ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین
نام | ابنابیجمهور، محمد بن زینالدین |
---|---|
نامهای دیگر | احسائی، ابنابیجمهور |
نام پدر | شيخ على |
متولد | 840ق |
محل تولد | احساء |
رحلت | 904ق |
اساتید | شيخ زينالدين على احسائى، پدر بزرگوارش، سيد شمسالدين محمد موسوى احسائى، شيخ حسن بن عبدالكريم فتال |
برخی آثار | الاقطاب الفقهیه علی مذهب الامامیه
عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية |
کد مؤلف | AUTHORCODE29AUTHORCODE |
ابوجعفر، محمد بن على بن ابراهيم معروف به ابن ابیجمهور احسائى در سال 840 هجرى در شهر احساء به دنيا آمد.
پدرش شيخ على و جد بزرگ وى ابراهيم، از علماى بزرگ احساء بودند. علما در وصف آنها جز مدح و ستايش هيچ ندارند.
تحصيلات
ابن ابیجمهور، در سالهاى نخستين زندگى، از محضر پدر بزرگوار خود و برخى ديگر از علماى ديار احساء علوم مقدماتى را فراگرفت و در اندك زمانى سرآمد همه همدرسهاى خود شد.
او كه قدمهاى اوليه تحصيل علم را به سرعت برداشته بود، با هجرت به عراق و اقامت در نجف اشرف، مهد علم و اجتهاد، حركت خود به سوى قلههاى رفيع پيشرفت را با يارى گرفتن از حضرت اميرالمؤمنين علی عليهالسلام سريعتر كرد.
در اين ايام از محضر بزرگانى چون شيخ عبدالكريم فتال نيشابورى استفادهها برد و كولهبار خود را مملو از اندوختههاى ارزشمند نمود.
سفرها
دانشمندان الهى، كه فلسفه زندگيشان خدمت به دين و دانش است، وطنى به گستردگى جهان دارند، چرا كه زندگى در هر كجا را مفيدتر براى دين و خدمت به علم و دانش بدانند به همانجا هجرت مىكنند.
يكى از اين دانشمندان راستين ابن ابیجمهور است. او پس از گذراندن مراحل مقدماتى به عراق سفر كرد تا گنجهاى دانش و معرفت را از ديار نجف به دست آورده و با آب زلال ولايت، خود را سيراب سازد.
ابن ابیجمهور پس از سالها تحصيل در محضر بزرگان، عازم سفر حج شد. بعد از مراجعت و اقامتى كوتاه در احساء به زيارت كربلا رفت و دوباره به نجف بازگشت.
شيخِ احساء كه حوزه علميه نجف را مملو از عالمان گرانقدر مىديد، به قصد زيارت ثامن الحجج و افاضه علوم آل محمد صلواتاللهعليهم اجمعين بسوى مشهد مقدس روانه شد. در طول مسير فرصت را غنيمت شمرده و کتاب «زاد المسافرين» را در اصول دين تأليف كرد.
پس از ورود به مشهد مقدس «سيد محسن رضوى»، كه از فضلاى بزرگوار مشهد بود به استقبال او رفته و او را در خانه خود ميهمان كرده و از همان زمان زانوى شاگردى در پيشگاه استاد به زمين زد.
ورود ابن ابیجمهور به مشهد مقدس در سال 878 هجرى بوده است.
مناظره تاريخى
از جمله وقايع مهم، در ايام اقامت وى در مشهد رضوى، مناظره معروف اوست با يكى از علماى بزرگ اهل سنت كه از هرات افغانستان به قصد مناظره، خود را به محضر ابن ابیجمهور رسانده بود.
اين مناظره در سه جلسه و با حضور جمع زيادى از اهل سنت و شيعيان انجام شد و سرانجام عالم سنى با اعتراف به شكست خود، تسليم شد.
از آنجا كه روش مناظره و مطالب آن بسيار ارزشمند بود از شيخ درخواست شد آنها را جاودانه كند، شيخ نيز مباحث مطرح شده در آن مناظرات را در کتابى به نام «مناظرة بين الغروي و الهروي» گرد آورد كه تا كنون بارها تجديد چاپ شده و بسيار مورد استقبال قرار گرفته است.
ابن ابیجمهور پس از 15 سال مجاورت امام رضا عليهالسلام در سال 893 هجرى براى دومين بار بسوى خانه خدا شتافت. در راه بازگشت از حج نيز، نزديك به دو سال در جوار مولا اميرالمؤمنين عليهالسلام بود و در اواخر سال 895 هجرى عازم مشهد الرضا عليهالسلام گشته و تا پايان عمر شريف خود در آنجا باقى ماند.
اساتيد
اساتيد و مشايخ روايت ابن ابیجمهور عبارتند از:
- شيخ زينالدين على احسائى، پدر بزرگوارش
- سيد شمسالدين محمد موسوى احسائى
- شيخ حسن بن عبدالكريم فتال
- شيخ على بن هلال جزائرى و...
شاگردان
از جمله شاگردان ابن ابیجمهور هستند:
- سيد محسن رضوى
- شيخ ربيعة جزائرى
- سيد شرفالدين طالقانى
- شيخ محمد صالح غروى حلى
- شيخ على كركى، محقق ثانى
تأليفات
مراتب علم و فضل هر عالم ربانى از راه شناخت تأليفات او قابل درك است. ابن ابیجمهور حدود 38 تأليف گرانبها به يادگار گذاشته از جمله:
- عوالي اللآلي العزيزية (کتاب حاضر در برنامه)
- أسرار الحج
- الأنوار المشهدية
- بداية النهاية
- التحفة الحسينية (شرح الفيه شهيد اول)
- دُرر اللآلي العمادية (در احاديث فقهى)
- زاد المسافرين (در اصول دين)
- الأقطاب الفقهية
- معين الفكر (در شرح باب حادىعشر)
- کتاب المقتل
- مناظرة بين الغروي و الهروي
اعتبار مؤلف و كتب
ابن ابیجمهور از جمله شخصيتهاى جنجال برانگيز در طول تاريخ است. عدهاى او را عالم، فاضل، فقيه، متكلم، محدث، عارف، حكيم و جامع بين معقول و منقول مىدانند.
عدهاى نيز کتابهاى او را قابل اعتماد ندانستهاند.
گروهى ديگر علاوه بر كتب، شخصيت مؤلف را نيز زير سؤال برده و او را چهرهاى غير شيعى علوى دانستهاند و نسبتهايى نظير تصوف و غلو به او دادهاند.
جواب
در اينجا به صورت خلاصه مىگوييم:
ايراداتى كه به ايشان گرفتهاند، از جمله غالى، صوفى، عارف، فيلسوف، اَخبارى، بىدقت در ضبط و سهلانگار در نقل روايت، همه بىپايه و اساس است؛ چرا كه اگر كسى سخنى از صوفيه نقل كرده دليل بر انحراف و صوفى بودنش نمىشود و فاصله بين عرفان و تصوف بر محققين پوشيده نيست.
استاد فلسفه و عرفان بودن نيز دليل ضعف او نمىشود و مانند صدها عالم عارف و فيلسوف در تاريخ تشيع در قلب تمام شيعيان جاى دارد.
ادعاى اخبارى بودن او نيز مخالف چيزى است كه از كتب او به دست مىآيد؛ چرا كه اولاً رويه او حد وسطى است بين اصولى و اخبارى.
ثانياً بر فرض كه او اخبارى باشد، روايات او بر حجيت خود باقى است زيرا ملاك در حجيت روايت اطمينان به صدور آن است.
همچنين اخبارىها طيف عظيمى از علماى شيعه را تشكيل مىدهند مانند: شيخ صدوق و كلينى و بسيارى ديگر از علما و هيچ عيبى بر آنها نيست بلكه مقتضاى تطور زمان ايجاد چنين ديدگاههايى بوده و دقت در ضبط و نقل روايت هم از سراسر کتاب اين بزرگوار نمايان است.
اما اشكالات بر کتاب ايشان، مانند اينكه رواياتش مرسله است يا مطالب عرفانى دارد و يا روايات عامه را نقل كرده نيز مردود است زيرا:
اولا: ابن ابیجمهور در ابتداى کتاب مشيخهاى دارد و سند روايات خود را مفصلا توضيح داده همچنانكه شيخ صدوق در آخر من لايحضره الفقيه انجام داده است.
ثانيا: نقل بعضى روايات شيعه از طرق عامه براى نشان دادن اين است كه اين روايات را علاوه بر شيعه، عامه هم نقل كردهاند.
وفات
ابن ابیجمهور پس از حدود 70 سال تلاش در راه احياى سنت آل رسول صلىاللهعليهم در دهه اول قرن دهم هجرى بسوى معبود شتافت و جهان اسلام را عزادار كرد.
از محل قبر شريف آن بزرگوار اطلاعى در دست نيست، چنان كه تاريخ دقيق وفات آن عالم ربانى نيز ثبت نشده است.