ديوان السيد الحميري

    از ویکی‌نور
    ديوان السيد الحميري
    ديوان السيد الحميري
    پدیدآوراناعلمی، ضیاء الدین (شارح) سیدحمیری، اسماعیل بن محمد (سراينده)
    ناشرمؤسسة الأعلمي للمطبوعات
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1420 ق یا 1999 م
    چاپ1
    موضوعشعر عربی - قرن 2ق.
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏PJA‎‏ ‎‏3550‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ديوان السيد الحميرى، مجموعه اشعار اسماعيل بن محمد بن يزيد بن ربيعه، ملقب به مفرغ و معروف به سيد حميرى است كه در قرن دوم هجرى، به زبان عربى سروده شده است.

    بيشترين اشعار به جاى مانده از حميرى، مدايح و مراثى اهل‌بيت(ع) است.

    ساختار

    قصايد اين ديوان، به حسب ترتيب حرف روى تنظيم گرديده و در آغاز هر قصيده، منبع آن، موضوع آن و بحر عروضى آن ذكر شده است.

    گزارش محتوا

    با اينكه حميرى، در اواخر عمرش به تشيع گراييده و قبل از آن، مدتى از خوارج بوده، بعد مذهب كيسانيه را اختيار كرده و نهايتا مستبصر گرديده است، لكن شدت محبت او به اهل‌بيت، از سروده‌هاى وى به خوبى نمايان است.

    نمونه‌هايى از اشعار سيد:

    1. يوم التطهير(روزى كه آيه تطهير در شأن اهل‌بيت نازل گرديد):

    ان يوم التطهير يوم عظيمخص بالفضل فيه اهل الكساء

    2. اخ و امين غيب(در مدح اميرالمؤمنين(ع)):

    و كان له اخا و امين غيبعلى الوحى المنزل حين يوحى

    3. حبهم مثل الصلاة(در مدح اهل‌بيت(ع)):

    و حبهم مثل الصلاة و انهعلى الناس من بعض الصلاة لاوجب

    4. ابنا الرسول(در مدح امام حسن و امام حسين(ع)):

    سبطان امهما الزهراء منجبةسادت نساء جميع العالميات

    5. خصم ابى الحسن(در مدح اميرالمؤمنين(ع)):

    ان امرأ خصمه ابوحسنلعازب الرأى داحض الحجج

    6. ابوى اتقيا الاله (در نهى پدر و مادر خويش از سب اميرالمؤمنين(ع) و دعوت آنها به موالات وى):

    ابوى فاتقيا الاله و اذعناللحق تعتصما بحبل نجاح

    7. حبهم وسيلتى(در مدح اهل‌بيت پيامبر(ص)):

    و اذا الرجال توسلوا بوسيلةفوسيلتى حبى لآل محمد

    8. وصية فاطمة(ع)(در رثاى حضرت زهرا):

    و فاطم قد أوصت بأن لا يصلياعليها و ألا يدنوا من رجا القبر

    ...

    وضعيت كتاب

    محقق كتاب، ضياء حسين اعلمى، اشعار حميرى را از كتب مختلف جمع‌آورى كرده و به‌صورت ديوان درآورده است.

    فهرست قصايد، به حسب ترتيب حرف روى، در پايان كتاب آمده است.

    [[رده:زبان و ادبیات عربی ]]