درآمدی بر نظریه نهادی

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    درآمدی بر نظریه نهادی
    نام کتاب درآمدی بر نظریه نهادی
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان ايروانی، محمد جواد (نويسنده)
    زبان فارسی
    کد کنگره ‏HM‎‏ ‎‏131‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏9‎‏د‎‏4
    موضوع جامعه شناسی سازمانی

    نهادهای اجتماعی

    ناشر سياست
    مکان نشر تهران - ایران
    سال نشر 1380 هـ.ش
    کد اتوماسیون 34996


    معرفى اجمالى

    «درآمدى بر نظريه نهادى»، اثر محمدجواد ايروانى، كتابى است كه در آن، با تبيين معنا و مفهوم «نهاد»، به احصا و ارزيابى عملكرد جهادسازندگى پرداخته است.

    آنچه باعث اهميت كتاب مى‌شود، آن است كه نويسنده، خود ساليان زيادى در «نهاد انقلابى جهاد سازندگى» مسئوليت داشته و با «فرزندان انقلاب»، حشر و نشر داشته است و لذا توانسته است زواياى كار را به‌چيرگى و تسلط كامل براى خوانندگان كالبدشكافى نموده و در واقع صحت و سقم نظريه‌ها را در ميدان عمل، مورد ارزيابى قرار دهد (مقدمه ناشر، ص5).

    كتاب، حاصل بيش از 5 سال مطالعه در زمينه نظريات نهادى و تجربه انجام تحقيقى گسترده پيرامون «نهاد جهاد سازندگى» است و ارائه آن به‌عنوان منبع علمى و دانشگاهى، آن را از ويژگى‌هاى منحصربه‌فردى، برخوردار نموده است (مقدمه نويسنده، ص يازده).

    ساختار

    كتاب با دو مقدمه از ناشر و نويسنده آغاز و مطالب در سه بخش، تنظيم شده است.

    در اين كتاب، تلاش شده است تا پس از شناخت ريشه واژه «نهاد» و تعريف آن در حوزه‌هاى مختلف علمى، نظريه نهادى در حوزه علوم ادارى و مديريت به‌طور مفصل تدوين شود و با توضيحاتى درباره مفاهيم و اصطلاحات نهادى، از زاويه‌اى ديگر، فرايند تحول اين نظريه و مطالعات انجام‌شده، كامل شود (مقدمه نويسنده، ص يازده).

    در بخش انتهايى كتاب، با طرح بحث‌هايى پيرامون انقلاب‌ها و به‌خصوص انقلاب اسلامى، ذكر چكيده‌اى از مطالعات موردى انجام‌شده، باعث تمايز اين اثر با كليه آثارى است كه تاكنون در حوزه سازمان و مديريت در داخل و خارج از كشور، انتشار يافته است (همان).

    گزارش محتوا

    در مقدمه ناشر، به تعريف موضوع كتاب و اهميت آن، پرداخته شده است (مقدمه ناشر، ص5).

    در مقدمه نويسنده، ضمن تعريف نهاد، به اهميت روزافزون نگرش نهادى در عرصه نظريات سازمان و مديريت، اشاره شده است (مقدمه مؤلف، ص9-12).

    بخش اول، به تعاريف و مفاهيم، اختصاص يافته است. در اين بخش، در ابتدا، به بحث پيرامون واژه «نهاد» پرداخته شده و سپس، تعاريف نهاد در حوزه‌هاى مختلف علمى، از جمله جامعه‌شناسى (حوزه اصالت تعريف اجتماعى و اصالت رفتار اجتماعى)، روان‌شناسى، مردم‌شناسى، علم حقوق، علوم سياسى، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است (متن كتاب، ص19-38).

