یاد او
یاد او | |
---|---|
پدیدآوران | مصباح یزدی، محمدتقی (نويسنده) سبحانی، کریم (نگارش) |
ناشر | موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)، مرکز انتشارات |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1382 ش |
چاپ | 2 |
موضوع | احادیث - جنبههای قرآنی ذکر |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 266 /م6ی2 |
یاد او حاصل سلسله گفتارهايى از آيتالله مصباح يزدى پيرامون ذكر خدا و اهميت و آثار آن در زندگى انسان است كه توسط حجتالاسلام كريم سبحانى گردآورى و تدوين شده است.
ساختار
كتاب با مقدمه مركز انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى(ره) آغاز و مطالب بدون فصلبندى خاصى، ارائه شده است.الهام و نجواى خداوند با دوستان خود، جايگاه اهل ذكر در كلام معصوم(ع)، راهكار گسترش و تقويت ذكر و توجه به خداوند، بهترين فرصتها براى عبادت و خلوت با خداوند از جمله مباحث مطرح شده در كتاب مىباشند.
گزارش محتوا
هنگامى كه درباره ذكر خدا و مطلوب بودن آن سخن به ميان مىآيد و در وصف دوستان خدا گفته مىشود كه دائماً به ذكر خداوند مشغولند و هيچ كارى آنها را از ذكر خدا باز نمىدارد، در آغاز چهره افرادى در ذهن تصوير مىشود كه پيوسته لبهايشان در حركت و به ذكر خدا گوياست و زبانشان مشغول خواندن اذكار و اوراد است، در حالى كه نويسنده معتقد است طبق آنچه از آيات و روايات استفاده مىشود، گستره، شمول و عمق ذكر، فراتر از اين است و از اينرو، در ابتدا به بررسى مفهوم ذكر پرداخته است.
وى معتقد است از آنجا كه كلمه «ياد»، معادل كلمه ذكر است و به خوبى معناى آن را مىرساند، از اين جهت مىتوان گفت كه كلمه ذكر، از معدود واژگان عربى است كه معادل فارسى آن به صورت منفرد و بدون تركيب، كاملاً معناى ذكر را مىرساند.
از جمله كاربردهاى كلمه ذكر، كاربرد آن در مقابل «غفلت» و «نسيان» بوده و نويسنده با توجه به اين دو كاربرد در قرآن، به بازشناسى تفاوت بين آن دو، پرداخته است.
به جز استعمال «ذكر» در معناى لغوى آن، اين كلمه اطلاقات ديگرى نيز در قرآن دارد كه داراى نوعى علاقه و ارتباط با معناى لغوى مىباشد كه در ادامه، كاربردهاى مختلف آن در قرآن، بررسى شده است. اين كاربردها عبارتند از:
1- قرآن كريم؛ 2- وحى؛ 3- كتب آسمانى؛ 4- خصوص تورات؛ 5- رسولالله(ص)؛ 6- نماز جمعه؛ 7- ذكر به معناى شرف و افتخار؛ 8- ذكر به معناى حفظ و به خاطرسپارى.
ذكر را معمولا به دو گونه لفظى و قلبى تقسيم مىكنند، اما نويسنده معتقد است كه ذكر لفظى، خودبه خود، ارزش چندانى نداشته و هدف از لفظ، توجه به معنا و تأثير آن در دل است؛ زيرا ذكر به معناى به يادآوردن است و در مورد ذكر لفظى، اين امر تنها هنگامى صادق است كه زبان با دل همآهنگ باشد. به اعتقاد وى، حقيقت ذكر، در درون انسان و در قلب او عينيت مىيابد و ذكر لفظى، تنها نمود خارجى همان حقيقت درونى است كه مىگذرد.
به باور وى، ذكر قلبى داراى مراتب بىشمارى است و چنان نيست كه توجهات قلبى هميشه و در همه افراد يكسان باشد و تفاوتى بين آنها ملاحظه نگردد؛ افراد ضعيف، تنها به مراتب نازل ذكر نايل مىشوند و مراتب عالى آن، كه عبارت است از توجه تام و كامل به ذات، صفات و اسماى الهى، به جز براى اولياى خاص و برگزيده خداوند، ميسر نمىگردد.
وى معتقد است همانند بسيارى از معارف اسلامى، قرآنى و مطالب حق، در مورد بحث ذكر نيز انحرافها و كجانديشىهايى وجود دارد و در هر دو حوزه فهم و عمل، افراط و تفريطهايى صورت مىپذيرد.
به باور وى، در ارتباط با مراتب ذكر، هم بايد كميّت و مقدار ذكر ملاحظه گردد و هم كيفيت آن. از اين روى در روايات، قرآن و سفارشهاى اولياى دين، بر كميت ذكر تأكيد شده و حتى سفارش شده است كه ما در نماز، تنها به اذكار واجب بسنده نكرده و سعى كنيم اذكار مستحبى فراوانى كه وارد شده را نيز بگوييم.
به نظر وى، مرتبه توجه قلبى انسان به خداوند، بستگى به سطح كنترل او بر دل و خطورات قلبى خويش داشته و براى سنجش مرتبه توجه قلبى خود به خداوند، بايد بنگريم كه تا چه حد اختيار دلمان را در دست داريم. براى اين كار، مىتوانيم در اين مسأله تأمّل كنيم كه به هنگام نماز، به چه چيزهايى بيشتر توجه پيدا مىكنيم.
