سیستانی، سید علی
نام | سیستانی، علی |
---|---|
نام های دیگر | آیتالله سیستانی
حسینی سیستانی، علی |
نام پدر | سيد محمد باقر |
متولد | 1309 هـ.ش |
محل تولد | مشهد |
رحلت | - |
اساتید | سيد احمد يزدى، ميرزا مهدى آشتيانى و ميرزا هاشم قزوينى، آيت الله بروجردى |
برخی آثار | فقه برای غربنشينان / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
الفقه للمغتربین / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده الفقه المیسر / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده |
کد مولف | 162 |
ولادت
در روز 9 ربيع الاول سال 1349 ه ق در شهر مقدس مشهد متولد گرديد و پدرش به ميمنت نام جدش ايشان را على نام نهاد.
خاندان:
نام پدر گراميشان مرحوم سيد محمد باقر و نام جد ايشان كه از بزرگان علم و زهد بوده سيد على مىباشد كه زندگينامه ايشان را مرحوم شيخ آقا بزرگ طهرانى در طبقات أعلام الشيعه (قسمت چهارم ص 1432) ذكر نموده است كه گفته شده ايشان در نجف از شاگردان مولى على نهاوندى و در سامرا از شاگردان مجدد شيرازى سپس از شاگردان خاص مرحوم سيد اسماعيل صدر گرديد. و در سال 1308 ه ق به شهر مقدس مشهد بازگرديد و در آنجا مستقر گشت، و از مهمترين شاگردانش فقيد بزرگوار شيخ محمد رضا آل ياسين (قدس سره) مىباشد.
خاندان ايشان كه از سادات حسينى مىباشند در عهد صفوى در اصفهان مىزيستند كه از طرف سلطان حسين صفوى جدّ اعلى ايشان سيد محمد را به منصب شيخ الاسلامى در سيستان منصوب نمود و ايشان به آنجا منتقل شده و با خانوادهشان در آنجا سكنى گزيدند.
از نوادگان ايشان سيد على جدّ معظم له، اولين شخصى بود كه به شهر مقدس مشهد مهاجرت نمود و در مدرسه مرحوم ملا محمد باقر سبزوارى مستقر گرديد و از آنجا براي تكميل درس خود به نجف اشرف مهاجرت نمود.
تحصيلات:
معظم له در پنج سالگى به تعليم قرآن كريم پرداخت، سپس وارد مدرسه دار التعليم دينى به منظور آموزش علوم دينى شد كه در اين مدت خوشنويسى را از استاد فن ايشان آموخت.
در سال 1360 ه ق به امر پدر بزرگوارشان شروع به آموختن مقدمات علوم حوزوى نمود كه مجموعهاى از دروس ادبى همچون شرح الفيه ابن مالك، مغنى ابن هشام، مطول تفتازانى، مقامات حريرى و شرح النظام را نزد مرحوم اديب نيشابورى و بعضى ديگر از اساتيد فن پرداخت.
نيز شرح لمعه و قوانين را نزد مرحوم سيد احمد يزدى فرا گرفت و قسمتى از دروس سطوح مثل مكاسب و رسائل و كفايه را نزد عالم جليل شيخ هاشم قزوينى خواند.
تعدادى از كتب فلسفى همچون شرح منظومه سبزوارى و شرح الاشراق و اسفار را نزد مرحوم آيسى خواند و شوارق الالهام را نزد مرحوم شيخ مجتبى قزوينى آموخت و از محضر علامه محقق ميرزا مهدى اصفهانى متوفى 1365 ه ق بهره فراوان برد، همچنين از محضر ميرزا مهدى آشتيانى و ميرزا هاشم قزوينى كسب فيض نمود.
ايشان پس از فراگيرى علوم ابتدائى، مقدمات و سطح، نزد برخى از اساتيد و مدرسان به فراگيرى علوم عقليه و معارف الهيه پرداخت.
و سپس در سال 1368 ه ق به شهر مقدس قم مهاجرت نموده و از محضر مرجع بزرگ آيت الله بروجردى (قدس سره) در فقه و اصول بهرهى فراوان برد و از دانش و معرفت فقهى او بويژه در علم رجال و حديث استفادهى بسيارى نمود.
وي همچنين در دروس فقيه و عالم فاضل سيد حجت كوه كمرهاى (قدس سره) و تعدادى از علماى معروف آن دوره شركت جست.
