صيد الخاطر
صید الخاطر | |
---|---|
پدیدآوران | طنطاوی، علی (مصحح)
طنطاوی، ناجی (محقق) ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده) |
ناشر | دار المنارة للنشر و التوزیع |
مکان نشر | جده - عربستان |
سال نشر | 1412 ق یا 1991 م |
چاپ | 5 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
صيد الخاطر اثر ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن محمد مشهور به ابن جوزى (511- 597ق)، مشتمل بر موعظهها و اندرزهايى است كه نفس را به سوى آرامش و سكون فرامىخواند. ابن جوزى با اينكه در فصولى مىكوشد مواعظ و اندرزهاى خود را معطوف به قشر خاصى (صوفيّه) نمايد اما بر سر تعليم همه انسانهاست و مخاطب او عموم مردم هستند.
ساختار
اثر از يك مقدمهى نسبتاً مفصل به قلم «على طنطاوى» كه تعليقه اثر محسوب مىشود و متن اصلى مؤلف تشكيل يافته است. طنطاوى مطالب كتاب را در 372 شماره تدوين و عنوانبندى كرده است.
از آنجا كه انديشهى ابن جوزى خوب شكل گرفته و ساختار يافته است لذا روش او در تدوين مباحث با عبارات كوتاه و روشن كه در خور يك دايرةالمعارف است، بيان مىشود. بالاخره اينكه از روشهايى كه خاص ادبيات اخلاقى است، مشتمل بر حكايات، اندرزها، كلمات قصار، اقوال بزرگان و قطعات منظوم كوتاه و به نحوى كاملاً سنتّى كه روش او در تأليفاتش مىباشد از آيات قرآنى و احاديث در استناد به مطالب و مباحث خود، فراوان استفاده كرده است.
گزارش محتوا
على طنطاوى مقدمهاش بر كتاب از سير آشنايى خود با كتب ابن جوزى كه با كتاب سيرهى عمر بن عبدالعزيز شروع و بعد با تلبيس ابليس، الاذكياء، عقود الجواهر و البداية و النهاية ادامه مىيابد، آغاز مىكند و در آخر به «المنتظم فى تواريخ الامم من العرب و العجم» او مىرسد. شايد بتوان گفت او به معرّفى ابن جوزى از خلال كتب او پرداخته است. سپس ديدگاه بزرگان از جمله ابن خلكان را در مورد ابن جوزى مطرح مىكند. بعد به فصول 336، 184، 312، 308، 247، 71، 63، 53 اشاره مىكند كه در همين اثر ابن جوزى از آنها نام برده و از اين منابع در نگارش اثر سود جسته است. سپس به خرده گيرى و طعن علما در خصوص نقد آثار ابن جوزى پرداخته و از آنها جواب مىدهد. ذكر مجالس ابن جوزى و نقل بعضى از مشاهدات «ابن جبير» و ديگران در خصوص مجالس او از ديگر مطالب مقدمه است. در ادامه به ذكر بعضى از خصوصيات شخصيتى ابن جوزى و در آخر به فوت و مراسم تشيع جنازه و ذكر اولاد او پرداخته مىشود و در آخرين صفحات اين مقدّمهى چهل صفحهاى به معرّفى كتاب و فصول اين اثر مىپردازد.
در اينجا به مهمترين فصلهاى اين اثر كه تا حدودى بيانگر عقايد و آراى ابن جوزى است اشاره مىشود:
- در فصول مختلفى از كتاب مطالبى درباره نفس مورد بررسى قرار گرفته است. شناخت نفس و استخراج اسرار آن در فصول1، 33، 261، 258، نجواها و گفتگوهاى نفس در فصول 21، 32، 48، فراموشى و جنايات نفس در فصل 85 و 99، صبر بر شبهات فصل 125 و 138، ناله و فرياد نفس از عدم اجابت دعا فصل 148 و اجازه نفس در پيروى از بعضى از فرقهها در فصل 156.
- مؤلف، از آنجا كه مخاطب خويش را در معرض خطر دنيا و زندگى و لذات زودگذر دنيوى و حيلههاى شيطان مىديده است به جهت حفظ خواننده از اين خطر فصولى را به تبيين اين موضوع قرار داده است. لذت دنيوى در فصول139، 126، 81، 76 و 3، حرص بر جمع و حفظ مال در فصول 221 و 34، جاذبههاى دنيا در فصول235، 158، 75، و 2، اتباع مردم از عادات و بىمبالاتى در امور شرع در فصول 115 و 111، پيروى از شهوات نفسانى در فصول 215، 168، 235، 63، 28 و219.
