تکوین و تشریع میتوان جستجو نمود.[۷]مؤلف در این میان با کمک امثلهای که برگرفته از روایات است، به جایگاه اربعین اشاره نموده است؛ مثالهایی از قبیل اینکه طینت و سرشت انسان در مدت چهل روز کامل شده است، انسان در سن چهل سالگی به بلوغ عقلانی میرسد، کسی که خمر بنوشد تا چهل روز نماز او قبول نمیشود، کسی که غیبت مسلمانی را کند تا چهل روز نماز و روزهاش قبول نمیشود، شهادت چهل مؤمن بر جنازه مسلمانی موجب غفران اوست و... در پایان فصل، به تأثیر عدد چهل در به فعلیت درآوردن استعدادها در روایات و کلام عرفا از جمله سید مهدی بحرالعلوم و علامه حسینی تهرانی پرداخته شده است.
فصل دوم کتاب به فلسفه قیام امام حسین(ع) اختصاص یافته است.
نویسنده در این بخش از کتاب، حفظ حریم و حد و حدود مقام ولایت و امامت را از مبانی تشیع میداند و معتقد است قیام سیدالشهداء(ع) حیاتیترین شاخص حق و باطل است و در این بین چهبسا مجالس عزاداری سالار شهیدان از مبانی اصیل خود فاصله گرفته است و غایت هدف ذاکرین و نوحهخوانان بر رنگ و لعاب دادن ظاهری به مصائب امام متمرکز شده است و این نوع مجالس به مجالس تئاتر و هنرپیشگی شباهت بیشتری دارد تا مجالسی که درخور شأن و منزلت امام باشد و هدف از این امور فقط گریه بیشتر، بر سر زدن بیشتر و فریاد زدن بیشتر است و بس.[۸]
در ادامه مباحث این بخش میگوید: چنین نیست که قیام امام منحصر در مبارزه با ظلم باشد، بلکه دلائل دیگری نیز دارد. سپس به صلح امام حسن(ع) اشاره میکند و بر این مطلب تأکید میکند که جهاد و صلح امام تابع اراده حق و شرائط زمان است و مبارزه امام حسین(ع) مقدمه احیای سنن و بیان معارف است و در پایان میگوید: آسمان در ماتم امام حسین(ع) چهل روز گریست.
نویسنده در فصل سوم به مسئله اختصاص داشتن اربعین به سیدالشهداء و شعار بودن آن در شیعه پرداخته است و میگوید: مسئله اربعین حضرت اباعبدالله الحسین(ع) از شعائر شیعه است که درهیچ مکتب و ملتی نظیر و مشابهی برای آن نمیتوان یافت. زیارت مخصوصه آن حضرت در روز اربعین شعار مخصوص شیعه است و برای هیچ فردی از سایر معصومین(ع) حتی رسول اکرم(ص) این مسئله وجود ندارد و زیارت حضرت سیدالشهداء(ع) در روز اربعین و اقامه مجلس عزا برای آن حضرت فقط و فقط اختصاص به ایشان دارد.[۹]
ایشان برای ادعای خود، به روایت مأثوره از امام حسن عسکری(ع)، که زیارت اربعین را علامت ایمان و شعار شیعه معرفی کرده است، تمسک مینماید.
امام حسن عسکری(ع) نشانههای مؤمن را پنچ چیز معرفی میکند: پنجاهویک رکعت نماز در شبانهروز (نافله و واجب)؛ زیارت اربعین سیدالشهداء(ع)؛ انگشتر در دست راست نمودن؛ پیشانی بر خاک گذاردن و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحيم در نمازهای جهریه (صبح، مغرب و عشا).[۱۰]
بعد از آن به ذکر روایات شیعه و سنی مبنی بر اینکه مجالس ترحیم تا سه روز است، میپردازد و میگوید: ترک زینت برای زنان در عزای میت بیش از سه روز جایز نیست و در این سه روز مستحب است برای صاحبان مصیبت طعام برده شود.
در ادامه به کلام مرحوم نراقی که تحدید به سه روز عزاداری برای میت لازم نیست، اشاره میکند و به آن پاسخ میدهد؛ سپس به نقد و بررسی انحرافات پدیدآمده در امر تدفین و بدعتهایی که از غرب در مجالس ترحیم راه یافته پرداخته است.
مؤلف، کتاب را با این مطلب به پایان میرساند که در اسلام مجلس ترحیمی به نام هفت، چهلم و سال نداریم و اگر اربعین را برای عموم جائز بدانیم از عنوان شعار و علامت بودن برای تشیع خارج میشود.
وضعیت کتاب
پاورقیها به مستند ساختن محتوا، توضیح برخی از مطالب کتاب و ترجمه عربی اشعار فارسی متن اختصاص یافته است.[۱۱]
فهرست محتویات در ابتدا و فهرست منابع در پایان کتاب آمده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه کتاب، ص28؛ حسینی تهرانی، سید محمدمحسن، ص23
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص136
- ↑ ر.ک: مقدمه کتاب، ص13 تا 17
- ↑ ر.ک: همان، ص22؛ حسینی تهرانی، سید محمدمحسن، ص18
- ↑ ر.ک: همان، ص25؛ همان، ص20 و 21
- ↑ ر.ک: همان، ص26 تا 28؛ همان، ص22 و 23
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص34؛ همان، ص27 و 28
- ↑ ر.ک: همان، ص66؛ همان، ص54 و 55
- ↑ ر.ک: همان، ص93؛ همان، ص75
- ↑ ر.ک: همان، ص94
- ↑ ر.ک: پاورقی ص63 و 79
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- حسینی تهرانی، سید محمدمحسن، «اربعین در فرهنگ شیعه»، عرش اندیشه، قم، چاپ دوم، 1427ق.