حمل قرآن

    از ویکی‌نور
    ‏حمل قرآن
    حمل قرآن
    پدیدآورانخوش‌منش، ابوالفضل (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرپژوهشي در روش شناسي تعليم و تحفيظ قرآن مجيد
    ناشرپژوهشگاه حوزه و دانشگاه
    مکان نشرايران - قم
    سال نشرمجلد1: 1388ش ,
    شابک978-600-5486-00-1
    موضوعقرآن - حفظ - راهنماي آموزشي
    زبانفارسي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏80‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏خ‎‏9‎‏ح‎‏8‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    حمل قرآن، اثر ابوالفضل خوش‎منش، پژوهشی است در روش‎شناسی تعلیم و تحفیظ و شیوه‎های رایج در زمینه آموزش قرآن.

    کتاب حاضر به‎عنوان منبع درسی برای دانشجویان مقطع کارشناسی رشته علوم قرآنی تهیه شده است[۱].

    انگیزه نگارش

    نویسنده هدف خود را از تألیف کتاب، چنین بیان کرده است: «این تحقیق در پی آن است که از قرآن‎دانی و نیز از فراگیری قرآن و روش‎های تعلیم و تحفیظ و ترویج آن، سخن بگوید، آن‎گونه که صاحب قرآن می‎خواست»[۲].

    ساختار

    کتاب، حاوی سخن پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، دیباچه، مقدمه و چهار فصل و یک خاتمه است.

    گزارش محتوا

    در «سخن پژوهشگاه»، به اهمیت و جایگاه پژوهش در جامعه اسلامی اشاره شده[۳] و در «دیباچه»، از شیوه آموزشی پیامبر(ص) سخن به میان آمده و خاطرنشان شده که: در این اثر، سعی بر روشن ساختن برخی ابعاد آموزشی و تربیتی موجود در آیات و روایات که در گذر زمان، مورد غفلت واقع شده‎اند، می‎باشد. همچنین کوشش شده است که در اثر حاضر، برخی یافته‎های تجربی بشر نیز به‎مثابه تأکید آیات و روایات، آورده شوند.

    پس از سیر مورد اشاره، به بررسی آثار به‎کارگیری این شیوه، پرداخته شده است. در این زمینه، همچنین کوشش به عمل آمده است تا این بررسی‎ها، با تحلیل علمی و دور از شعارزدگی باشد و به سبب کثرت گفتنی‎های این باب، آنچه در بخش‎های مختلف آمده است، اغلب به‎صورت اشاره یا شرحی گذراست، ولذا مطالب فصل‎های کتاب، باید به‎صورت مرتبط با هم و در کنار هم مورد عنایت قرار گیرند[۴].

    در «مقدمه»، ضمن توضیح واژگانی همچون «حیات قرآن»، «اهل قرآن» و «حمل قرآن»، به بیان برخی از ویژگی‎های کتاب پرداخته شده است[۵].

    در همین مقدمه تذکر داده شده که: به دلیل ماهیت برخی مطالب مطرح‎شده در کتاب، امکان اکتفا به منابعی همانند کتب اصلی روایی شیعه یا اهل سنت نبوده و گاه به میزانی محدود، مطالبی ذکر شده است که هنوز راه خود را به کتب نیافته و در برخی نشریات انعکاس یافته‎اند. مطالبی درباره فعالیت‎های قرآنی در برخی کشورها در حال حاضر یا برخی مطالب علمی، نمونه‎هایی از این دستند[۶].

    در فصل اول که به «مروری بر تعلیم و تحفیظ قرآن در گذر زمان» اشاره شده، به موضوع اصلی این پژوهش، یعنی «روش پیامبر (ص) در تعلیم قرآن» پرداخته شده است.

    در فصل دوم، «آموزه‎های قرآن کریم و روایات درباره حمل قرآن» مطرح گشته است.

    در فصل سوم، «آموزش و فراگیری زبان از نگاه دانش بشری» مورد کنکاش قرار گرفته است.