معظم له در مدت اقامت در قم با مكاتباتى كه با مرحوم سيد على بهبهانى داشته است (يكي از علماى برجسته اهواز و از تابعين مدرسه محقق شيخ هادي طهراني) كه موضوع مورد مكاتبه بعضى از مسائل قبله بوده بطورى كه معظم له در اين مسائل مناقشات مفصلى با مرحوم بهبهانى حول آراء مرحوم محقق طهرانى داشته و مرحوم بهبهانى از آراء استاد خود دفاع مىكرده، پس از مدتى مكاتبه مرحوم بهبهانى نامه تشكرى براى معظم له فرستاده و از ايشان تمجيد و تقدير كاملى نمود. و قرار بر آن شد كه بقيه بحث در موقع تشرّف ايشان به مشهد انجام گيرد.
در سال 1371 ه ق معظم له از قم به نجف اشرف مهاجرت نمود، كه در روز اربعين حسينى (عليه السلام) وارد كربلا گرديد سپس به نجف سفر نمود، و در مدرسه بخارائى وارد شده و مستقر گرديد، و در محضر اساتيد بزرگى همچون آيت الله خوئى و شيخ حسين حلى (قدس سرهما) در فقه و اصول به مدت طولانى حاضر گرديد و همچنين در اين مدت هم در دروس بزرگانى همچون آيت الله حكيم و آيت الله شاهرودى (قدس سرهما) حاضر شد.
در سال 1380 ه ق معظم له تصميم رجوع به موطن خود مشهد گرفت و چون تصور مىنمود كه در آنجا مستقر خواهد شد، از اينرو اساتيدشان آيت الله خوئى و شيخ حسين حلى (قدس سرهما) رسيدن به درجه اجتهاد را براى او مكتوب نمودند. همچنين كه محدث بزرگ، آقا بزرگ طهرانى شهادت ديگرى در تبحر ايشان به علم رجال و حديث مكتوب نمود.
معظم له در سال 1381 ه ق بار ديگر به نجف بازگشت و با ورودشان شروع به درس خارج در فقه در باب مكاسب شيخ انصارى و متعاقب آن شرح عروه در باب طهارت و بيشتر كتاب صلاة را تدريس نمودند. و در سال 1418 ه ق بعد از آنكه كتاب صوم را به پايان رسانده بود، شروع به شرح كتاب اعتكاف نمود.
همچنين در اين مدت در موضوعات مختلفى همچون كتاب قضاء و ابحاث ربا و قاعده الالزام و قاعده تقيه، بحثهاى فقهى داشتهاند. در اين مدت نيز بحثهايى در علم رجال كه شامل حجيت مراسيل ابن ابى عمير و شرح مشيخة التهذيبين و غيره نيز داشتهاند.
همچنين معظم له بحثهايى در علم اصول را در شعبان 1384 ه ق شروع نموده و دوره سوم تدريس را در شعبان 1411 ه ق به پايان رساندند و تمام درسهاى ايشان در بحثهاى فقه و اصول از سال 1397 ه ق تا به حال بصورت كاستهاى صوتى موجود مىباشد. و در اين روزها (شعبان 1423 ه) مشغول به تدريس كتاب زكات از شرح عروة الوثقى مىباشند.
نبوغ علمى:
حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) همواره در بحوث اساتيد خود استعداد و هوش فوق العادهاى نشان مىدادند و برجستهتر از همه همشاگردانش بود. وى در كثرت تحقيق و تتبع در مسائل فقهى و رجال و تداوم فعاليت علمى و آشنائى با بسيارى از نظريهها در ميدانهاى علمى گوناگون، در حوزه، مهارت استثنائى نشان دادند.
شايان ذكر است كه ميان حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) و شهيد صدر (قدس سره) در حوزه نبوغ علمى، رقابت شديد بود. به اين امر مى توان از گواهى اجتهادى دو تن از اساتيد وى يعنى آيتاللّه العظمى سيد ابوالقاسم خوئى (رضوان اللّه تعالى عليه) و علامه حسين حلى (قدس سره) پى برد.
معروف است كه آيتاللّه خوئى (قدس سره) به هيچ يك از شاگردان خود، بجز حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) و آيتاللّه شيخ على فلسفى (كه از علماى معروف مشهد بودهاند) گواهى خطى ندادند.
و نيز شيخ محدثان عصر خود علامه آقا بزرگ تهرانى (قدس سره) براى حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) در سال 1380 هجرى قمرى گواهينامهى نوشته است و در آن از مهارت حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) و درايت وى در علم رجال و حديث تمجيد شده است. يعنى هنگامى كه هنوز حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) به سن 31 سالگى نرسيده بودند حايز اين مرتبه والا گرديدهاند.
