مجمع الأفكار و مطرح الأنظار
نام کتاب | مجمع الأفکار و مطرح الأنظار |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | اسماعیلپور قمشهای، محمدعلی (مقرر)
آملی، هاشم (محاضر) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 159/8 /آ8م3 |
موضوع | اجتهاد و تقلید
اصول فقه شیعه - قرن 14 |
ناشر | المطبعة العلمیة |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1395 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE2751AUTOMATIONCODE |
مجمع الأفكار و مطرح الأنظار، تقریرات درس اصول میرزا هاشم آملى نجفى (متوفاى 1413 قمرى) است كه توسط شاگرد ایشان محمد على اسماعیلپور اصفهانى شهرضایى تقریر شده است.
معرفى اجمالى
آیتالله میرزا هاشم آملی از بزرگان و اجلاى شاگردان آقا ضیاءالدین عراقى و مورد علاقه و عنایت خاص ایشان بوده است.
كتابهایى كه جناب میرزا هاشم آملى در علم اصول الفقه تألیف نموده، عبارتند از: كتاب بدایع الأفكار، تقریرات درس آقا ضیاءالدین عراقى در چهار جلد و منتهى الأفكار تقریرات مباحث الفاظ در یك جلد.
و اما كتاب مجمع الأفكار توسط شاگرد ایشان آیتاللّه محمد على اسماعیلپور تدوین شده است.
میرزا هاشم آملى در تقریظى كه در ابتداى جلد اول آمده، از ایشان به نور چشم، فاضل كامل، شیخ مهذب، صاحب فكر سالم، داراى رتبۀ اجتهاد و استنباط و نظائر آن تعبیر مىكند و از كتاب با عبارت «وافیاً بما بیناه مؤدیاً مما حققناه» تعریف نموده، كه به كتاب اعتبار خاصى مىبخشد.
در مقدمۀ جلد اول، این طور آمده است كه: مقرر در ابتدا صرفا تقریرات را منظم كرده و در مورد چاپ آن تردید داشته، اما بعدها تصمیم به چاپ آن گرفته و پس از تكمیل آن در دورۀ دوم درس اصول و بحث و تبادل نظر با علماى هم طراز خود و مباحثات خصوصى پس از درس با استادش، كتاب را منتشر نموده است.
ساختار و گزارش محتوا
جلد اول و دوم؛ شامل مباحث ادلۀ لفظیّه و جلد سوم و چهارم و پنجم؛ شامل مباحث ادلۀ عقلیّه مىباشد.
جلد اول؛ شامل موضوع علم اصول، تعریف علم اصول، بحث وضع، حقیقت شرعى، صحیح و اعم، مشتق، اوامر، اقسام واجب، إجزاء، مقدمۀ واجب و اجتماع امر و نهى است.
جلد دوم؛ شامل مباحث نواهى، مفاهیم، عام و خاص و مطلق و مقید مىباشد.
جلد سوّم، مباحث قطع و ظن، حجیت خبر واحد، قرآن، اجماع، اصل برائت و اصل احتیاط را در بر دارد.
در جلد چهارم، مباحث استصحاب، قاعدۀ على الید، قاعدۀ فراغ و تجاوز، أصالة الصحة، و تعادل و تراجیح آورده شده است.
اگر چه در تقریظ جلد چهارم كتاب اجتهاد و تقلید نیز ذكر شده، اما به دلیل زیاد شدن صفحات كتاب، در آن جلد چاپ نشده و در جلد پنجم دوباره تقریظ و تأیید شده و چاپ شده است.
جلد پنجم؛ شامل مباحث اجتهاد و تقلید و قاعدۀ لا ضرر مىباشد.
متن كتاب با قلمى شیوا و رسا نوشته شده و از تعقید و پیچیدگى عبارتها اثرى دیده نمىشود. براى دسترسى آسانتر به منابع و مآخذ، ترتیب مباحث كتاب بر اساس مطالب كفایة الأصول منظم شده و در مباحثى نظیر مشتق حتى عناوین بحث نیز یكسان مىباشد.