    در فصل پایانی نیز به «آثار حمل قرآن» اشاره گشته است.

    پیامبر اعظم(ص) بر تعلیم و تحفیظ قرآن، بسیار تأکید می‎ورزیدند. وقتی آیه‎ای بر آن حضرت وحی می‎شد، افزون بر تلاوت آن بر مردم، ایشان را به معنا و تفسیر آن نیز آگاه می‎ساختند و به تحفیظ و تعلیم آن به دیگران سفارش و ترغیب می‎کردند. ازآنجاکه آن حضرت، نخستین معلم قرآن محسوب می‎گردد، پرسشی مطرح می‎شود که ایشان چگونه قرآن را آموزش می‎دادند؟[۷].

    اثر حاضر، درصدد پاسخگویی به پرسش مزبور و ارزیابی بی‎غرض برخی از شیوه‎های رایج در زمینه آموزش قرآن است. مؤلف در این‎باره می‎نویسد: به‎طور کلی، این کتاب، تحقیق و تتبع در جهت بازیابی اسوه حسنه پیامبر(ص) در امر بنیادین تعلیم و تحفیظ قرآن کریم و ارزیابی جستجوگرانه و بی‎غرض برخی شیوه‎های رایج در این زمینه‎ها و بررسی آیات و روایات در هریک از مباحث است[۸].

    نگارنده به‎اختصار، درباره برخی امور که امروز به دو مقوله قرآن‎خوانی و قرآن‎دانی پیوند خورده و بلکه با آن یکی شده‎اند، سخن می‎گوید.

    چنین است که این اثر، به مباحثی که مرتبط با آموزش قرآن، آموزش زبان و نمونه‎های تاریخی مربوط به حفظ و حمل قرآن ‎پرداخته است.

    گفتنی است نویسنده در اثنای تحقیق «حمل قرآن»، گاه تعبیر «حفظ یا تحفیظ قرآن» را به‎کار برده است. در فصل دوم، تکیه بیشتر بر تبیین ابعاد و آثار «حمل قرآن» در پرتو قرآن و سنت است که حد اعلای قرآن‎دانی و هدف اساسی مکتب اسلام است، ولی تعبیر «حمل قرآن» در فصل نخسن کتاب، کمتر به‎کار رفته است؛ زیرا فصل نخست، شامل نقل‎های تاریخی مربوط به «حفظ و تحفیظ قرآن» است که البته هم شامل نقاط روشن و درخشان است و هم شامل نقاط غیر اصولی و نیازمند تصحیح؛ به‎عبارت‎دیگر، در مجموعه رفتار امت اسلام در زمینه آموزش و حفظ قرآن، غث و سمین در هم آمیخته‎اند[۹].

    شماری از مسلمانان تربیت‎یافته، شایسته عنوان والای «حامل قرآن»اند و گروهی دیگر، در حد «حافظ» به معنای مصطلح آن مانده‎اند؛ ازاین‎رو، هرگاه «حفظ» در این کتاب به‎کار رفته است، ناظر به مصطلح اخیر است و هرگاه از حفظ ستایش شده، مراد، حفظ نخست و تمهید «حمل قرآن» است[۱۰].

    مقصود نویسنده در فصل پایانی، برخلاف فصل نخست، همه‎ جا به‎جد و حتم، «حمل قرآن» است؛ زیرا آثاری که در این فصل آمده است، تنها از «حمل قرآن» و نه صرف «حفظ» آن برمی‎آید. نویسنده همچنین در تحقیقات میدانی خود با حافظان محترم قرآن، از ملیت‎های مختلف ملاقات و مصاحبه کرده و نزد آنان از آثار حمل قرآن، سراغ گرفته است تا با بصیرت بیشتری درباره دو موضوع «حفظ» و «حمل» قرآن، قلم بزند. به اعتقاد نویسنده ریشه «حفظ» در مقایسه با مفهوم «حمل» در کاربرد قرآن و حدیث، از اصالت کمتری برخوردار است و امکان دارد مفهومی به نسبت متأخر و گاه از راه نقل به معنا در احادیث پدید آمده باشد[۱۱].