دستاوردهاى فكرى:
نزديك به 34 سال پيش، حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) شروع به تدريس بحث خارج فقه و اصول و رجال كردند. و نيز بحثهايى پيرامون مكاسب، طهارت، نماز، خمس و برخى از قواعد فقهى مانند تقيه و الزام به انجام رساندند.
وى تدريس اصول را در سه دوره تمام كرد، كه بعضى از بحثهاى اين دوره، مثل بحثهاى اصول علمى و تعادل و تراجيح و همچنين بعضى از مباحث فقهى و برخى از ابواب نماز و قاعده تقيه و الزام، آماده چاپ است.
عدهى از فضلاى معروف نيز كه بعضى از ايشان مدرّس بحث خارج مىباشند مانند علامه شيخ مهدى مرواريد، علامه سيد مرتضى مهرى، علامه سيد حبيب حسينيان، سيد مرتضى اصفهانى، علامه سيد احمد مددى، علامه شيخ باقر ايروانى و تعدادى از اساتيد حوزههاىعلميه، بحث ايشان را به مراجعه و بررسى گذاشتند.
حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) همزمان با تدريس و بحث مشغول تاليف و نگاشتن كتابهاى مهم و چند رساله شدند. همچنين كليه تقريرات بحثهاى اساتيد خود را به رشته تأليف درآوردهاند.
روش ايشان در بحث و تدريس:
روش حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) از ديگر روشهاى اساتيد حوزه و ارباب بحث خارج تفاوت دارد. براى مثال، مى توان در زمينه روش وى در بحث علم اصول به ويژگيهاى زير اشاره كرد:
الف: ذكر تاريخ بحث و شناخت اصول و پايههاى آن كه شايد يك مسئله فلسفى، مانند: سهولت و آسانى (مشتق) و تركيبات آن باشد، يا عقيدتى سياسى، مانند: بحث تعادل و تراجيح، كه او در آن گفته است: قضيه اختلاف احاديث نتيجه مبارزات و كشمكشهاى فكرى و عقيدتى آن زمان و نيز شرايط سياسى زمان امامان (عليهم السلام) بود. و اندك اطلاعى از تاريخ اين بحث ما را به گوشه و كنار آن مسئله و حقيقت افكار و آرا كه در اين باره مطرح است، مىرساند.
ب: پيوند ميان فكر حوزوى و فرهنگهاى معاصر، ضمن بحث از معنى الفاظ. مؤلف كتاب (الكفاية) عقيده خود درباره معانى الفاظ را بر اساس نظريه فلسفى معاصر، كه بنام (نظريه تكثّر ادراكى) در فعاليت ذهن بشرى و خلاقيت آن است، ساخته است.
به اين معنى كه ذهن ممكن است يك مطلب را با دو شكل مختلف تصور كند: كه يكى را با استقلال و دقت و وضوح، كه به او (اسم) گفته مىشود. و ديگرى با انقباض يا گرفتگى، كه آن (حرف) ناميده مىشود، و وقتى كه وارد بحث (مشتق) مىشود، ايشان از زمان، با بينش فلسفى جديد كه در غرب رايج است، و اينكه بايد زمان را از مكان به لحاظ تعاقب نور و ظلمت جدا كرد، سخن مىگويد.
و ضمن بحث درباره (صيغه امر) و بحث از (تجرى)، نظريه برخى از علماى جامعه شناسى را مطرح مىكنند كه سؤال ناشىاز تداخل صفت درخواست كننده بايد از حقيقت درخواست او تفكيك شود.
ملاك استحقاق عقوبت و جزا ياغى شدن عبد بر عليه مولى خود است، و اين حالت مبنى بر تقسيمات و طبقه بندى جوامع قديم بشرى است كه سروران، غلامان، برتر، بدتر، و... داشته است. در واقع، اين نظريه از بقايى فرهنگهاى ديرين، كه با زبان ردهبندى نه زبان قانونى كه مبنى بر مصالح انسانى عام است تكلم مىكردند.
ج: اهتمام نسبت به اصولى كه با فقه ارتباط دارد، لذا، يك طلبه مىتواند اغراق و تفصيل علما را در بحثهاى فقهى كه هيچ ثمره علمى يا فايده فكرى ندارند، ملاحظه كند، مانند بحثهايى كه درباره (وضع) مىكنند، و اينكه آيا (وضع) يك امر اعتبارى يا تكوينى، يا امرى است كه متعلق به تعهد يا تخصيص است، يا بحثهايى كه در بيان موضوع (علم) و برخى از عوارض ذاتى در تعريف موضوع (علم) و مانند آن مىكنند.