    در بخش دوم، در پنج فصل، به تعريف نظريه نهادى، پرداخته شده است. نظريات مديريت با معيارهاى مختلفى دسته‌بندى شده و هركدام از اين دسته‌بندى‌ها، با استفاده از عامل يا عوامل مورد تأكيد ارائه‌دهندگان، انجام شده است. براى تعيين جايگاه مكتب نهادگرايى و پى بردن به ويژگى‌هاى مشترك اين نظريه با ساير نظريات، در اين بخش، دسته‌بندى ريچارد اسكات كه با در نظر گرفتن چهار عامل متفاوت، نظريات سازمانى را تفكيك كرده، ارائه شده است (همان، ص40).

    نويسنده با استفاده از جدول (ر.ك: همان، ص41)، نشان داده است كه جايگاه هر نظريه سازمانى، اولا از نظر باز يا بسته بودن آن در ديدگاه سيستمى، ثانيا از ديدگاه عقلانيت مورد توجه هر نظريه، ثالثا از نظر دوره زمانى هر نظريه و رابعا سطح تجزيه و تحليل نظريات، مشخص شده است. بر طبق اين جدول، ديده مى‌شود كه نظريه نهادگرايى از نظر ديدگاه سيستمى در سيستم باز و در طبقه مدل‌هاى طبيعى، از نظر سطح تجزيه و تحليل در سطح اكولوژيك و از نظر زمانى در دهه 1970 مطرح شده است. در ادامه اين بخش، به بررسى نظريه‌هاى يكايك نظريه‌پردازان نهادى با تأكيد بر سه نظريه خاص روابط انسانى مايو، نظريه همكارى بارنارد و نظريه پارسونز، پرداخته شده است (همان).

    در فصل اول، نظريات صاحب‌نظران حوزه علوم ادارى و مديريت، مطرح شده است. اين نظريات به ترتيب عبارتند از: نظريه انسانى مايو؛ نظريه بوركراسى ماكس وبر؛ نظريه سيستم‌هاى همكارى بارنارد؛ نظريه گروهاى روراست پرو؛ نظريه سيستم اجتماعى پارسونز؛ نظريه نهادى سلزنيك و ديدگاه‌هاى اسكات، برگر، مى‌ير، روان، زوكر و گريتس كه از آن‌ها، به‌عنوان «نهادگرايان جديد» ياد مى‌شود (همان، ص42-63).

    به‌عنوان مثال، از نظر اسكات، تئورى نهادى بر اهميت عناصر روان‌شناختى، سياسى و اجتماعى در مطالعه پديده‌هاى اجتماعى به‌طور اعم و در سازمان‌ها به‌طور اخص تأكيد مى‌كند. نهادگرايان به نقش عناصر ذهنى، نظام‌هاى شناخت، نظام قواعد و عقايد در سازمان، اهميت مى‌دهند. از نظر وى، ثبات و نظم موجود در هر سازمانى، ناشى از نظام عقايد و ساختارهاى منظمى است كه به‌طور رسمى و غير رسمى، وجود دارد (همان، ص63-64).

    و يا به اين نكته اشاره شده است كه كامل‌ترين و پرنفوذترين جنبه ديدگاه‌هاى «برگر» در مورد نهادى كردن، در كار او با «لاكمن» مشهود است. آن‌ها استدلال مى‌كنند كه واقعيت اجتماعى، يك ساخت انسانى است كه از كنش‌هاى متقابل اجتماعى پديد مى‌آيد. به نظر «برگر» و «لاكمن» نهادى كردن، سه مرحله يا لحظه را در بر دارد. برونى كردن، صورت واقع دادن و درونى كردن. وقتى ما با همكاران خود، فعاليتى را انجام مى‌دهيم، اين مرحله برونى كردن است. زمانى كه ما با همديگر اقدامات را تعبير و تفسير مى‌كنيم، مرحله صورت واقع دادن است. پس از اين مرحله، دنياى واقعيت‌يافته توسط ما درونى مى‌شود و ما ساختارهاى ذهنى آگاهى را تعيين مى‌كنيم. اين مرحله، درونى كردن است (همان، ص64).