وى عمدهترين دليل لزوم ذكر خداوند را نياز فطرى خود انسان دانسته و معتقد است عمدهترين انگيزه انسان براى روى آوردن به ذكر الهى و توجه به خداوند، نيازهاى مختلف مادى، معنوى، دنيوى، اخروى و در يك كلام، ضعف و نقص وجودى اوست و بر همين اساس، مراتب و انواع مختلفى براى ذكر تحقق مىيابد.
وى يكى از تقسيماتى كه مىتوان براى ذكر برشمرد را تقسيم آن به ذكر صريح و ضمنى مىداند؛ گاهى انسان قصد و غرضش صرفاً اين است كه به خدا توجه كرده و غرض ديگرى ندارد، در اينجا با گفتن ذكر و يا از طريق توجه قلبى، خود را متوجه ذات اقدس حق مىكند. منظور وى از ذكر صريح، چنين ذكرى است. اما گاهى غرض اصلى مثلاً، دعا خواندن يا تلاوت قرآن است، ولى طبيعتاً با خواندن دعا و قرآن، ذكر و ياد خداوند نيز حاصل مىشود. وى چنين ذكر را، ذكر ضمنى ناميده است.
به اعتقاد وى، از ديدگاه معارف اسلامى، تأثير ذكر در كمال انسان، امرى انكارناپذير است. از اينرو در ضرورت و اهميت آن نبايد ترديد كرد. وى معتقد است براى بهرهمندى از حقيقت ذكر و درك محضر الهى، شرايط متعددى مىتوان برشمرد كه برخى از آنها عبارتند از:
1- توجه به معنا و محتواى ذكر.
2- اداى ذكر از روى اشتياق و اقبال روح و علاقه، نه از روى عادت و تكرار.
3- تطبيق اعمال و رفتار با معنا و مقام ذكر.
از جمله فوايدى كه وى براى ذكر برشمرده، مىتوان به موارد زير اشاره كرد:
1- اگر حقايق روحانى نهفته در ذكر مورد توجه قرار گيرد، قطعاً موجب پديد آمدن حالتى روحانى خواهد شد؛ حالتى كه با برخوردارى از آن، انسان از حصارهاى پيچ در پيچ و اسارتبخش ماديات، رهايى مىيابد.
2- ذكر الهى، موجب اطمينان، آرامش و نشاط روح انسان مىشود و آن را به تعادل مىرساند.
3- ذكر خدا وسوسهها، تخيّلات، توهمات و ديگر عواملى كه اختلالات فكرى و روانى را فراهم مىآورند، از بين برده و نمىگذارد نيروهاى ثمربخش ذهنى و روانى، هدر روند.
در ادامه، ضمن برشمردن و توضيح آثار اعراض از ياد خدا كه عبارتند از: خودفراموشى، زندگى مشقتبار و نابينايى در آخرت و سلطه شيطان، مقام اهل ذكر در كلام اميرالمؤمنين(ع) بيان شده است.
نويسنده ضمن بررسى منشأ نگرانىها و اضطرابها، به اين نتيجه رسيده است كه عوامل مختلفى مىتواند موجب تشويش خاطر و نگرانى انسان شوند كه مهمترين آنها عبارتند از:
1- گاهى اضطراب و نگرانى به جهت آينده تاريك و مبهمى است كه در برابر فكر انسان خودنمايى مىكند؛ احتمال زوال نعمتها، گرفتارى در چنگال دشمن، ضعف، بيمارى، ناتوانى و... آدمى را رنج مىدهد، اما ايمان به خدا، مىتواند اين نگرانىها را از بين برده و به انسان آرامش ببخشد.
2- گاه گذشته تاريك زندگى، فكر انسان را به خود مشغول مىدارد، كه توجه به غفران و توبهپذير بودن خداوند، به او آرامش مىبخشد.
3- ضعف و ناتوانى انسان در برابر عوامل طبيعى و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلى و خارجى او را نگران مىسازد، اما هنگامى كه به ياد خدا افتاده و به او توكل مىكند، قلبش آرام مىگيرد. احساس پوچى زندگى و بىهدف بودن، عدم توجه به زحمت و قدردانى از آن، دنياپرستى و دلباختگى در برابر زرق و برق زندگى مادى و ترس و وحشت از مرگ، از ديگر عوامل شناخته شدهاند.
نويسنده همچنين به بررسى اضطراب و نگرانى از منظر اگزيستانسياليسم الحادى پرداخته و پس از بيان جلوههاى عملى و رفتارى ياد خدا، به هدايت خاص خداوند و گونههاى وحى در قرآن، اشاره كرده است.
اهل ذكر و مشاهده جهان آخرت، موانع ذكر از منظر قرآن، سازگارى خداپرستى و آخرتگرايى با فعاليتهاى فردى و اجتماعى، بررسى امكان توجه دائم به خداوند، استمرار عبادت و توجه به خدا و راهكار آن، كشف حجابها براى اهل ذكر، اهميت محاسبه نفس، فايده و كيفيت آن و جايگاه و حالات معنوى اهل ذكر، از ديگر عناوينى هستند كه به بررسى و بحث پيرامون آنها پرداخته شده است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده و پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.