اما آنچه كه در دروس حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) مشاهده مىشود، كوشش فراوان و بذل نهايت زحمت براى به دست آوردن مبناى علمى محكم و استوار در بحثهاى اصولى در رابطه با روشهاى استنباط، نظير مباحث اصول عملى، تعادل و تراجيح، و عام و خاص، مىباشد.
د: نوآورى: بسيارى از اساتيد ماهر حوزه، روح يا فن نوآورى و تجديد را دارا نيستند، و هميشه سعى ايشان بر اين بوده كه تعليقى يا حاشيهاى بر اين كتاب يا آن رساله بنگارند، بدون اينكه به جوهر بحث بپردازند، لذا مىبينيم كه اين نمونه از اساتيد فقط آراى موجود را بحث نموده و از بين آنها يكى را انتخاب مىكنند، و خود را با عباراتى مانند (فتأمل) يا (فافهم)، يا (در اين اشكال دو اشكال وجود دارد) و (بايد در اين دو اشكال تأمل بخرج داد)، و... مشغول مىكنند.
ه: توجه به مقتضيات عصر: جواز نكاح أهل شرك و قاعده تزاحم: حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) اين قاعده را كه (تزاحم) نام دارد، و فقها و اصوليين آن را به عنوان يك قاعده عقلى يا عقلائى صرف، مطرح مىكنند، ضمن قاعده (اضطرار)، كه يك قاعده شرعى و نصوص فراوانى دربارهاش ذكر شده، مثل (هر چيزى را كه خداوند حرام كرده است براى مضطر حلال كرده است)، مىدانند.
پس در واقع، قاعده (اضطرار) همان قاعده (تزاحم) است.
و يا اينكه فقها و اصوليين قاعدهاى را بيهوده طول مىدهند، مانند آنچه در قاعده (لا تعاد) مشاهده مىكنيم. كه فقها آن را، به دليل وجود نص مخصوص نماز مىدانند. در صورتى كه آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) روايت (لا تعاد الصلاة إلا من خمسة) را مصداق كبراى ديگرى كه شامل نماز و واجبات گوناگون مىباشد، مىشناسند. اين كبرى در آخر متن روايت موجود است كه عبارت است از (و لا تنقض السنة الفريضة)، پس آنچه كه مسلم است در نماز و غيره ترجيح فريضه بر سنت است، مانند ترجيح وقت و قبله، زيرا وقت و قبله از فرايض هستند نه سنت.
و: ديدگاه اجتماعى: بعضى از فقها متون را تحت اللفظى ترجمه و معنى مىكنند. به عبارت ديگر، خودشان را مقيد به حروف متن مىسازند بدون اينكه فراتر از آن بروند و به معانى وسيع آن متن، بپردازند.
بعضى ديگر از فقها شرايطى كه متن در آن گفته شده است را مورد بحث و بررسى قرار مىدهند تا با حوادثى كه بر دلالت آن متن تاثير مستقيم مىگذارند، آشنا شوند. به طور مثال، اگر به حديث پيغمبر گرامى، كه در آن خوردن گوشت حمار اهلى را (در جنگ خيبر) حرام كردند بنگريم، مىبينيم كه بعضى از فقها به يكا يك حروف اين حديث عمل مىكنند، به اين معنى كه گوشت حمار اهلى را، طبق اين حديث، حرام مىدانند، در صورتى كه اگر به شرايط خاصى كه اين حديث در آن گفته شده است توجه كافى مبذول شود، به منظور اصلى و هدف اساسى كه پيغمبر گرامى مىخواستند آن را در اين حديث پياده كنند پىخواهيم برد، و آن اين است كه جنگ با يهوديان خيبر نياز مبرم به سلاح و تجهيزات داشت، و سلاح و تجهيزات، در آن زمان آن هم با آن شرايط سخت كه مسلمانها در آن بسر مىبردند، به غير از چهارپايان قابل حمل و نقل نبود. پس، به اين نتيجه مىرسيم كه مراد از اين حديث نهى حكومتى بوده يعنى براى يك مصلحت خارجى كه شرايط آن روزها اقتضا مىكرد، چنين دستورى صادر شده است و نبايد به عنوان تشريع يا حرمت و يا كراهت تلقى شود.
ز: داشتن علم و درايت در استنباط: آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) بر اين عقيده هستند كه يك فقيه بايد از زبان و دستور عرب اطلاع كامل داشته باشد، و با نثر، اشعار و مجازهاى عربى آشنا باشد تا بتواند متون را بر طبق موضوع، نه ذات، درك و طبقهبندى كند. و نيز بايد بر احاديث اهل بيت (عليهم السلام) و راويان آن، احاطه كامل داشته باشد زيرا معرفت علم رجال براى هر مجتهد واجب و ضرورى است. همچنين، حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) آراى منحصر به فردى دارند كه با آنچه مشهور و معروف است، تفاوت دارد.