    در فصل دوم، مفاهيم و اصطلاحات نهادى، تعريف شده است. اين اصطلاحات، عبارتند از: «نهاد»، «نظام نهادى»، «سطح نهادمندى»، «نظام كنشى نهادينه»، «نهادى كردن»، «نهادينه شدن»، «محيط نهادى»، «نهاده-برنهاده» و «نهادگرايى» (همان، ص67-72).

    در فصل سوم، فرآيند تحول نظريه نهادى، توضيح داده شده است (همان، ص88-93) و در فصل چهارم، شيوه مطالعه و تجربه و تحليل سازمان در مكتب نهادى (همان، ص95-113).

    در فصل پنجم، به جمع‌بندى نظريه‌هاى مكتب نهادى در علوم ادارى و مديريت با استفاده از مبحث نهاد در ساير حوزه‌ها، پرداخته شده است. بر اساس ديدگاه نظريه‌پردازان مطرح‌شده در كتاب، مجموع مباحث را مى‌توان در سه سطح زير، جمع‌بندى نمود:

    1. سطح اول، ناظر بر چگونگى پيدايش نهاد و تفاوت‌هايى است كه از اين حيث بين حوزه‌هاى مختلف، وجود دارد.

    2. سطح دوم، ناظر بر ويژگى‌هاى عام و مشتركى است كه مى‌توان براى نهاد برشمرد.

    3. سطح سوم، ناظر بر وجوه تمايزى است كه مى‌توان براى نهادها قائل شد (همان، ص116).

    در آخرين بخش، به رابطه انقلاب اسلامى و نهادها پرداخته شده است. انقلاب، واژه‌اى است كه حكايت از ايجاد تغييرات، دگرگونى‌ها و تحولات عميق، سريع و خشن داشته و با واژه‌هاى مشابه خويش، اختلافات بسيارى دارد. اصولا به‌همراه هر انقلاب، احساس نياز به سازمان‌هاى جديدى جهت تصدى امور، نهادها و يا سازمان‌هايى پديد مى‌آيند تا پاسخگوى نيازهاى توليدشده به‌وسيله انقلاب باشند. از جمله مهم‌ترين تغييراتى كه در كشور ما نيز به وجود آمد، انقلاب اسلامى بود كه سبب تقويت نهادهاى مذهبى و اجتماعى با ايجاد نهادهاى جديد گرديد. نويسنده، معتقد است تجربه انقلاب ما و ساير انقلاب‌ها در مورد نهادهاى انقلابى، نشان مى‌دهد كه نهادها بايد به‌خوبى طراحى شوند و توسط افراد كارآمد اداره شوند (همان، ص130).

    به اعتقاد وى، نهادهاى انقلاب، مجموعه‌اى از ارزش‌ها، اعتقادات و باورهاى سازمان‌يافته‌اى است كه بنا بر ضرورت و نيازهاى موجود در جامعه، به وجود آمده، متشكل شده و در نهايت، مورد پذيرش و تصويب جامعه قرار مى‌گيرد. با اين توصيف، نيازهاى اصلى جامعه موجب تكوين نهادهاى اساسى اجتماعى مى‌شوند و نهادهاى انقلاب پس از تغيير و تحول ارزش‌هاى اجتماعى توسط انقلاب به وجود آمدند. به نظر وى، اين نهادها در پاسخگويى به پاره‌اى از نيازهاى اساسى جامعه با نظام سازمان‌يافته‌اى از روابط اجتماعى كه دربرگيرنده برخى از ارزش‌ها و فرآيندهاى مشترك بود، شكل مى‌گيرند (همان، ص133).

    در پايان مى‌توان گفت كه اهتمام نويسنده براى ارائه تعريفى جامع از نهاد و تبيين ابعاد اين مفهوم از منظر علم سياست، جامعه‌شناسى و مديريت، بر اعتبار علمى اين اثر، افزوده است (ر.ك: مقدمه ناشر، ص5).

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    پیوندها