- از آنجا كه مؤلف در بعضى از فصول، مخاطبين خاصى را در نظر داشته لذا از عالمان، زاهدان و عابدان و فرمانروايان سخن به ميان مىآورد و آنها را كه با نيرنگ و حيلههاى شيطان فريفته شده در طبقات غافلين شمرده و گزارش احوال آنها را در ضمن فصول 155، 96، 71، 69، 46، 152 و 93 ذكر مىكند.
- در ادامه، فصول خاصى را به صوفيان كه او را گروهى از زاهدان مىشمارد كه با صفات، نشانهها و احوالى از زاهدان باز شناخته مىشوند، اختصاص داده است و آنگاه مباحثى را در نادرستى اعتقادات آنها بيان مىكند. فصول 161، 178، 266، 291، 11، 108، و.... در فصول 108، 101، 36 و 22 نيز شرح حقيقت زهد نزد علماى گذشته، اعتدال در امور دين و دنيا آورده مىشود.
- نفس نخستين دشمنى است كه بايد عارف بالله آن را از پاى در آورد به اصلاح درآورد و به خير و نيكى سوق دهد. مجاهده بانفس (فصل91) و اصلاح آن صورت نمىگيرد مگر اينكه همواره به نفس يادآور نمود كه جهان گذرا و مرگ در كمين است. از ديگر اسباب اصلاح مخالفت با هوى، صبر بر مرض و صبر بر تقوى است كه اين اسباب در فصول 195، 198، 154، 89، 132، 4 بيان مىشود در فصول 158 و 78 به تربيت نفس و سلوك آن پرداخته مىشود.
- مؤلف براى شناخت عارف و مؤمن بالله به بحث معرفة الله و بحث ايمان روى مىآورد. در فصل 45، معرفة الله را مطرح و در فصول 84، 85، 134، 83، 77، 88 و 289 به شرح ويژگى عارف بالله مىپردازد. در فصل 233 و 68 نيز به تبيين درجات ايمان كه با صبر بر بلا و رضا و خشنودى به قضاى الهى شناخته مىشود، مىپردازد.
- مؤلف گوشهاى از تكاليف و احكام شريعت اسلامى را به مخاطب خود تعليم يا آنها را به او گوشزد و يادآورى مىكند، آنچه قول، اندرز، حكايت و كلمات قصار در كتاب آمده است براى آن است كه روح و جان مخاطب را براى قبول احكام اخلاقى آماده كند. بحث تقسيم مال به حرام و حلال، (فصل19) احكام منكرات(فصل60)، وجوب اجتهاد(فصل71)، خدمت و اخذ اموال از سلاطين جايز نيست(فصول260، 253 و293)، و بر عالم واجب است كه سلاطين را موعظه نمايد(فصل307) در اين راستاست.
- از ديگر مطالب اين اثر، بحث سعادت (فصل206 و 243) و بحث تشبيه و تأويل است كه مؤلف رأى ثابتى در اين مسئله بيان نمىكند و صحبتهاى او در حول اين موضوع مضطرب و مشوّش است (فصول 237، 194، 191، 319، 123، 71، 61، 49، و 246) بحث علم كلام (بحث از سمع و ديدن خدا) (فصل189)، بحث خوف و رجاء (فصل 86، 64، 40)، بحث توكل و اخذ اسباب (فصول309، 371)، بحث عزلت، مؤلف باز در اينجا رأى ثابتى مطرح نمىكند و سخنان او در اين مورد دگرگون است (فصول 297، 312، 260، 187، 166، 48، 24، 22 و 302). ارزش وقت (فصول 163، 92، 14)، بحث در نظافت(فصل52)، بحث در كيفيت تعدّى انسان(171)، نصيحت به طلاب علوم دينى (فصول 236، 226، 186، 263) از ديگر مباحث كتاب است.
وضعيت كتاب
در پاورقى، مصحح علاوه بر توضيح و تبيين اعلام، اماكن و لغات كه در متن مؤلف آمده، رفع ابهام از بعضى از جملات نموده است.
تنظيم فهرستها وعناوين و مقابله نسخ توسط ناجى طنطاوى صورت گرفته است. در صفحات پايانى كتاب فهرست هاى: اعلام، اماكن، احاديث شريفه، اشعار و در آخر فهرست موضوعات ذكر شده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب