الهینامه (حسن حسنزاده آملی)
نام کتاب | الهی نامه |
---|---|
نامهای دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | حسنزاده آملی، حسن (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 271/8 /ح5الف7 |
موضوع | مناجات |
ناشر | مرکز نشر فرهنگی رجاء |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1364 ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE10579AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
الهىنامه، كتابى است به زبان فارسى، نوشته استاد حسنزاده، در موضوع مناجات با خدا.
استاد حسنزاده، خود، در وصف الهىنامه چنين مىنگارد:
«الهىنامه، كلماتى چند است كه از سنوات هزار و سىصد و نود تا نود و چهار هجرى، به قلم اين كمترين، حسن حسنزاده آملى، به اقتضاى تبدل بال و تحول حال، به رشته نوشته درآمده است، لذا در تلقى آن، تثبت لازم است كه در واقع تنافى، منتفى است. طبعم به طبع آن راغب نبود كه نشر آن را چه سود؟ جز اينكه با تصويب و ابرام اصدقاى فاضل مركز نشر فرهنگى رجاء، زادهم الله تعالى رجاء، از ساحت قدس قرآن مجيد بهصورت استخاره، استجازه نمودهام، به جواب و اجازت اين كريمه مباركه تشرف يافتهام: و في نسختها هدى و رحمة للذين هم لربهم يرهبون... به رجاء واثق اينكه بعضى از نفوس مستعده را مفيد افتد، جمع بر نشر آن صورت گرفت».
ساختار
در آغاز كتاب، يك مثنوى بيست و سه بيتى است و به دنبال آن متن كتاب كه بهصورت نثر و در برخى از مواقع هم مسجع است، ذكر شده است.
گزارش محتوا
اين كتاب، علىرغم كوچكى حجمش، متن پرسوز و گدازى است كه مرغ روح را در بىكران فضاى عرفانى به پرواز درآورده و تا اوج خلوتگه عشاق پاك باخته همراهىاش مىكند.
الهىنامه، گدازههاى آتشينى است كه از ژرفاى آتشفشان دل پرجوش و خروش و تفتيده استاد حسنزاده، فوران كرده و در صحراى دل آنانى كه در آرزوى محبوب به سر مىبرند، جارى مىشود و به آنها نويد وصل مىدهد.
الهىنامه، شرارههاى سوزانى است كه اگر در جان هر بهجان آمدهاى بيفتد، به يكباره خرمن هستىاش بسوزد و در درياى فنايش غرقه سازد.
بالاخرة الهىنامه، دفترى است كه رايحه بهشتىاش، عشاق جمال دوست را سرمست و از هر گونه خودبينى و خودستايى فارغ مىنمايد.
نمونههايى از مطالب كتاب: الهى حسن تويى و حسن، حسننماست.
الهى عمرى آه در بساط نداشتم و اينك جز آه در بساط ندارم. الهى پرندگان، همه، يك طرف و مرغ عشق، يك طرف؛ گياهان، همه، يك جهت و گياه عشق، يك جهت؛ همه درسها يك جانب و درس عشق، يك جانب؛ همه، يك سوى و عشق، يك سوى.
الهى از سجده كردن شرمسارم و از سجده سر برداشتن شرمسارتر. الهى شكرت كه همه نقشها بر آب شد و كثرتى كه حجاب بود، سراب شد.
الهى موج از دريا خيزد و با وى آميزد و در وى گريزد و از وى ناگزير است«إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ»(2:156).
الهى با اجازهات نام عالم را عشقآباد گذاشتهام.
الهى جان به لب رسيد تا جام به لب رسيد.
الهى همه تو را خوانند؛ قمرى، به قوقو، پوپك، به پوپو، فاخته، به كوكو، حسن، به هوهو.
الهى خروس را در شب خروش باشد و حسن خاموش باشد.
وضعيت كتاب
الهىنامه، براى اولين بار در آبان 1362، توسط مركز نشر فرهنگى رجا، به زيور طبع آراسته شد و بعد از آن نيز، مكرر به طبع رسيده است.