مجدالاسلام کرمانی، احمد
نام | مجدالاسلام کرمانی، احمد |
---|---|
نام های دیگر | کرمانی، احمد
کرمانی، مجدالاسلام |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 1302 هـ.ش یا 1342 ق |
اساتید | |
برخی آثار | تاریخ انحطاط مجلس: فصلی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران |
کد مؤلف | AUTHORCODE1011AUTHORCODE |
«احمد مجد الاسلام کرمانى»، در سال 1288ق، متولد و در سن شش سالگى به مكتب و بعدها به مدرسه آباء و اجدادى رفته، تحصيلات صرف و نحو را نزد ناظم الاسلام کرمانى به پايان رسانيد.
پس از فراغت از تحصيل مقدمات، منطق و اصول مقدماتى را فراگرفت و در سال 1308ق، به اصفهان مسافرت نمود و در آنجا به تحصيل فقه و اصول پرداخت و پس از سه سال به دريافت اجازه اجتهاد از ملا محمدباقر فشاركى و نيز مير محمدتقى مدرس نائل شد.
وى به همراهى تنى چند از اديبان معاصر خويش، مدرسهاى براى كودكان در اصفهان احداث نمود، اما اين مدرسه، به جهت تعصبات موجود، پس از يكى دو ماه بسته شد.
مجد الاسلام، پس از تعطيلى اين مدرسه، همكارى خود را با روزنامههاى فارسى كه در كشورهاى عربى و هندوستان منتشر مىشد، از قبيل ثريا، حبل المتين و پرورش آغاز نمود و مقالاتى با امضاى مستعار براى جرايد مذكور مىنوشت.
ظل السلطان، حاكم وقت اصفهان، از مقالاتى كه مجد در مجلات و روزنامههاى خارجى مىنوشت، برآشفت و اسباب آزار و اذيت او را فراهم ساخت و او بهناچار راهى تهران شد، اما گماشتگان ظل السلطان، او را به مورچهخورت برگرداندند؛ تا آنكه مجبور شد با لباس مبدل از بيراهه خود را به تهران برساند. در آنجا تصميم به انتشار روزنامهاى گرفت، اما با مخالفت حكومت عينالدوله مواجه شد، لذا با اديب الممالك فراهانى در نگارش روزنامه ادب شركت نمود و در آن به نگارش مقالاتى بر ضد دربار پرداخت؛ در نتيجه، در سال 1324ق، دستگير و به مشهد و سپس به كلات تبعيد گرديد.
مجد پس از سپرى شدن دوران تبعيد به تهران رفت و روزنامه «نداى وطن» و پس از آن روزنامه «الجمال» و «كشكول» و «محاكمات» را منتشر نمود.
وى مدتى از كارهاى سياسى فاصله گرفت و سرانجام به کرمان رفت و در سال 1302ش، درگذشت.
اساتيد
1. ملا رحمتالله کرمانى؛
2. حاج عبدالله؛
3. ملا محمدباقر فشاركى؛
4. مير محمدتقى مدرس؛
5. سيد محمدباقر درچهاى.
آثار
بسيارى از مقالات روزنامههاى «نداى وطن»، «محاكمات»، «كشكول» و «الجمال»، «شرح كشف القناع»، «كتاب رؤياى صادقه»، «تاريخ انحطاط مجلس» و «سفرنامه كلات».