همان طور كه مؤلف در مقدمۀ كتاب آورده، چون مقام تدریس غیر از مقام تألیف است، به خاطر حذف مكررات و یا تقدیم مؤخر با مراعات ایجاز و اختصار ترتیب مباحث را عوض كرده و اگر در مواردى ترتیب مباحث بر خلاف نظم كفایة الأصول باشد، در پاورقى تذكر داده شده است.
در طرح مباحث سعى شده از آوردن مباحثى كه ثمرۀ عملى ندارد، خوددارى شود و از طرفى مباحث اساسى نظیر ظهورات الفاظ مورد بررسى و تحقیق بیشترى قرار داده شود.
همان طور كه از نام كتاب مشخص است، كتاب، مجموعهاى از افكار و نظریات اجلاى علماى اصولى؛ همچون شیخ اعظم انصارى، آخوند خراسانى صاحب كفایة الأصول، سید محمد فشاركى استاد آیتاللّه حائرى، مرحوم نائینى، آقا ضیاء الدین عراقى و آیتاللّه حائرى است كه در سه مورد اخیر چون استاد ایشان بودهاند به صورت مستقیم و با عبارت شیخنا نظر آنان را نقل مىكنند و از مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانى نیز با عبارت «بعض الأعیان» مطالبى را آورده است.
كتاب مجمع الأفكار صرفا نقل نظریات بزرگان از علماى اصول نیست، بلكه میرزا هاشم آملى با تسلط كاملى كه به نظریات این بزرگواران داشته به نقد و بررسى آنها پرداخته و در موارد زیادى خود نظر مستقل و جدیدى را بیان فرمودهاند.
در بحث فرق واجب تعبدى و توصلى پس از بیان نظر شیخ محمدتقى اصفهانى صاحب هدایة المسترشدین و رد آن به وسیلۀ آقا ضیاء عراقى، و پس از مناقشه در رد آقا ضیاء و رد نظریۀ مرحوم حائرى، در بیان فرق واجب تعبدى و توصلى این گونه مىگوید:
«در واجب توصلى نفس وقوع شىء در خارج مورد نظر است؛ اما در واجب تعبدى انجام فعل به قصد نزدیكى و قرب به خداوند مورد نظر است و در نفس عمل به آن واجب مصلحتى وجود ندارد. (ج 1 صفحۀ 170)
مؤلف در مقدمۀ جلد اول، به این نكتۀ اساسى توجه مىدهند كه براى تقریر درس استاد، باید احاطۀ كامل به نظریات او داشت تا بتوان نظریات او را، آن چنانكه هست، تبیین نمود و همان طور كه بعدها در متن كتاب مشهود است، از تمامى نظریات ایشان و آقا ضیاء عراقى و مرحوم نائینى و مرحوم صاحب كفایه مطلع بوده و با این احاطه و اطلاع كامل، نظریات استاد و این بزرگواران را توضیح مىدهد.
در مقدمۀ جلد دوم، به این نكته اشاره دارند كه از مهمترین و دقیقترین مباحث علم اصول مباحث الفاظ است كه در كنار مباحثى نظیر مشتق، ظهور امر و نهى، صحیح و اعم، عام و خاص و مطلق و مقید صرفا به فقیه و اصولى مربوط نیست، بلكه هر طالب دانشى در هر رشتهاى از فنون علمى، باید در این مباحث صاحب نظر باشد.
همچنین به یكى از لغزشگاههاى علم اصول؛ یعنى خلط مباحث الفاظ با استنباطات عقلى اشاره مىكنند و ضرورت تفكیك این مباحث را تذكر مىدهند.
در مقدمۀ جلد سوم، تاریخچهاى از آماده شدن كتاب و نظریات طرح شده، در آن را ذكر مىكنند.
در مقدمۀ جلد چهارم، به رسالت مجتهدین در هر عصرى اشاره مىكنند و تذكر مىدهند كه كلمات ائمۀ معصومین علیهم السلام بعد از قرآن كریم روح فقه و روح اصول و اعتقادات است. بنابراین اصولیان، حكما و فقها باید به كلمات آنها توجه كنند و پس از تعمق در كلمات آنها تلاش كنند روایات آن بزرگواران را توضیح دهند و با همۀ زحماتى كه علماى گذشته در فهم این كلمات كشیدهاند، در هر عصرى باید مجتهدین تلاش كنند تا كلمات معصومین را بهتر درك كنند.
