آشنایی با تفاسیر (به ضمیمه مسأله عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی)
آشنایی با تفاسیر- به ضمیمه مساله عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی | |
---|---|
پدیدآوران | استادی، رضا (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | مساله عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی به ضمیمه عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی |
ناشر | قدس |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1383 ش |
چاپ | 2 |
شابک | 964-6395-51-1 |
موضوع | تفاسیر (سوره تکاثر)
تفاسیر اهل سنت - بررسی و شناخت تفاسیر شیعه - بررسی و شناخت قرآن - تحریف قرآن - مسایل متفرقه معاد - جنبههای قرآنی مفسران وحی و الهام - جنبههای قرآنی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 92/4 /الف5آ5 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
آشنايى با تفاسير تأليف رضا استادى، اثری است به زبان فارسى در معرفى تفاسير كامل شيعه و اهل سنت به ضميمهى مساله عدم تحريف قرآن و چند بحث قرآنى ديگر.
ساختار
پس از بحثى در عدم تحريف قرآن به معرفى تفاسير شيعه و اهل تسنّن و تاريخ و روش تفاسير اشاره و در آخر چند بحث قرآنى را مطرح شده است.
گزارش محتوا
مؤلف با بررسى روايات فصل الخطاب حاجى نورى ثابت ميكنند كه قول به تحريف از آنها استنتاج نمى شود، سپس به كلام 21 تن از علما مانند: شيخ جواد بلاغى، سيد ابوالقاسم خويى و ابوالحسن شعرانى در ردّ فصل الخطاب اشاره، و تألیف 63 نفر از علماء بزرگ شيعه كه تصريح به عدم تحريف قرآن كرده را ذكر و بعد از اشاره به مصادر حاجى نورى، به بحث پيرامون اعتبار آنها ميپردازد و در نتايج دهگانه مى فرمايند: با صرف وجود اين روايات در كتب حديثى شيعه، نمى توان شيعه را متهم به قول تحريف قرآن نمود و سپس به معرفى 28 تفسير شيعه مى پردازند.
معرفى اجمالى، جايگاه، سبک تفسيرى، ساختار، محتوا، مصادر روايى و پيشينه، مباحثى است كه پيرامون هر تفسير انجام ميگيرد.
مؤلف تاكيد مىكند كه سبک تفسيرى از آغاز تا قرن 14 تغيير نكرده امّا تفسيرها تكامل پيدا كرده و از اين جهت با هم تفاوت دارند.
معتقدند از زمان مرحوم مجلسى و فيض در تفاسير شيعه به روايات عنايات كامل شده و سبب تدوين تفسيرهاى روايى مانند برهان و نور الثقلين شد، سپس 30 تفسير ديگر شيعه را بدون ارزيابى نام مى برند.
تفاسير طبرى، كشاف، سور آبادى، رازى، زاد المسير، بيضاوى، ابن عباس، قرطبى، و غريب القرآن نيشابورى از اهل سنت را نيز به همان سبک بررسى مى كنند.
در تاريخ تفسير قرآن، بعد از مطرح كردن پرسشهايى كه براى خوانندگان قرآن پيش مىآيد در علت اين پرسشها مينويسد: طبيعتا اين پرسشها موجب شده كه از همان زمان نزول قرآن سئوالايى از رسول خدا(ص) بشود و پاسخ آنها را دريافت كنند، همين پاسخها و احيانا توضيحات بدون پرسش، تفسير قرآن شده است. ايشان مفاد آيه 19 قيامت و 44 سوره نحل را نياز آيات به تفسير دانسته، سپس عمدهى مصادرى را كه با مراجعه به آنها مى توان، با مفسرّان سده اول و دوم و سوم و کتابهاى آنان آشنا شد را بيان كردهاند.
تفاسير از قرن چهارم تا عصر حاضر به سه روش ارزيابى تقسيم شده است:
1. تفسير روايى: روشى كه در آن رواياتى را ذيل آيات، بدون اظهار نظر جمع كردهاند.
2. تفسير باطنى و عرفانى: روشى كه در آن مطالبى به عنوان تاويل، باطن و يا مطلب عرفانى با استفاده از روايات و گفتار بزرگان ذيل آيات بيان شود.
3. تفسير اجتهادى: روشى كه در آن در همه جهات آيات، توجه و بحث ميشود، مانند واژهها، تركيب، شان نزول، ارتباط آيات وبررسى روايات. اكثر تفاسير اين دوره را اجتهادى دانسته و ساير روشها در برخى تفاسير، ديده مى شود.
مباحث قرآنى کتاب
در بحث قرآنى پس از بررسى اقوال در معاد به تحليل مفاد چهل آيه قرآن كه دلالت بر معاد جسمانى دارند پرداخته و معتقدند از آيات قرآن استفاده مى شود كسانى كه معاد را نمى پذيرند براى انكار دليلى ندارند بلكه فقط مى توانند بگويند در ثبوت آن شك داشته و علم نداريم. سپس حدود بيست تعبير از قرآن ذكر مى كنند كه روى هم رفته از آنها همين مطلب استفاده مى شود و اينكه مساله معاد از مسائلى است كه منكران هيچ دليلى برعدم آن ندارند. سپس دو روايت را كه مفادشان همين مطلب است ذكر كرده و در ادامه آيات متعددى دال بر معاد را مطابق محتوايشان به ده قسم، تقسيم و نمونههايى از اين آيات دهگانه را مىآورند. قبل از استدلالهاى قرآنى، براى توجه به فطرى بودن معاد، به چهار مقدمه استناد مى كنند:
1. فطرت تحت تاثير عوامل جغرافيايى، زمانى، نژادى، سياسى و... قرار نمى گيرد.
2. فطرت اشتباه نمىكند.
3. فطرت گرايش به راحتى دارد در حالى كه اين دنيا جاى راحتى نيست.
4. ممكن نيست بشر فطرتا عاشق راحتى باشد ولى معشوق او در خارج نباشد.
در استدلالهاى قرآنى بر معاد معتقد به توقف معاد بر مبدا بوده و با توجه به کتابهاى كلامى با تكيه بر حكمت، عدالت، لطف و... چند دليل عقلى را ذكر و سپس آياتى را بر اين ادلّه تطبيق مى دهند.
با استخراج 20 نوع ازانواع وحى با استناد به آيات قرآن در تعريف وحى مىفرمايد: «الوحى القاء المعنى بنحو يخفى على غير من قصد افهامه» و پس از ذكر اقسام پنجگانه وحى، متذكر مى شوند كه واژه وحى 87 بار در قرآن استعمال شده است.
در علم پيامبران و امامان به تاويل قرآن بر اين باور هستند كه: صرف نظر از رواياتى كه در تفسير «و ما يعلم تأويله الا الله و الراسخون في العلم» ميتوان از آنها الهام گرفت، معناى راسخون منطبق بر اهلبيت ع بوده و 8 روايت در تاييد مى آورد.
در بررسى سوره تكاثر، خوانندگان را متوجه اين مطلب ميكند كه آنچه در اسلام محكوم است بازماندن از ياد خدا به واسطه كثرت ثروت و اولاد است نه مطلق كثرت و معتقد در فقره «ثم لتسئلنّ يومئذ عن النعيم» تفسير نعيم به مال دنيا و سخنى از اهلبيت به ميان نياوردن از كمال بى سليقگى است.
وضعيت کتاب
فهرست محتويات در ابتدا آمده و در پاورقى به آدرس آيات، روايات، اختلاف نسخ، معرفى بعضى اعلام، نكات و اصطلاحات، توضيح برخى نكات و عبارات اشاره شده است.