به عنوان نمونه، ايشان در مساله عدم اعتماد به توهين (ابن غضائرى) نسبت به ديگران، يا به خاطر توهين بيش از حد، و يا به خاطر عدم ثبوت نسبت كتاب به او، رأى مغايرى دارند، و آن اين است كه، كتاب مزبور تحقيقا به او برمىگردد، و غضائرى بيش از نجاشى، شيخ، و غيره، مورد اعتماد مىباشد. ايشان بر اين عقيدهاند كه براى تعيين شخصيت راوى و تاييد كردن او تا اينكه بتوان يك حديث را، حديث مسند يا مرسل ناميد، بايد به روش طبقات اعتماد كرد، و اين همان روش مرحوم آيتاللّه بروجردى (قدس سره) بود.
آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) بر اين باورند كه فقيه بايد از كتب حديث و اختلاف نسخهها با يكديگر، و درك موقعيت و حال و احوال مؤلف، از لحاظ ضبط و صحت، و نيز روش تاليف كه اين مؤلف يا آن راوى به كار برده، اطلاع كافى داشته باشد. مثلا، حضرت آيتاللّه العظمي سيستاني (دام ظله) اين امر را كه، صدوق در نقل اخبار، روايات و احاديث دقيقتر از ديگران مىباشد قبول ندارد، بلكه شيخ را، طبق كتب موجود و بر اساس قرينه، ناقلى امين و قابل اعتماد مىداند.
و حال آنكه حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) و شهيد صدر در اين باره كوشش و فعاليت بسيارى از خود نشان دادهاند، و همواره نوآورى و تجديد را پيشه مىگيرند.
وقتى كه آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) وارد بحث (تعادل) و (تراجيح) مىشوند به اين نتيجه مىرسند كه راز اين بحث، در علت اختلاف احاديث نهفته است. پس، اگر ما به علل اختلاف متون شرعى بپردازيم، آن مشكل بزرگ و به ظاهر حل نشدنى حل خواهد شد. و خواهيم ديد كه، از روايات (ترجيح) و (تغيير) كه صاحب (كفايه) آنها را بر استحباب حمل كرده است، بىنيازيم.
شهيد صدر همين بحث را بررسى كرده است، لكن بر اساس عقل صرف، نه بر اساس ذكر شواهد تاريخى و حديثى، و ارائه قواعد مهم براى حل اختلاف.
ح: مقايسه ميان مكتبهاى گوناگون: همه مىدانيم كه بيشتر اساتيد بحثها را از ديد يك مكتب يا عقيده بررسى و مطالعه مىكنند، ولى حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) از اين قبيل نيستند.
وى ميان حوزه مشهد، قم و نجف اشرف مقايسه مىكند، و آراى ميرزا مهدى اصفهانى (قدس سره) كه يكى از علماى معروف مشهد بشمار مى رود و آراى آيتاللّه بروجردى (قدس سره) كه سمبل تفكر حوزه علميه قم مىباشد، و نيز آراى دو محقق معروف، آيتاللّه خوئى (قدس سره) و شيخ حسين حلى (قدس سره)، به عنوان نمايندگان حوزه علميه نجف اشرف را، همه با هم مطرح مىكند. در حقيقت، اين نوع روش، زوايا و گوشههاى بحث را به نحو احسن به ما نشان مىدهد.
و اما روش فقهى آن بزرگوار، در واقع چند ويژگى دارد، از جمله:
1- مقايسه ميان فقه شيعه و فقه ديگر مذاهب اسلامى: بدون ترديد، آگاه شدن از تفكر فقهى اهل تسنن در عصر به وجود آمدن متن، مثل (موطا مالك) و (خراج ابويوسف) و امثال آن، اين امكان را به ما مىدهد تا از مقاصد ائمه (عليهم السلام) و نظر ايشان هنگام گفتن اين حديث يا آن سخن، مطلع شويم.
2- بكارگيرى علم حقوق معاصر در بعضى از موارد فقهى: مانند مطالعه قانون دولت عراق، مصر و فرانسه، هنگام بررسى (كتاب بيع و خيارات)، چرا كه شناختن اساليب قانونى معاصر به انسان تجربيات زيادى مىبخشد، كه بتواند در تحليل قواعد فقهى و توسعه دادن به طرز تفكر او و موجبات تطبيق آن همه نكات مهم، فعال باشد.
