پژوهشی در اسراف
پژوهشی در اسراف | |
---|---|
پدیدآوران | موسوی کاشمری، مهدی (نويسنده) |
ناشر | بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1388 ش |
چاپ | 5 |
شابک | 978-964-09-0259-2 |
موضوع | اسراف - جنبههای مذهبی اسراف (فقه) |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 250/35 /م8پ4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
پژوهشى در اسراف تأليف سيد مهدى موسوى كاشمرى، پژوهشى درباره اسراف بوده كه ضمن پرداختن به مسائل و موضوعات اصلى آن، به بررسى اشكال و گونههاى متفاوت اسراف در زندگى فردى و اجتماعى پرداخته است. اين اثر به زبان فارسى و در سال 1370ش نوشته شده است.
نويسنده دغدغه اصلى خود براى تأليف اين اثر را تبيين مسائل شرعى و احكام دقيق اسراف و مقابله با افكار مصرفگرايى عنوان كرده است.
توجه ويژه نويسنده به فلسفه اسراف، از جمله عواملى است كه باعث اهميت كتاب شده است.
ساختار
كتاب با دو مقدمه از نويسنده آغاز و مطالب در دو فصل و هر فصل در چندين بخش، تدوين شده است.
در ابتداى مباحث، موضوعات گوناگونى درباره اسراف مطرح شده است. سپس، موارد اسراف و مصداقهاى آن در عرصههاى مختلف، تبيين گرديده است.
نويسنده با استناد به منابع لغوى، فقهى، روايى و تفسيرى، به تعيين حدود اسراف و معيارهاى عقلى، شرعى و عرفى آن پرداخته است.
وى بيشتر كوشيده است تا الگوها، موارد و حدود اسراف و مصرف را از ديدگاههاى اسلامى بيان كند؛ اگرچه اشارهاى به الگوى مصرف و تبليغات غرب نيز داشته است.نويسنده اين اثر را در پاسخ به پرسشها و ارايه راهكارهايى براى كاهش زمينههاى اسراف و آگاهى از آسيبها و نتايج مخرب مصارف ناشايست آن، تدوين نموده است.
گزارش محتوا
در مقدمه اول كتاب به لزوم توجه به ضرورتها و اولويتها در برنامهريزىها اشاره و در مقدمه دوم، ارتباط بين اسراف و روزى، بيان شده است. به اعتقاد نويسنده، پرهيز از اسراف در زمينه اقتصادى، سرمايههاى فرد و جامعه را از تلفشدن نگه داشته، حيات مادى انسان را به هنگام روبهرو شدن با مشكلات زندگى، بيمه خواهد كرد و در بعد اخلاقى، مبارزه با اسراف، فرد و جامعه را قادر مىسازد تا به اساسىترين مسئوليت انسان و اخلاقى خود -كه كمك به مستمندان است- بپردازد.
در فصل اول كتاب موضوعات مربوط به اسراف، در ضمن پنج بخش زير، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است:
در بخش اول، معناى اسراف مورد بررسى قرار گرفته است. كلمه اسراف، به معناى خروج و تجاوز از حد مىباشد ولى برخلاف كلمه «تبذير»، تنها يك واژه اقتصادى نبوده و كاربرد آن منحصر به امور مالى نيست؛ بلكه اين واژه قبل از آنكه نشانه جرمى در امور اقتصادى باشد؛ بيانگر وضعيت نامناسب و غير معتدل اخلاقى و فرهنگى شخص و يا جامعه مسرف است و آن حالت تجاوزگرى و بىاعتنايى به قوانين و حدود شناخته شده شرعى و انسانى است و بر اين اساس بهكارگيرى اين واژه در قرآن كريم و دعاهاى رسيده از امامان معصوم(ع) در مورد تجاوز از مرز شرع و خصلتهاى انسانى و گام نهادن در وادى گناه و معصيت بسيار است. از اينرو كاربرد اقتصادى آن نيز با توجه به معناى اخلاقى آن كه «تجاوز از حد» است توضيح و تفسير شدنى است و تمام معناهاى ذكر شده براى آن، از فروع و مصداقهاى همين معنى است؛ يعنى معناى كلى اسراف «خروج از حد» است، اما اين كه اين حد، بر اساس چه ميزان و معيارى بايد سنجيده شود تا ملاك عمل قرار گيرد، موضوعى است كه در اين بخش بدان پرداخته شده است.
براى به دست آوردن حكم هر موضوعى، چهار منبع وجود دارد كه عبارتند از:
قرآن، سنّت معصومين(ع)، اجماع و اتفاق فقهاى شيعه و حكم عقل. نويسنده معتقد است كه اسراف از جمله موضوعاتى است كه با هر يك از اين منابع مىتوان بر حرمت آن استدلال كرد. لذا بخش دوم، به بررسى اين امر، اختصاص يافته است.