از طرف دیگر به ضرورت مختصر كردن علم اصول اشاره دارند و در مورد كفایة الأصول مىگویند: «گمان مىكنم مرحوم آخوندكفایه را نوشتند تا مطالب اصول به اختصار بررسى شود و از مطالبى كه ثمرۀ عملى ندارد اجتناب شود». همچنین به این مطلب اشاره دارند كه بحث قرعه كه در ضمن مباحث استصحاب این كتاب مطرح شده، در سایر كتب اصولى پیدا نمىشود.
در مقدمۀ جلد پنجم، مباحث اجتهاد و تقلید و قاعدۀ لا ضرر را از مباحث مهم مىدانند و اگر چه محل طرح این مباحث را در فقه و یا در اصول با تردید بیان مىكنند، اما اهمیت دقت در این مسأله را تذكر مىدهند.
وضعیت کتاب
پاورقىهاى كتاب كه توسط آیتالله محمد على اسماعیلپور نوشته شده، بسیار مفید است و همان طور كه قبلا ذكر شد، نشان از قدرت علمى و تسلط ایشان بر نظریات و مبانى استادش و نظریات مطروحه در كتاب دارد.
این حواشى را مىتوان به چند گروه تقسیم كرد:
گروهى از حواشى به توضیح و تفصیل مطالب مذكور در كتاب پرداخته است كه گاهى براى توضیح از كتاب أجود التقریرات آیتاللّه خویى و گاهى نیز از كتابهاى افرادى كه نظریات آنها در كتاب ذكر شده است، استفاده مىكند.
دستهاى دیگر از پاورقىها مطالب را آن چنان كه در مرجع اصلى بوده است، عنوان مىكند و توضیح مىدهد كه مثلا بیان استاد نارسا مىباشد و نظریۀ آن فرد آن چنانكه در كتاب ذكر شده است، نمىباشد.
بخش دیگرى آدرس مطلبى را كه در كتاب آمده است، ذكر مىكند. البته در آدرسها، گاهى عباراتى این چنین دیده مىشود؛ «فی الرسائل الحاضر عندی»، در حالى كه بهتر بود در كتابنامهاى خصوصیات منابع و مآخذ را ذكر مىكردند.
در دستهاى دیگر از حواشى این طور آمده است كه استاد فرمودند؛ این بحث در كلمات مرحوم نائینى و یا رسائل و... نیست، اما ایشان توضیح مىدهد كه این مطلب در كلمات این بزرگان وجود دارد، و آدرس آن را ذكر مىكنند.
از جمله نواقص كتاب این است كه گاهى پاورقىها در متن كتاب در داخل پرانتز و به صورت آدرس ذكر شده كه از نظر فنى صحیح نیست.
تاریخ تألیف و انتشار
در انتهاى مجلدات مجمع الأفكار اینطور آمده است كه:
جلد اول در سال 1395 هجرى قمرى، و جلد دوم در سال 1398 هجرى قمرى، و جلد سوم در سال 1394 هجرى قمرى، و جلد چهارم در سال 1396 هجرى قمرى، و جلد پنجم در سال 1397 هجرى قمرى به پایان رسیده است.
بنابراین باید جلد دوّم بعد از سایر جلدها و جلد اوّل پس از جلد سوم پایان یافته باشد.
از طرفى در ابتداى جلد دوم تاریخ انتشار آن را سال 1397 هجرى قمرى اعلام كرده، اما در آخر كتاب تاریخ پایان تدوین و تألیف آن، سال 1398 قمرى نوشته شده است، بنابراین به نظر مىرسد تاریخ اتمام تألیف جلد دوم كه سال 1398 قمرى ذكر شده صحیح نباشد.
نسخۀ موجود در برنامه
ناشر: چاپخانۀ علمیّه
سال انتشار: 1395 هجرى قمرى
قطع: رحلى
تعداد جلد: پنج جلد
تعداد صفحات متن: 1962 صفحه
تعداد صفحات فهرست: 27 صفحه