3- بيشتر علماى ما هيچ تغييرى روى قواعد فقهى كه از علماى گذشته به آنها رسيده انجام نمىدهند، در حاليكه مىبينيم آيتاللّه العظمى سيستاني (دام ظله) سعى بر اين دارد كه به بعضى از قواعد فقهى تنوع بخشد. مثلا درباره قاعده (الزام)، كه بعضى از فقها آن را به عنوان قاعده (مصلحت) مىشناسند و بر اساس آن مسلماً، حق دارند براى بدست آوردن منافع شخصى خود، گاهى از قوانين مذاهب ديگر اسلامى، و لو اينكه اين قوانين با مذهب اصلى خود آنها سازگار نيست، تبعيت مىكنند، در صورتى كه حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) اين وضع را قبول ندارند، و احترام هر مذهب و قوانين آن مذهب و مذاهب ديگر را، واجبتر و مقدمتر مىدانند، همانند قاعده (لكل قوم نكاح) يعنى (هر ملت، نكاح و رسم ازدواج مخصوص به خود را دارد).
خصوصيات و ويژگيهاى شخصيت آيت الله سيستانى (دام ظله):
هر كس كه از نزديك با حضرت آيتاللّه سيستانى (دام ظله) معاشرت و رفت و آمد كند، به شخصيت ممتاز و روحيهى ايدهآل او پى خواهد برد.
اين شخصيت و روحيه، وى را به يك الگوى برجسته و عالم ربانى مبدل كرده است. اينك، به بعضى از فضايل و مكارم اخلاقى آن بزرگوار، اشاره مى كنيم:
الف: انصاف و احترام به رأى ديگران: چون ايشان عاشق علم هستند، و ارادت خاصى نسبت به معرفت و رسيدن به حقايق دارند. همواره براى ديگران احترام مىگذارند، هميشه كتاب به دست هستند، و هرگز خواندن، تتبع، بحث و آگاه شدن از آراى ديگر علما را فراموش نكردند. لذا گاهى اوقات، ايشان بحثهاى برخى از علما، كه شايد هم به آن صورت معروف نباشند، مورد مطالعه و بررسى قرار مىدهد. و اين خود نشانگر اين است كه، حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) توجه خاصى و احترام فوق العادهاى نسبت بهآراى ديگران دارد.
ب: ادب و نزاكت در محاورهها: همانگونه كه همه مىدانند، جلسات بحث و محاوره كه بين طلبهها يا ميان يك طلبه و استادش، بخصوص در حوزه علميه نجف اشرف، انجام مىگيرد، بسيار محكم و جدى مىباشند. البته، در بعضى مواقع، اين نوع روش براى طلبهها مفيد است، ولى در عين حال، هميشه تندى، روش صحيحى براى بحث و گفتگو نيست، و هرگز به هدف علمى مطلوب نمىرساند، و به غير از تلف كردن وقت، و دور ساختن طلبهها از روح مذاكره، چيز ديگرى در بر ندارد.
در حالى كه هميشه درسها و بحثهايى كه حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) با شاگردانشان بر پا مىكنند، بر اساس ادب و احترام دوجانبه ميان شاگرد و استاد بوده و هست، گرچه حتى بسيارى از موضوعات يا بحثهايى كه جلوى ايشان مطرح مىشوند، ضعيف و بىپايهاند.
يكى ديگر از خصوصيات حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) اين است كه سعى دارند جوابى را كه به شاگردانشان مىدهند تكرار كنند، تا آنها مسأله مطرح شده را درك كنند. اما، اگر سئوال كننده روى نظر خود اصرار كند، حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) سكوت را ترجيح مىدهند.
ج: تربيت: تدريس يك وسيلهاى براى كسب پول در مقابل آن، يا يك وظيفه رسمى كه استاد را وادار به انجام آن كند، نيست. بلكه سعى يك استاد خوب، مهربان و دلسوز، بايد بر اين باشد كه شاگردانش را تربيت كند، و آنان را به مقام علمى والا و پيشرفت دائم برساند. لذا، محبت لازمه اين كار مىباشد. گذشته از اينكه، همواره و در همه جا آدم بىخيال و وظيفه نشناس موجود است، ولى در كنار آن، اساتيدى هستند مخلص، دلسوز، رئوف و فهميده، كه هدف اصلى ايشان اداى رسالت تعليم و تعلم به نحو احسن است. شايان ذكر است كه آيتاللّه حكيم (قدس سره) و آيتاللّه خوئي (قدس سره) هميشه سمبل اخلاق حسنه بودند، و آنچه كه از آيتاللّه سيستانى (دام ظله) ديديم و شاهد آن بوديم، همان اخلاق اساتيدشان بوده است. وى همواره از شاگردانشان تقاضا مىكنند كه بعد از پايان درس، از ايشان سوال كنند.