در بخش سوم، فلسفه تحريم اسراف و آثار مثبت پرهيز از آن بيان شده است. اين آثار، عبارتند از:
1- تأمين بنيه مالى؛ 2- نفى زمينه جرمهاى مالى؛ 3- كمك به نيازمندان؛ 4- مبارزه با استكبار و 5- احترام به نعمتها.
اين بخش، عهده دار بحث در موضوعى مىباشد كه در حدّ خود از اهميت بسيارى برخوردار بوده و قابل دقّت و توجّه شايان است؛ زيرا اين مبحث نشان مىدهد كه چرا همواره بايد اعتدال در مخارج را در نظر داشت و از آن غفلت ننمود.
در علم اخلاق، براى مبارزه با يك صفت زشت، ابتدا به شناخت ريشه يا ريشهها و سپس مبارزه با آن، توصيه مىشود و تنها در اين صورت است، كه تلاش انسان نتيجه مىدهد و او را براى هميشه از رنجى كه از ناحيه ابتلاى بدان دامنگير اوست، رهايى مىبخشد.
نويسنده معتقد است مبارزه سطحى با يك خُلق بد، درست مثل اين است كه براى خشكاندن درختى، به جاى نابود كردن ريشههاى آن، به قطع شاخهها بپردازيم، كه در اين صورت گرچه ممكن است آن درخت، به سبب اين عمل براى مدّتى، بىشاخ و برگ باقى بماند؛ ولى پس از مدّتى دوباره، از قسمتهاى مختلف آن، شاخهها جوانه خواهند زد.
وى معتقد است اسراف نيز، مانند بسيارى از اعمال، برخاسته از ريشهها و عواملى است كه بدون توجّه و پرداختن بدانها، حذف آن از زندگى فردى و اجتماعى، عملى نخواهد بود لذا وى در بخش چهارم، به بررسى اين عوامل خواهيم پرداخته است.
وى در اين بخش، با شناخت آسيبهايى همچون خودنمايى، تربيت خانوادگى، فساد اخلاقى، تقليد، وسواس فكرى و عملى، داشتن ثروت اضافى و ناتوانايى مهار عقلى و شرعى امور، طغيان و استكبار و استعمار و ارايه راهكارهاييى براى مقابله با آنها، فرهنگ مصرف و الگوهاى اسلامى استفاده از امكانات و منابع را تشريح كرده است.
در بخش پنجم، در مورد فرهنگ مصرف بحث شده است. نويسنده اين بحث را يكى از ريشههاى مهم اسراف به حساب آورده و به علت اهميت و گستردهتر بودن آن از ساير عوامل، بخش مستقلى را بدان اختصاص داده است. البته مقصود وى از اين عنوان، معناى خاص آن نيست؛ بلكه مصرف در مقياس عام آن مطرح است.
نويسنده در فصل دوم در پنج بخش، به شرح انواع اسراف پرداخته و زمينههاى مختلفى را كه اسراف در آن واقع مىشود، مورد بحث قرار داده است. بخشهايى كه در اين قسمت گنجانده شده، از مهمترين بحثهاى اين مجموعه است، زيرا در آنها از موارد اسراف و حد و مرز آن در زمينههاى گوناگون پرده برداشته شده و حد فاصل بين زيادهروى مذموم و مصرف معقول و مشروع تبيين گرديده است.
براساس مطالب اين فصل، انواع اسراف عبارتند از: تبذير، اسراف در اموال عمومى، تضييع اموال ديگران، اسراف در مخارج شخصى و خانوادگى، اسراف در انفاقهاى مستحب.
در طى اين بحثها روشن مىشود كه اسلام نه تنها با مصرف و بهرهورى صحيح از امكانات مادى مخالف نيست؛ بلكه عالىترين تشويقها را به استفاده بهجا از مواهب طبيعى كرده است و نعمتهاى الهى را عطيههايى مىداند كه براى رفاه حال بشر و تمتع او، آفريده شده و در همين راستا، خداوند بندگان خويش را از اسراف و تبذير برحذر داشته تا اين مواهب الهى به جاى تضييع و مصرف بيهوده، در جهت رفع نيازهاى انسانهاى مستمند- كه آنها نيز داراى حق انتفاع و بهرهمندى از اين امكانات هستند- به كار گرفته شود.
در اين مجموعه، سعى بر اين بوده است تا آنجا كه به نظر نگارنده رسيده، مسائل و موضوعات اصلى در باب اسراف مطرح شود و لذا از تفصيل و تطويل در ذكر آمار و شواهد تاريخى، اقتصادى و اجتماعى صرف نظر شده و آنچه از اين موارد آمده، تنها به عنوان نمونه و در حدّ ذكر مثال است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و كتابنامه منابع مورد استفاده نويسنده در انتهاى كتاب آمده است.
در پاورقىها به ذكر منابع و ارائه توضيحات بيشتر پيرامون برخى از مطالب متن پرداخته شده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.