    کتاب حاضر در پی تبیین و ارائه «شیوه‎های حفظ قرآن» به مفهوم مصطلح نیست؛ زیرا درباره آن، کتاب‎های متعددی نوشته شده است. همچنین این کتاب در پی انباشت دایرةالمعارف‎گونه اطلاعات مربوط به حافظان و قاریان قرآن نیز نمی‎باشد و نقل‎های تاریخی این کتاب که حجمی را نیز به خود اختصاص داده‎اند، به‎صورتی گزینش‎شده و به قصد بررسی و تحلیل کارشناسی آورده شده‎اند. هدف نویسنده از نقل این مطالب، عینی و ملموس بودن آنهاست. او در پی یافتن مطالبی برگرفته از متن زندگی امروز و دیروز آحاد امت اسلامی بوده است تا در اثرش، به نقل کلیات و آموزه‎ها اکتفا نشود[۱۲].

    در این کتاب به مباحث اساسی و ارزشمندی اشاره شده است که در صورت توجه و عمل بدان‎ها، انس بیشتر آحاد مردم را با متن و محتوای قرآن به دنبال خواهد داشت. با وجود این، در این کتاب، به مطالبی پرداخته شده است که صحیح به نظر نمی‎رسد؛ از جمله: مؤلف بر این باور است که احکام قرآن و کارکردهای آن در جامعه، فقط در صورتی ضمانت اجرایی و تحقق پیدا می‎کند که در تعلیم قرآن، از روش پیامبر(ص) و اهل‎بیت(ع) استفاده شود. وی هرگونه تخطی از آن را باعث ایجاد مانع در اثربخشی قرآن و بی‎جاذبه گشتن آن برای مخاطبان می‎داند. در اینکه باید از شیوه پیامبر(ص) و اهل‎بیت(ع) در تعلیم و تحفیظ قرآن سود جست، تردیدی نیست، اما اینکه شیوه تعلیم و تحفیظ قرآن را منحصر در شیوه آن حضرات(ع) بدانیم، صحیح نیست؛ زیرا اولا روش آنان در آموزش قرآن، برای فراگیرانی بود که زبان آنان، زبان قرآن (عربی) بود؛ درصورتی‎که فراگیرانی که ما در صدد آموزش آنان هستیم، اغلب با زبان قرآن، آشنایی چندانی ندارند؛ ثانیا، همواره روش‎های آموزش مهارت‎ها در حال تغییر و تحول است؛ پس نمی‎توان در فراگیری قرآن تنها به یک روش بسنده نمود[۱۳].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ، نمایه‎ها، آیات، روایات، امامان و معصومین، اشخاص و مکان‎ها و کتاب‎های مذکور در متن، در انتهای کتاب آمده است.

    در پاورقی‎ها، علاوه بر ذکر منابع و توضیح برخی از کلمات و عبارات متن، ترجمه فارسی آیات و روایات مذکور در متن، آورده شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: سخن پژوهشگاه، صفحه چهار
    2. ر.ک: مقدمه، ص4
    3. ر.ک: سخن پژوهشگاه، صفحه سه
    4. ر.ک: دیباچه، ص2
    5. ر.ک: مقدمه، ص1-‎6
    6. ر.ک: همان، ص5
    7. ر.ک: آسه، جواد، ص50
    8. ر.ک: همان
    9. ر.ک: مقدمه، ص4-‎5
    10. ر.ک: همان، ص5
    11. ر.ک: همان
    12. ر.ک: همان، ص5-‎6
    13. ر.ک: آسه، جواد، ص51

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. آسه، جواد، «معرفی، نقد و بررسی کتاب حمل قرآن»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: آینه پژوهش، بهمن و اسفند 1389، ‎شماره 126 ‏ (5 صفحه، ‎از 50 تا 54)، به آدرس:

    www.noormags.ir/view/fa/articlepage/752885/

    وابسته‌ها

    علم تجوید