حضرت آيتاللّه العظمى سيستانى (دام ظله) هميشه به شاگردان خود توصيه مىكنند كه به اساتيد و علماى اعلام احترام بگذارند، و هنگام سوال يا بحث هر موضوع با آنان، نهايت ادب را رعايت كنند.
وي مدام از اساتيد خود، و روحيه عالى ايشان اخبار و قصههاى فراوانى نقل مىكند.
د: پارسائى و تقوا: بعضى از علماى نجف اشرف خود را از دعوا و مرافعه دور مىكنند، اما عدهاى آن را گريز و فرار از واقعيت، يا هراس و ضعف در بيان مىدانند.
ولى اگر به اين مساله، از زاويه ديگرى بنگريم، خواهيم ديد كه در واقع، اين يك امر مثبت است، بلكه در خيلى از موقعها، مهم و ضرورى است.
حال، اگر همان علما احساس كنند كه امت اسلامى يا حوزه، به علت رويداد مهيج و يا ابهامى در بعضى از مفاهيم اسلامى در معرض خطر قرار گرفته است، بدون ترديد، در صحنه خواهند بود، چرا كه آنان خوب مىدانند كه هر عالم بايد، در مواقف سخت و حساس، علم خود را اظهار كند.
نكته مهمى كه نبايد اينجا از ياد برد اين است كه، هميشه آيتاللّه سيستانى (دام ظله) در مواقع فتنه و آشوب سكوت را رعايت مىكردند، همانطورى كه بعد از درگذشت آيتاللّه بروجردى (قدس سره) و آيتاللّه حكيم (قدس سره)، و بروز تعصبات شخصى و رقابت براى رسيدن به منصب و كرسى، حضرت آيتاللّه سيستانى (دام ظله) همان سياست ثابت خود را دنبال كرد، و هيچگاه هدف خود را، رسيدن به لذتهاى دنيوى، سلطه جوئى، يا مقام قرار نداد.
ه: آثار فكرى: حضرت آيتاللّه سيستانى (دام ظله) تنها يك فقيه نيستند، بلكه ايشان يك شخصيت متبحر، دانا و داراى يك بينش بالنده در حوزه اقتصادى و سياسى است. وى نظرات ارزشمندى درباره اداره و جامعه شناسى دارد، و همواره از اوضاع معاصر كه بر جامعه اسلامى حاكم است، مطلع و آگاه بوده است.
قابل ذكر است كه معظم له در عيادتى كه از استادشان مرحوم آيت الله العظمى سيد ابوالقاسم خوئى (قدس سره) در 29 ربيع الثانى 1409 ه ق داشتهاند استادشان از ايشان خواستند كه به جاى ايشان در مسجد خضراء امامت نماز جماعت را به عهده بگيرند كه ايشان در بدو امر اين موضوع را قبول ننمودند و ليكن آن مرحوم اصرار زيادى نموده و فرمودند: «اگر ميتوانستم همچنانكه مرحوم حاج آقا حسين قمى (قدس سره) حكم مىكرد شما را مجبور به قبول مينمودم» اما معظمله چند روز مهلت خواستند و پس از آن در 5 جمادى الأولى 1409 ه ق امامت نماز را تقبل نموده و اين كار تا آخرين جمعه ماه ذى الحجه سال 1414 ه ق كه مسجد خضراء بسته شد، ادامه داشت.
معظم له جهت اداء فريضه حج در سال 1384 ه ق و دو بار متوالى در سالهاى 1405 ه ق و 1406 به بيت الله الحرام مشرف شدهاند.
مرجعيت ايشان:
بعضى از اساتيد حوزه علميه نجف اشرف نقل كردند، كه عدهاىاز فضلا و علما از آيتاللّه خوئى (قدس سره)، بعد از فوت آيتاللّه سيد نصراللّه مستنبط (قدس سره)، خواستند كه شرايطى را براى انتخاب جانشينى كه داراى صلاحيت مرجعيت در حوزه علميه نجف اشرف، فراهم كند.
وى آيتاللّه سيستانى (دام ظله) را، براى علمشان و پاكى مسلكشان و نيز خط مشى استوارشان انتخاب كردند.
