إفاضة العوائد، تعليق علی درر الفوائد
افاضة العوائد: تعلیق علی درر الفوائد | |
---|---|
پدیدآوران | گلپایگانی، محمدرضا (شارح) |
عنوانهای دیگر | دررالفوائد. شرح تعلیق علی درر الفوائد [عبدالکریم الحائری الیزدی] |
ناشر | دار القرآن الکريم |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1410 هـ.ق |
چاپ | 2 |
موضوع | اصول فقه شیعه - قرن 14 حائری، عبدالکریم، 1238؟ - 1315ق. درر الفوائد - نقد و تفسیر |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 159/8 /ح2 د4028 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
إفاضة العوائد تعلیق على درر الفوائد، اثر حضرت آيتالله حاج سيد محمدرضا گلپايگانى، از مراجع بزرگ معاصر شیعه (متوفاى 1414ق)، است كه شرح و تعليقهاى به زبان عربى، بر کتاب درر الفوائد، اثر حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى، مؤسّس حوزه علميّه قم مىباشد. اين کتاب، حاوى يك دوره كامل علم اصول است. مؤلف، علاوه بر شرح و توضيح ديدگاههاى اصولى استاد، به بيان نظريات اصولى خود نيز پرداخته است.
حضرت آیتالله گلپايگانى، در مقدمه کتاب، درباره انگيزه خود از نگارش کتاب، مىفرمايد:
«جمعى از طلاب فاضل از من درخواست نمودند تا کتاب «درر الفوائد» را به ايشان تدريس نمايم. اين کتاب، نوشته مرحوم مغفور، شيخ و استاد ما، مؤسّس حوزه علميّه قم، علامه فقيه و اصولى مشهور، آیتالله حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى(ره) مىباشد، من نيز درخواست آنان را پذيرفتم و آنچه را در زمان تدريس به ذهنم خطور مىكرد، بر اين کتاب حاشيه زدم.
بخش عمده اين حواشى را در زمان حيات حاج شيخ عبدالكريم حائرى نگاشتهام و بخش آخر آن را بعد از وفات ايشان به نگارش درآوردهام.
من اين حواشى را براى مراجعه خودم به هنگام نياز نگاشتم، ولى عدهاى از اينجانب درخواست نمودند كه آن را به چاپ برسانم، من نيز خواسته آنان را پذيرفتم و آن را در حاشيه کتاب «درر الفوايد» قرار داده و نام آن را «إفاضة العوايد على درر الفوايد» نهادم».
آیتالله گلپايگانى، اين کتاب را در سال 1356ق، در سن چهل سالگى و در اوج شهرت و پيشرفت علمى خود نگاشته است.
ساختار
کتاب، داراى دو جلد است و در هر صفحه، نخست، بخشى از متن کتاب «درر الفوايد» و در ذيل آن، تعليقات و حواشى حضرت آیتالله گلپايگانى آمده كه همان متن کتاب «إفاضة العوايد» است.
گزارش محتوا
کتاب، با شرح و تعليقه پيرامون تعريف علم اصول آغاز شده و با شرح و تعليقه در اطراف تنبيه پنجم از تنبيهات بحث تعادل و ترجيح پايان يافته است.
مؤلف، در جلد اول، 243 تعليقه و در جلد دوم، 155 تعليقه نگاشته است. وى، در برخى از اين تعليقات، در صدد توجيه و توضيح كلام استاد خويش است و در بعضى، در پى نقد و نقض آن.
براى آشنايى با كار مؤلف نمونههايى از تعليقات وى را مرور مىكنيم:
1. در شرح اين عبارت «علم الاصول هو العلم بالقواعد الممهدة...»، فرموده است: مقصود از علم، در اينجا، يا هر نوع ادراكى است و يا ادراك پايدارى كه با واژه «ملكه» از آن تعبير مىشود و از همين رو است كه مىتوان آن را به كمك حرف باء متعدى نمود و به دليل وجود همين قرينه، مراد از علم، خود آن قواعد نيست...
2. در توضيح اين عبارت «موضوع هذا العلم عبارة عن اشياء متشتة...»، فرموده است: از آنجا كه حقيقت موضوع هر علمى، با موضوعات مسائل آن علم يكى است، مثل نماز و روزه و زكات در فقه و فاعل و مفعول و مبتدا و خبر در نحو و...، استاد، از موضوع، با تعبير اشياى پراكنده ياد فرمودهاند...
اين کتاب در سال 1410 هجرى قمرى به درخواست برخى از افاضل و با تصحيح و تحقيق محمد كاظم خوانسارى به چاپ رسيده است.
وضعيت کتاب
اين کتاب، در سال 1410ق، به درخواست برخى از افاضل و با تصحيح و تحقيق محمد كاظم خوانسارى به چاپ رسيده است.
منابع مقاله
متن و مقدمه کتاب.