ابتدا، نماز را در محراب آيتاللّه خوئى (قدس سره) برپا كردند، سپس شروع به بحث و نگاشتن تعليقات بر رساله آيتاللّه خوئى (قدس سره) و مسلك ايشان پرداختند.
بعد از رحلت آيتاللّه خوئى (قدس سره)، حضرت آيتاللّه سيستانى (دام ظله) يكى از تشييع كنندگان جنازه آن مرحوم بودند، و نماز ميت را بر او گذاردند. پس از آن، زمام مرجعيت حوزه علميه را بدست گرفتند، و شروع به فرستادن اجازات، تقسيم و پخش حقوق، و تدريس از روى منبر آيتاللّه خوئى (قدس سره) در مسجد (خضرا) نمودند. و به اين صورت، آيتاللّه سيستانى (دام ظله) شهرت زيادى در عراق، كشورهاى خليج فارس، هند، آفريقا و... مخصوصا در ميان قشر جوانان پيدا كردند.
حضرت آيتاللّه سيستانى (دام ظله) يكى از علماى سرشناس و برجستهاند كه مشهور به اعلميت هستند، و جمع كثيرى از اهل علم و اساتيد حوزه علميه قم و نجف اشرف بر اعلميت ايشان گواهى مىدهند.
مراكز و مؤسسات وابسته به حضرت آيتاللّه سيستانى (دام ظله):
- مؤسسه امام على (عليه السلام)
- مؤسسه امام على (عليه السلام) لندن
- مؤسسه امام على (عليه السلام) بيروت
- موسسه فرهنگى ارشادى المرتضى نجف اشرف
- كتابخانه تخصصى تفسير و علوم قرآنى
- كتابخانه تخصصى علوم حديث
- كتابخانه تخصصى فقه و اصول
- كتابخانه تخصصى فلسفه و كلام
خدمات اجتماعى حضرت آيتاللّه سيستانى (دام ظله):
- مجتمع مسكونى آيت الله العظمى سيستانى (دام ظله) قم مقدس
- مجتمع مسكونى مهديه قم مقدس
- مجتمع مسكونى الزهرا (عليها السلام) قم مقدس
- مجتمع مسكونى ثامن الحجج (عليه السلام) مشهد مقدس
- مجتمع مسكونى امام هادى (عليه السلام) قم مقدس
- مركز كمك رسانى به مهاجرين عراقى دزفول
- هيئت كمك رسانى به مستمندان و سيل زدگان و زلزله زدگان قم مقدس دفتر معظم له
- هيئت كمك رسانى به مهاجرين افغانى قم مقدس دفتر معظم له
- درمانگاه خيريه امام صادق (عليه السلام) قم مقدس
- درمانگاه خيريه ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه) قم مقدس
- بيمارستان چشم پزشكى جواد الائمه (عليه السلام) قم مقدس
- درمانگاه خيريه امام حسن مجتبى (عليه السلام) ايلام
- زايشگاه خيريه حضرت رقيه (عليها السلام) ايلام
تأليفات
- المسائل المنتخبة
- فقه براى غرب نشينان (جمع آورى شده طبق فتاواى معظم له)
- مناسك حج
- ملحقات مناسك حج (جمع آورى شده طبق فتاواى معظم له)
- توضيح المسائل
- الفتاوى الميسرة (جمع آورى شده طبق فتاواى معظم له)
- الرافد فى علم الاصول (تقريرات بحث معظم له)
- قاعدة لاضرر و لا ضرار (تقريرات بحث معظم له)
وابستهها
الفتاوی المیسره / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
المسائل المنتخبة / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
منهاج الصالحین (للسیستانی) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
قاعدة لا ضرر و لا ضرار ( حسینی سیستانی، علی ) / نوع اثر: کتاب / نقش: محاضر
الرافد في علم الأصول / نوع اثر: کتاب / نقش: محاضر
العروة الوثقی (کاظم یزدی) / نوع اثر: کتاب / نقش: معلق
فقه براي غرب نشينان / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
منتخب توضیح المسائل : با تصحیح و تجدید نظر و اضافات مطابق با فتاوی حضرت آیة الله العظمی آقای حاج سید علی حسینی سیستانی / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
الفقه للمغتربین / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
الفقه المیسر / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
قوانین عملی اسلام / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
المسائل المستحدثة: دستورات فقهی معاصر / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
مناسک الحج / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
المسايل المنتخبة (1428 ق) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
خلاصه اي از احکام نماز جماعت / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
فتاوای معاصر در فقه شیعه، مطابق با فتاوای آیت الله العظمی السید علی الحسینی السیستانی / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
احکام آسان شده / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
توضیح المسائل / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده